تولید محتوای بد شما را بدجوری زمین می زند ، خواهش میکنم حواس تان را جمع کنید !
این روزها شما هر کسب و کاری که داشته باشید و هر چیزی که برای فروش داشته باشید یک رابط مهم بین شما و مخاطبان تان وجود دارد به نام فضای آنلاین که اگر دست از پا خطا کنید و مسیر را اشتباهی بروید قطعا جز شکست هیچ چیز دیگری در انتظارتان نیست .
پس برای موفقیت در فروش و یا برندسازی باید یک رابط دیجیتالی خوب بین خودتان و مخاطب بسازید . مطمئن باشید که بهترین رابط هم ساخت یک وب سایت عالی با محتوای بی نظیر است .
شاید شما هم جزو افرادی باشید که فکر میکنند این روزها شبکه های اجتماعی طرفدار بیشتری دارد و فکر میکنند فقط حضور مداوم و ساخت صفحاتی در شبکه های اجتماعی برای موفقیت شان کافی است . اما شاید به این مساله فکر نمیکنند که اگر آقای زاکر برگ یا … یک شبه تصمیم بگیرد که کلا فیس بوک یا اینستاگرام یا … را تعطیل کنند چه بر سر این همه زحمت آنها می آید ؟!
حضور در شبکه های اجتماعی مثل زندگی در یک خانه اجاره ای است ، ممکن است یک زمان صاحب خانه ترجیح بدهد که شما را جواب کند و بیرون بیاندازد . پس کار عاقلانه تر برای کسب و کارها این است که سرمایه اصلی خودشان را روی یک فضای اجاره ای و بی ثبات نگذارند و اتفاقا بر عکس روی ساخت وب سایت خودشان و یا خانه ای که خودشان مالک آن هستند بیشتر سرمایه گذاری کنند.
و برای موفقیت در ایجاد یک واسطه دیجیتالی خوب بین خودتان و مخاطب بدترین کار این است که ظاهر خانه تان را لوکس و مجلل بسازید ولی پی یا ستون ساختمان را انقدر ضعیف بسازید که با یک لرزه کوچک یا یک طوفان کل ساختمان پایین بریزد !
پس برای موفقیت در جذب مخاطب و فروش فقط طراحی یک سایت حرفه ای و شیک کافی نیست و اگر با محتوای بد و افتضاح آن را پر کنید هم سرمایه تان را از دست می دهید و هم اعتبارتان را .
تولید محتوای بد نه تنها برای شما ارزش و ثروت نمی آورد بلکه مانند یک جارو برقی هر چه جمع کرده اید را هم میبلعد و نابود میکند .
پس شما 2 راه پیش رو دارید یا از روی شانس و با بی برنامگی کامل شروع به تولید محتوای بد کنید و در نهایت هم با کله زمین بخورید و فکر کنید تولید محتوا این روزها دیگر کارساز نیست یا اینکه با انتخاب یک استراتژی عالی و همین طور استفاده از کپی رایترها و تولید کنندگان محتوای حرفه ای و یا یادگیری مهارت تولید محتوا شروع کنید به بارگذاری محتوای عالی در سایت و در نهایت آخر ماه یک حساب بانکی پر پول داشته باشید!
شما کدام راه را انتخاب میکنید ؟!
تاثیر تولید محتوای بد و محتوای خوب روی موفقیت برندها و کسب و کارها
تجربه نشان میدهد که برندها و کسب و کارهایی که هوشمندانه روی تولید محتوا خوب سرمایه گذاری میکنند نسبت به برندهایی که الابختکی تولید محتوای بد میکنند هزینه کمتری پرداخت می کنند، علاوه بر اینکه احتمال موفقیت شان هم خیلی بالاتر است .
[بازاریابی برونگرا چیست؟ : نمونه ساده برای درک بازاریابی برونگرا، پخش پیامهای بازرگانی میانه فیلم و برنامه تلویزیونی شما یا پخش یک ویدیو در گوشی هنگام بازی کردن است. ویژگی بارزی که برای بازاریابی برونگرا در نظر میگرند، ایجاد یک حواسپرتی و درگیری ناگهانی مخاطب با موضوع تبلیغ است. بازاریابی برونگرا را بیشتر بازاریابهای دیجیتالی به عنوان بازاریابی مزاحم میشناسند. ]
برگردیم به آمار و اعداد مربوط به ارزش تولید محتوای خوب در مقابل تولید محتوای بد ، آمارها نشان می دهند که کسب و کارهای کوچکی که دارای وبسایت هستند، رشد 126 % در برابر کسب و کارهای بدون وبسایت دارند .همچنین شرکتهایی که نوع کسب و کارشان B2B است ( یعنی مشتریان آنها کسب و کارهای دیگر هستند نه مشتریان عادی ) با داشتن وبلاگ 67 % فروش بیشتری نسبت به شرکتهای بدون وبلاگ دارند.
