[ یوایکس رایتر همون کپی رایتره دیگه، که مساوی همون نویسنده یا تولید کننده محتواست دیگه؟! ]
اینروزا دوران اینکه ___هرگِردی رو گردو بدونیم___ گذشته و اونجوری نیست که مثلا میگفتیم طرف نویسنده است یا نقاشه یا دیجیتال مارکتره یا… و تمام.
این روزا نیاز داریم دقیقتر و با جزئیات بیشترشغلها رو معرفی کنیم. مثلا در مورد نوشتن و نویسندگی برای کسب و کارها، که شغل ما و حرفه ماست، نمیتونیم یه واژه کلی « نویسنده » رو به کار ببریم و تمام. نه. نویسنده داریم تا نویسنده. این روزا یکی کپی رایتره، یکی مقالهنویسه، یکی یوایکس رایتره، یکی… خلاصه اینکه درسته همه اینا به نوعی فعل « نوشتن » رو انجام میدن، اما نقششون و نوع کاری که انجام میدن میتونه کاملا متفاوت باشه. 2 تا از پرطرفدارترین و جذابترین شغلهای نویسندگی تو این روزا کپی رایتینگ و یوایکس رایتینگ هستش که، برای اینکه بدونیم ما بیشتر کدوم طرفی هستیم یا به کدومشون بیشترعلاقه داریم، دقیقا باید بدونیم چه تفاوتهایی با هم دارن و هر کدومشون چه کارهایی رو انجام میدن و هدفشون چیه.
تفاوت یوایکس رایتر و کپی رایتر
1- هدف | متقاعد کردن و فرو ش VS تجربه کاربری بهتر و راهنمایی
شاید یکی از بزرگترین تفاوت های یوایکس رایتر و کپیرایتر رو باید دقیقا توی هدف نهاییشون بدونیم.
اون چیزی که تو کپی رایتینگ هدف نهایی ما از « کنار هم چیدن کلمات» هستش، یعنی اونجایی که اگر بهش برسیم میگیم آهان ن ن ن ن ن ن ن ن ن همینه، متقاعد کردن مخاطب ها برای انجام کاری، خصوصا خرید محصول یا خدمات هست.
در حالی که هدف اصلی و اون « آهان همینه » تو یوایکس رایتینگ، هدایت درست کاربر به نقطه و جایی که میخواد بره و ایجاد تجربه کاربری خوب و لذت بخش برای کاربر در مواجه با یه محصول یا خدمات یا صفحه ای از سایت یا یه اپ هست.
2- Scope | یه تیکه محتوا VS یه سری محتوا
ما معمولا توی کپی راتیینگ تمرکزمون روی خلق و انتشار یه « تیکه محتوا » هست و یه کپی رایتر حرفهای سعی میکنه اون تیکه محتوا رو جوری بنویسیه که تاثیرگذار باشه، مثل عنوان یه محتوا یا یه شعار برند یا تیتر تبلیغاتی و..
در صورتی که یوایکس رایتینگ روی تولید یه « سری محتوا » یا یه سری میکروکپی، دقیقا مثل یه نقشهراه هستش، که به کاربر کمک کنه که از لحظه ورود و آشنایی با محصول یا خدمات یا سایت یا اپ App بتونه یه تجربه مناسب و رضایتبخشی داشته باشه. پس اینجا تمرکز روی صرفا تولید و خلق یه محتوای خاص مثل مقاله وبلاگ یا متن تبلیغ نیست که یکبار منتشر بشه و تموم بشه و بعد بریم سراغ محتوای بعدی. تو یوایکس رایتینگ یه نقشهراه کاربر معمولا طراحی میشه، که هر بار باید برگردیم به همون و اون مسیرطراحی شده رو بارها و بارها ویرایش کنیم و دستاندازهاش رو حذف کنیم، تا کاربر بتونه راحتتر و بیدردسرتر این مسیر رو طی کنه و به مقصد برسه.
3- مخاطب | مخاطب هدف خاص VS همه کاربرها
توی کپی راتیینگ ما معمولا تو هر تبلیغ یا متن ترغیب کننده، یک سری مشخص از مخاطب های هدف یا پرسوناهای برند یا کسب و کار هدف اصلی محتوانویسیمون هستن و فقط و فقط برای اونا مینویسیم، نه همه مخاطبها. و اگر بتونیم %درصدی از همون دسته مخاطب هدفمون رو ترغیب به انجام کاری که مورد نظرمون هست بکنیم، مثلا خرید کردن، یعنی راه رو درست رفتیم.