تولید محتوای بد تاوان سنگینی دارد!
مثل هر محصول و خدمات دیگری که کیفیتش تعیین کننده میزان فروش و موفقیت آن است قطعا در بازاریابی محتوا و تولید محتوا هم کیفیت محتوا بسیار تاثیر گذار است .مثلا اگر شما هر روز ایمیل هایی برای مخاطب ها بنویسید و بفرستید که پر از اشکالات تایپی و دیکته ای و مفهومی باشد ، چه طور توقع دارید که به شعار شما که بهترین بودن است اعتماد کند و از شما خرید کند ؟
فریب ارزانی را نخورید !
تولید محتوا حراجی ندارد !
گاهی اوقات مدیران و کارفرمایان خِنگ ( دقیقا به همین سنگینی ) فکر میکنند که اگر فقط یک چیزی بنویسند و منتشر کنند به اسم محتوا همین کافی است و به همین خاطر سراغ بدترین و بی تجربه ترین و ارزان ترین تولید کنندگان محتوا میروند و با دادن چند کلمه کلیدی از آنها میخواهند که یک محتوای 300-400 کلمه ای برای آنها بنویسند که 250 کلمه آن کلمه کلیدی باشد !
خب این محتوا را تولید نکنید که بهتر است !
شما نمیدانید که واقعا با این روش تولید محتوای بد چه بر سر کسب و کارتان می آورید و چه قدر به پای تان گران تمام می شود .
همیشه ارزان خریدن خوب نیست و به نفع شما نیست .
اگر توانایی خرید یک چیزی را نداریم بهتر است نخریم تا اینکه یک چیز ارزان بخریم و فردا دور بریزیم .
در مورد تولید محتوا هم کار هوشمندانه این است که یا خودتان به شکلی حرفه ای آن را یاد بگیرید یا از آدم های حرفه ای استفاده کنید و یا کلا تولید محتوا را کنار بگذارید و از روش های دیگر بازاریابی استفاده کنید.
پس تولید محتواب بد تاوان سنگینی برای شما دارد ، چون هم مخاطب تان را از دست می دهید هم گوگل را !
اگر بدانید که مدت زمانی که فرصت دارید مخاطب را جذب کنید چه قدر کوتاه است ، هیچ وقت محتوای بد تولید نمیکنید !
درست بودن کلمات از لحاظ نگارشی و تایپی و دیکته ای فقط و فقط یکی از فاکتورهای جزئی خوب بودن محتوا است . قطعا فاکتور اصلی مخاطب پسند بودن محتواست . و باید بدانیم که محتوانویسی بر اساس سلیقه مخاطب و تاثیر گذاری روی او اصلا کار راحتی نیست و نیاز به یادگیری این مهارت دارد .
از طرف دیگر یکی از مشکلات ما در تولید محتوا جلب توجه مخاطب و ترغیب او به خواندن است . ما اگر بهترین محتوا را هم بنویسیم ولی عنوان مقاله یا زیرعنوان جذاب نباشد مطمئن باشید کمتر مخاطبی محتوای ما را می خواند .
پس علاوه بر کیفیت باید به این مساله هم توجه کنیم که توجه مخاطب هر روز کمتر و کمتر می شود و جلب توجه او هر روز سخت تر و سخت تر . مثلا طبق یک تحقیق مدت زمانی که شما داشتید تا توجه مخاطب را جلب کنید در سال 2000، 12 ثانیه و در سال 2015، 8 ثانیه بوده است و احتمالا در حال حاضر به 4 ثانیه و کمتر هم رسیده است که این واقعا برای یک تولید کننده محتوا کمی ترسناک است .
و مخاطب قبل زا اینکه شروع به خواندن کند یک بار مقاله را از بالا به پایین نگاه میکند یا به عبارت بهتر اسکن میکند تا ببیند چنگی به دل میزند یا نه و آیا چیز خاصی توجهش را جلب میکند یا نه و اگر در همین نگاه اول جذب نشود قطعا و بدون شک روی دکمه صربدر میزند .
علاوه بر این، مخاطب فقط چیزی حدود 28 % از کلمات داخل یک متن یا محتوا را میخواند،بنابراین هر واژهای که مینویسید باید تامل کنید و محتواهای خود را به کوتاهترین شکل ممکن و محتوای غنیتر تبدیل کنید.
10 نکته طلایی برای تولید محتوای بد
تولید محتوای موفق و تأثیرگذار قطعا یک هنر است.
به همین دلیل است که شرکتها و کسب و کارهای بزرگ همگی بخشی به عنوان تولید محتوا یا افرادی به عنوان تولید کننده محتوا دارند.
چه خودتان بخواهید تولید محتوا کنید چه بخواهید به یک فرد دیگر بدهید باید دقیقا بدانید که چگونه می توانید یک محتوای بدی تولید کنید تا بعد یاد بگیرید که چه طور آن را به یک محتوای خوب تبدیل کنید
ترفند 1 : برای همه ی دنیا می نویسید !
همین لحظه که شما در حال خواندن این محتوا هستید ، به طور میانگین در هر دقیقه 200 میلیون محتوا روی اینترنت منتشر میشود که قطعا آمار استرس آوری است. خب بین این حجم از محتوا دیده شدن اصلا کار راحتی نیست . و حالا حساب کنید در این شرایط شما هم این اشتباه را بکنید که مخاطب تان را نشناسید یا درست انتخاب نکنید، واقعا در این شرای طبه هیچ عنوان امیدی نیست محتوای شما توسط مخاطب درست دیده شود .
یکی از قسمت های مهم در تولید محتوای خوب، شناسایی مخاطب هدف است. پس در اولین قدم مخاطب هدف تان را شناسایی کنید و برای آنها پرسونای مخاطب بنویسید. مشخصا زمانی که مخاطب را شناختید، بهتر میتوانید برای او محتوا تولید کنید
پرسونای مخاطب هدف تان به شما میگوید که دوست دارد لحن شما چطور باشد و محتوای تولید شده به چه شکلی باشد .
پس نیاز به یک میان برنامه کوتاه داریم.. پرسونای مخاطب یعنی چی؟
کمی در مورد پرسونای مخاطب
مخاطب شما کیست؟ او فردی در بیرون از دنیای اینترنت است که بعد از سر کار لپتاپ خودش را روشن میکند و به دنبال خرید محصولی است که اتفاقا شما آن را ارائه داده اید.
این فرد، چند سال دارد؟ کارش چیست؟ علایق دیگرش چیست؟ به چه چیزی در هنگام خرید فکر میکند؟ دوست دارد چه خدماتی دریافت کند؟ و هزاران سؤال دیگر که هر کدام بخشی از «پرسونای مخاطب» را تشکیل میدهند.
پرسونای مخاطب، ترکیبی از ویژگیهای مخاطب است که در کنار هم تشکیل یک مخاطب را میدهند. پرسونای مخاطب به جای خود مخاطب در شرکت و کسب و کار شما دخالت میکند و در میان کارکنان شما جای دارد. هر زمان که لازم باشد محصول یا خدمات جدید به کسب و کار خود اضافه کنید، پرسونای مخاطب است که به شما میگوید چگونه باید این کار را انجام دهید .
ترفند 2 : برای کرم کتاب ها محتوا می نویسید
یکبار برای همیشه این را از ذهن تان بیرون کنید که مخاطب آنلاین چیزی شبیه کتاب خوان های حرفه ای است و هر چیزی که جلویش بگذارید را به راحتی میخورد !
مخاطب شما حواس پرت تر و کم حوصله تر از چیزی است که فکرش را بکنید، پس به جای اینکه زمانی که پشت لپ تاپ مینشینید جو گیر شوید و حس نویسنده بودن و جایزه نوبل گرفتن به تان دست بدهد بهتر است به فکر مخاطب بی حوصله باشید و تاجایی که می توانید محتوا را برایش قابل هضم و جذب تر کنید و گرنه بدون هیچ تاثیری خارج می شود !
چه طور محتوا را برای مخاطب چشم گیر و جذاب کنیم ؟
- عنوان جذاب همانند طعمه سر قلاب ماهیگیری است. هرچقدر غذای آویزان شده به قلاب فریبندهتر باشد، مخاطب بیشتر ترغیب میشود که به سمت آن بیاید و کلیک کند تا بداند مزه طعمه چطور است و چه محتوایی درون آن وجود دارد.