در صورتی که توی یوایکس رایتینگ، محتوا یا میکروکپیها برای همه کاربرهایی نوشته میشه که پا توی اون اپ یا سایت میذارن یا با اون محصول یا خدمات سروکار دارن. همه و همه. نه یه دسته خاص یا مخاطب هدف خاص.
4- لحن یا Tone | متقاعدکنندگی VS خنثی و بیطرف
لحن کپی رایترها قطعا حالت متقاعد کننده داره و معمولا با احساسات مخاطب بازی میکنن یا احساسات مخاطب رو قلقلک میدن. یه جاهایی حتی ممکنه برای ارتباط بهتر، لحن محتوا به سمت خیلی خودمونی و کوچه بازاری پیش بره، اضافه بر این حتی گاهی اوقات کپی رایتر برای جلب توجه بیشتر، مجبوره از کلمات قُلمبه و سُلمبه و ناآشنا برای مخاطب، توی متن استفاده کنه، که به نوعی توجه مخاطب رو جلب کنه و کنجکاویش رو تحریک کنه.
در صورتی که تو یوایکس رایتینگ لحن محتوا یه لحن خنثی و بی طرف هست که صرفا میخواد مخاطب رو به سمت درستی هدایت بکنه، که دقیقا خود مخاطب میخواد بره و ما فقط قراره یه نقشهراه یا تابلو راهنماش باشیم. لحن و نوع محتوا هم ایجا باید کاملا ساده و ابتدایی و به نوعی « کلاس اولی » باشه، تا هر نوع مخاطبی با هر سطح درک و هوشی بتونه اون رو بفهمه.
نویسنده تخصصی Technical Writer | درآمد حداقل 10X ای
5- نوع و شکل | کپی VS میکروکپی
شاید یکی دیگه از تفاوتهای بین کپی رایتینگ و یوایکس رایتینگ رو بتونیم توی فرم و ظرفای بدونیم که محتوا در قالب اون منتشر میشه.
مثلا نمونه هایی از کپی رایتینگ:
- عنوان ها و زیر عنوان های مقالات
- شعارهای تبلیغاتی
- محتوای کمپین های تبلیغاتی
- توضیحات محصول یا صفحه محصول
- کپشنها یا پستهای شبکه های اجتماعی که به هدف فروش یا تبلیغات نوشته میشن
- ایمیلهای تبلیغاتی
- لندینگ پیجهایی که به هدف تبدیل بازدیدکننده به مشتری ساخته میشن
- بروشورها و کاتالوگ ها
- رپورتاژها
- سناریو ویدئوهای تبلیغاتی و دموهای محصول آزمایشی
نمونه هایی از یوایکس رایتینگ
- پیام های خطا : قطعا برای شما هم پیش اومده که تو یه سایت یا اپ دارید مراحل خرید یا ثبت نام یا هر اقدام دیگهای رو طی میکنید و یه دفعه با پیام خطا یا ارور مواجه میشید. فقط اون لحظههایی رو تصور کنید که تو همچین شرایطی گیرکردید و زمان زیادی هم ندارید و کار مهمی رو باید انجام بدید ،ولی هر چی تلاش میکنید درست نمیشه که نمیشه، به حد جنون میرسید، چون اصلا نمیفهمید مشکل از کجاست، هی فقط Error میده. این همونجاست که یوایکس رایتر اون سایت یا اپ اصلا خوب کار نکرده که تو پیغام خطا بتونه به درستی شما رو به مسیر درست هدایت کنه، تا بتونید از این مسیر به درستی رد بشید)
- متن های منوها و لینک ها
- صفحات ورود و ثبت نام
- فرم ها
- متن های راهنما ( یعنی اون متنهایی که با نگاه داشتن نشانگر موس روی یه بخش، ظاهر میشن و توضیح میدن که این چیه و کارکردش چیه )
- صفحات 404 و صفحاتی که چیزی برای نمایش ندارن و باید کاربر رو به بخش های دیگه هدایت کنن
- دکمه ها
- اطلاعیهها
- پیغام های صفحه نمایش در زمانی که بارگزاری صفحه داره اتفاق میافته
- پیغامهای چت باتها
- دستورالعمل ها
6- نوع همکاری | تیم بازاریابی VS تیم طراحی
مشخصا کپی رایترها برای گرفتن نتیجه بهتر، لازمه تو شرکتها و سازمانهای بزرگ، همکاری نزدیکی با بخش فروش و بازاریابی و برندسازی تیم داشته باشن. مثلا در مورد مخاطبهای هدف یا پرسوناهای برند اطلاعات جمعآوری کنن یا در مورد کمپینهای تبلیغاتی با بخش بازاریابی و فروش جلساتی بذارن و با هم همفکری کنن.