- فضای سفید کافی در نوشتههای خود داشته باشید. معمولاً صفحات سیاه و پر از نوشته کسی را به جز کرم کتاب ها جذب نمیکند.
- از سر تیتر و زیر عنوان های عجیب و غریب استفاده کنید. این عوامل همانند نقطه روشنی روی طعمه قلاب است که ماهیها را به سمت خود میکشاند و جلب توجه میکند.
- از تصویر و ویدیو در نوشته استفاده کنید. این دو عامل نه تنها پاراگرافهای شما را جدا میکنند بلکه یک جذابیت بصری فوق العاده ای در نگاه مخاطب به وجود میآورند. علاوه بر این همه میدانیم که یک تصویر میتواند به اندازه چند صفحه نوشته، مفهوم انتقال بدهد
- از هر دری سخن نگویید. مخاطب دوست ندارد حواسش را پرت کنید. در هر جمله باید بخشی از هدف اصلی نوشته وجود داشته باشد.
ترفند 3 : برای انیشتین می نویسید
دیوید آگیلوی را امیدوارم بشناسید، کسی که او را پدر تبلیغات دنیا می نامند . مجله تایمز در سال 1962 او را جادوگر تبلیغات معرفی کرد. آگیلوی در یادداشت معروف خودش به کارکنانش در مورد «شیوه نوشتن» توصیه کرده است که کوتاه نویسی و سادهنویسی را همیشه در نظر داشته باشند. او میگوید:
از کلمات کوتاه، عبارت کوتاه و پاراگرافهای کوتاه استفاده کنید.
سفارش اگیلوی : بگذارید سادهتر بگویم ، برای فروش کاغذ به مخاطب خود لازم نیست از فرایند تولید کاغذ شروع کنید و واکنشهای داخل راکتورهای تولید کاغذ و نحوه ترابری کاغذ و تولید آن را بگویید. مخاطب شما اگر نیازی به این موارد داشت از کلید واژه «روش تولید» به جای «خرید» استفاده میکرد. همچنین در نوشتههای مربوط به فروش کاغذ روی وبسایت اصلاً نیازی به نوشتن شاهنامه یا متون اصیل ایرانی ندارید، مخاطب ایرانی این روزها هیچ علاقهای به خواندن متن سنگین ندارد و مارک «قلمبهسلمبه» را برای زدن به نوشته شما آماده در دست دارد.
علاوه بر مورد بالا، آگیلوی میگوید تا جایی که امکان دارد از تخصصی کردن نوشتهها کم کنید . البته در برخی موارد لازم است که همه چیز را تخصصی بیان کنید تا مخاطب را به درستی در مورد خدمات و محصولات خودتان تفهیم کنید.
اما اصلاً لازم نیست مخاطب عمومی با واژههایی که روی حاشیه کتابهای قرن 17 ام نوشته میشدند، مواجه شود تا محصول شما را خریداری کند.
ترفند 4 : برای مخاطب کت و شلواری لحن کوچه بازاری دارید
«دوس داری مخاطبت رو بکشی سمت خودت یا نه؟ تا کی میخوای بشینی بقیه ازت جلو بزنن، رفیق. دست بجنبون. اینطوری که نمیشه، باس مثل من حرف بزنی!».
متن از جایی کپی نشده بود، فقط برای لحظهای لحن نوشتار من از رسمی به غیررسمی تغییر کرد. اگر مخاطبان شما افرادی باشند که عموماً کت و شلوار به تن کرده و همیشه از کلمات رسمی استفاده میکنند، میبایست لحن نوشتار را به رسمی تغییر دهید تا بتوانید آنها را راضی نگه دارید.
روی دیگر سکه این است که مخاطبان عمومی شما افرادی باشند که زیاد در قید و بند نوشتار رسمی نیستند، میتوانید به سادگی و زبان محاورهای با آنها سخن بگویید. هر چند در نهایت میبایست گرامر و قواعد نوشتاری را رعایت کنید. همانطور که گفتیم برای تعیین لحن گفتار در تولید محتوا باید به پرسونای مخاطب مراجعه کنید و از آن کمک بگیرید.
خب رفیق، نظرت چیه، حله؟
ترفند 5 : یا اصلا از علامت ها استفاده نمیکنید یا بیش از حد استفاده میکنید
نشانهگذاری بد میتواند سرنوشت نوشتههای شما را عوض کند. جمله، «بخشش، لازم نیست اعدامش کنید» را یادتان هست. یک «،» میتواند جان کسب و کار شما را نجات دهد یا میتواند آن را بالای چوبه دار بکشد.
علائم نگارشی به خواننده شما میتواند هیجان وارد کند و میتواند از او هیجان را هم بگیرد. برگردید و نوشتههای من را بدون علائم نگارشی، دوباره بخوانید. در هر پاراگراف نفستان بند خواهد آمد. اما اگر علائم را رعایت کنید، نه تنها در تنفس چالشی نخواهید داشت، بلکه میتوانید از خواندن لذت هم ببرید.
برای درک صحیح از علائم نگارشی باید کتاب قواعد نگارش فارسی را بخوانید اما برای علامت ویرگول به شما توصیه میکنیم، زمانی که شروع به خواندن متن کردید، هر جا نفس کم آوردید، ویرگول قرار دهید. در مواردی که لازم است مخاطب بیشتر توجه کند هم ویرگول میتواند گزینه خوبی باشد.
ترفند 6 : مجهول می نویسید
بزرگان تولید محتوا توصیه میکنند که از جمله های مجهول در تبلیغات استفاده نکنید. جملات مجهول را اگر یادتان رفته است با این ویژگی به یاد آورید که هیچ فاعلی در آن دیده نمیشود. «من این مقاله را نوشتم» جمله معلوم است اما «این مقاله نوشته شده است» جمله مجهول.
در لحن گفتار خود سعی کنید میان مخاطب و خودتان هیچ مجهولی باقی نگذارید. این مجهولات در ذهن خواننده به یک ابهام بزرگ تبدیل میشود. از طرف خودتان صحبت کنید و نفر سومی را وارد کار نکنید.
ترفند 7 : انقدر از کلمات کلیدی استفاده میکنید که گوگل بالا می آورد !
همه شما احتمالا خوب میدانید که «کلمات کلیدی یا کلمه کلیدی» چیست. هر رساله و پایاننامهای دارای چند کلمه کلیدی است که از روی آنها میتوان همه موضوعیت رساله را تشخیص داد. محتوای شما روی اینترنت هم نیاز به کلمات کلیدی دارند، نه برای خواننده، بلکه برای موتور جستجوی که شما را بر اساس نیاز مخاطب پیدا کند.
سالها قبل زمانی که دیجیتال مارکتینگ تازه رشد میکرد، نوشتن تعداد زیادی کلمات کلیدی، استفاده از انواع کلمات کلیدی و همچنین قرار دادن کلمات کلیدی پرطرفدار بدون هیچ دلیلی در متن میتوانست بازدید سایت شما را به واسطه ضعیف بودن موتور جستجوی گوگل افزایش دهد. اما طی سالهای گذشته، گوگل بزرگتر شده و رشد عقلانی کافی داشته است.
حالا اگر وبسایت شما پر از کلمات کلیدی شود، حتی اگر این کلمات کلیدی به متن و عنوان شما مربوط هم باشد، دچار چالشی به نام «پنالتی گوگل» میشود. پنالتی گوگل چیست؟
پنالتی گوگل یعنی چی ؟
اگر روی گوگل خطا کنید، گوگل به شما پنالتی خواهد زد. در اینجا قصد نداریم اشتباههایی که داور روی گوگل از سوی شما میگیرد را مشخص کنیم، همین را بدانید که داور هم خود گوگل است. پس روی گوگل خطا نکنید چرا که گوشمالی شما پنالتی در دقیقه 90 خواهد بود. از جمله پنالتیهای گوگل، پنالتی به واسطه خطای تکرار کلمات کلیدی بیش از حد است.
سئو کاران قدیمی، به شما توصیه می کنندتا جایی که میتوانید از کلمات کلیدی استفاده کنید، اما شما باید هوشیار باشید و به آنها بگویید که دوران این روش سر آمده است و حالا تکرار بیش از حد کلمات کلیدی، خطا روی گوگل است و رفع شدن این خطا مدت زمان زیادی طول میکشد. برای آشنایی شما چند مورد دیگر از خطاهای گوگل را عنوان میکنم: خرید لینک، تبادل غیراستاندارد لینک، محتوا تکراری و کپی شده، استفاده اسپمی از عناوین و زیر عنوان، خطای 404 داخلی، لینک فوتر، نقشه نادرست سایت، لینک مخفی و موارد دیگر
هیچ وقت به فکر خطا کردن روی گوگل نیافتید که تاوان بدی دارد.