در صورتی که یه یوایکس رایتر لازمه همکاری نزدیکی با تیم دیزاین و طراحی و تیم محصول داشته باشه.
و یه نکته دیگه اینکه، کپی رایترها معمولا بعد از تولید و انتشارمحصول یا خدمات وارد بازی میشن و کارشون شروع میشه. در صورتی که یوایکس رایترها از همون ابتدای مسیر خلق ایده تا اجرای محصول یا خدمات همراه تیم طراحی محصول و خدمات هستن.
7- نوع تعامل | قصهگویی VS مکالمه
یکی دیگه از تفاوتهای این دو نوع نوشتن اینه که، کپی رایترها برای تعامل و ایجاد ارتباط نزدیکتر با مخاطب بیشتر ازهرچیزی باید قصهگو و داستانسرا باشن. یعنی باید بتونن با داستانها و قهرمانهای داستانیای که خلق میکنن مخاطب رو همراه خودشون بکنن.
در صورتی که یه یوایکس رایتر باید بتونه یه مکالمه Conversation یا گفتگوی دوطرفه بین خودش و کاربر رو تو ذهنش تصور کنه و بر اساس اون پیش بره و تشخیص بده که کاربر تو هر قدم به چه چیزی نیاز داره و سوالات و ابهاماتش چیه و دقیقا دنبال جواب دادن به اونها باشه.
تفاوتهای بیشتر؛
- یوایکس رایتینگ، خود محصول و خدماته، اما کپی رایتینگ بیشتر اون چیزی هست که درمورد محصول یا خدمات نوشته میشه.
- بعضی ها میگن کپی رایتینگ به کسب و کار کمک میکنه، یوایکس رایتینگ به مشتری و مخاطب.
و میتونیم اینجوری خلاصه کنیم که:
کپی رایتینگ = تولید چیزهای مورد نیاز برای بازاریابی و فر وش / یوایکس رایتینگ = تولید چیزهای موردنیاز برای مسیریابی و جهت یابی درست برای استفاده از محصولات دیجیتال
کپی رایتینگ | ناتاشا چهجوری کپی رایتر شد؟ [+ 12 درس ]
اما من در کل مخالفام که یوایکس رایتر …
من در کل خیلی موافق مرزبندی خیلی سفت و سخت بین هیچچیزی از جمله نوشتن و نویسندگی نیستم. قطعا خوبه که بدونیم که هر نویسندهای وظایف کلیدیاش چیه و به چه اهدافی باید تو نوشتن برسه. اما اینکه بگیم کپی رایتینگ مطلق فلان چیزه و یوایکس رایتینگ فلان چیز، به نظرم خیلی درست و واقعی نیست.
مثلا خیلیها اعتقاد دارن نویسنده یوایکس یه نویسندگی فنی هستش و نیاز به خلاقانه نوشتن نداره، اما شما خیلی از فرم ها یا پیامهای خطا رو میبینید که نویسنده خلاق با نوشتن یه متن خلاقانه و سرگرمکننده، حال مخاطب رو خوب کرده و یه تجربه خوب براش ساخته. یا اینکه خیلیها میگن، کپی رایتینگ صرفا نوشتن به هدف فروشه، خیلی جاها یه نویسنده بدون همدلی و در نظر گرفتن تجربه خوب برای مخاطب و دقت به رفع نیازها و مشکلات مخاطب، نمیتونه یه کپی یا یه تبلیغ خوب بنویسیه.
در کل، با وجود تفاوت هایی که کپی رایتر و یوایکس رایتر با هم دارن، هر دو تاشون نیاز دارن نیازهای مخاطب ها رو درک کنن، احساسات اونها رو ارزیابی کنن و بشناسن، سوالات اونها رو شناسایی کنن و به اونها جواب بدن و هدف کلی شون این باشه که اصطحکاک ها و چالش های مخاطب رو تا حد ممکن کم کنن.