برای پیدا کردن کلمات کلیدی روشهای زیادی وجود دارد که میتوانید از آنها استفاده کنید. از جمله این ابزارها :
ترفند 8 : از مخاطب هیچ چیزی نمی خواهید
دعوت به عمل یا CTA به معنای دعوت به عمل یا اقدام مخاطب است .به معنی دیگر نشان دهنده ادامه راه به مخاطب شما بعد از خواندن و به اتمام رساندن مطلب است. اگر میتوانید محتوای جذاب تولید کنید نباید این نوشتهها را بهمانند آگهی روی دیوار رها کنید و بروید. آدرس و شماره خودتان را زیر آن بنویسید یا نشانی از آنچه که برای آن تلاش کردید، قرار دهید.
هیچ چیز بدتر از این نیست که خواننده شما تا پایان مطلب را بخواند و در انتها فقط یک سؤال بزرگ در ذهن خودش درست کند: خب بقیهاش چی؟
اینجاست که دعوت به عمل وارد کار میشود تا مخاطب را راهنمایی کند. برای مثال میتوانید به مخاطب خود بگویید که در «سایت نام نویسی کند»، «عضو شود»، «خرید کند» یا «شما را در شبکه های اجتماعی دنبال کند»، خلاصه راهی جلوی پای او بگذارید.
CTA خودتان را محدود به یک گزینه کنید. روانشناسی تعدد انتخابها میگوید، اگر گزینههای زیادی روی میز مخاطب باشد، نه تنها او را راهنمایی نکردهاید بلکه او را بیش از قبل گمراه کردهاید. تحقیقات نشان داده که یک گزینه مناسب برای CTA بهتر از هزاران CTA بیهوده عمل میکند.
دعوت به عمل را بر اساس نوع محتوا و همچنین موضوعی که خواننده آن را دنبال کرده است تعیین کنید، به خواننده ای که مطلب خرید چوب اسکی میخواند خرید کود گلخانهای توصیه نکنید. دعوت به عمل در یک فروشگاه اینترنتی میتواند پیشنهادهای متناسب با مقاله برای خرید باشد.
ترفند 9 : الابختکی محتوا را منتشر میکنید تا ببینید نتیجه چه میشود
برای اینکه در تولید محتوا به هدف تان نزدیک تر شوید بهتر است قبل از انتشار هر کسی که دم دست تان می رسد را ترغیب کنید که محتوای شما را بخواند و نظرش را بگوید . سؤالاتی از جمله اینکه آیا نوشته شما او را به خرید یا هدفی که در ذهن دارید ترغیب میکند ، و بخواهید که نظرش را در مورد نگارش و علائم هم بگوید، خلاصه هر چیزی که فکر میکنید را روی این مخاطب آژمایشی تست کنید و ببینید چه جوابی میگیرید.
محتواهای بدی که منتشر می شوند را به سختی می توان از ذهن مخاطب پاک کرد و یا تاثیر آنها را عوض کرد ، اما چیزی که روی صفحه مانیتور شما وجود دارد را فقط خودتان یا دوست تان دیده است و قطعا قابل تغییر است.
ترفند 10 : فکر میکنید فقط خودتان باید محتوا تولید کنید
اگر همه این نکتهها را اجرا کردید اما باز هم محتوا شما خوب نشد پس یک جای کار میلنگد . قطعا شما هم می توانید با یادگیری مهارت تولید محتوا یک روزی محتوای حرفه ای تولید کنید اما نه قطعا زمانی که کسب و کارتان روی هواست و استرس تمام وجودتان را گرفته است . در این زمان قطعا بهتر است از یک فریلنسر تولید محتوا یا نیروی تمام وقت برای تولید محتوای خوب استفاده کنید .
۵ دیدگاه. دیدگاه تازه ای بنویسید
واقعا عالی بود.
ممنون
لحظه هاتون سبز و عالی . سپاس از حضور شما در رایتینا
سلام
تمامی سایت هایی که برای یافتن کلمه ی کلیدی نوشتید (چه در این مقاله چه در مقاله های دیگه ) یا فیلتر هستند و یا استفاده از اونها منوط به اشتراک ماهیانه در سایت ها هستش . راه دیگه ای وجود نداره برای تشخیص کلمات کلیدی؟
سلام . در مورد سایت هایی که فرمودید اشتراک ماهانه لازم هست معمولا برای استفاده محدود و با امکانات و قابلیت های کمتر بخش رایگان هم دارن .
پاینده باشید
سلام ممنون عالی بود و بسیار جذاب