{ همیشه ایده تولید محتوا کم دارید یا ندارید نه ؟

دیگه قرار نیست کم داشته باشید یا نداشته باشید. بلکه قرار انقدر ایده برای تولید محتوا داشته باشید که یه بانک ایده برای خودتون بسازید . }

ما تو نقطه‌ی شروع تولید محتوا 2 تا مسیر رو پیش رومون داریم :

یا

ایده داریم و می‌دونیم در مورد چی می‌خوایم تولید محتوا کنیم ولی اطلاعات لازم رو نداریم

یا

اصلا هیچ ایده ای نداریم و نمی دونیم در مورد چی می‌خوایم بنویسیم

خب مشخصا در مورد مسیر اول که ایده برای شروع تولید محتوا داریم ولی اطلاعات لازم رو نداریم، یکی از بهترین راه ها برای به دست آوردن اطلاعاتِ بیشتر در مورد موضوعی که می‌خوایم در موردش تولید محتوا کنیم، گوگل کردن هستش .

[ البته یه نکته رو هم همین جا اضافه کنم، زمانی که ما ایده ای داریم و می‌دونیم در مورد چی می‌خوایم تولید محتوا کنیم، تنها راه موجود برای پیدا کردن اطلاعات فقط و فقط منحصرا گوگل نیست و همونطور که تاکید کردم گوگل کردن یکی از بهترین راه های رسیدن به اطلاعات به روز هست . ولی ممکنه ما در مورد موضوعی بخوایم تولید محتوا کنیم که بهترین منبع کتاب های زیادی باشه که در مورد اون موضوع خوندیم یا یه مجله یا هفته نامه باشه ، یا حتی حرف های دهان به دهانی باشه که ما در مورد این موضوع از مادربزرگ یا پدربزرگ مون شنیدیم و به نوعی نسل به نسل انتقال پیدا کرده یا حتی تجربه‌ی شخصی خودمون باشه در مورد اون موضوع و.. ]

اما میرسیم به حالت دوم یعنی حالتی که اصلا نمیدونیم ایده تولید محتوا از کجا بیاریم !!

که اینجا تو این مسیر حتما نیاز داریم که اول ایده رو پیدا کنیم یا بسازیم، بعد دنبال جمع کردن اطلاعات برای اون ایده یا موضوع بریم.

حذف ِجرقه زدن ذهن و ایده برای تولید محتوا

قبل از اینکه بخوایم وارد بحث اصلی بشیم اول از هر چیزی ازتون می‌خوام یه طرز فکر اشتباه و مزخرف ، که اتفاقا خیلی هم ریشه داره تو ذهن اکثر تولید کننده های محتوا و خصوصا تازه کار ها رو برای همیشه از ذهن تون پاک کنید و اونم اینه که :

برای شروع تولید محتوا قرار نیست منتظر جرقه زدن ذهن تون و الهام شدن ایده ها باشید !

خیلی از ما خصوصا توی شروع کار تولید محتوا تصورمون اینه که برای شروع فرآیند تولید محتوا یا محتوا نویسی باید مثلا بریم روزها زیر یه درختی بشینیم و

منتظر بمونیم و

منتظر بمونیم و

منتظر بمونیم و

منتظر بمونیم و

تا شاید یه سیبی از اون بالا مالا ها بیافته رو سرمون و یه دفعه یه جرقه ای تو ذهن مون بزنه و ایده ها همین طور بی وقفه دنبال هم قطار بشن و با یه سبد پر از ایده برگردیم و بریم پشت میزمون بشینیم و تولید محتوا رو شروع کنیم و محتواهامون رو منتشر کنیم و بعد هم همین طوری بی وقفه برای این ایده های جذاب و منحصر به فردی که بهمون الهام شده پول به حساب مون واریز بشه.

اما من همین جا میخوام بهتون بگم که تمام این چرت و پرت ها و افکار اشتباه که ساخته ‌ی ذهن افراد اهمال کار و تنبل توی تولید محتوا هست رو همین حالا و همین جا دور بریزید، چون قطعا میتونه باعث شکست شما بشه.

اگر بخواید با این طرز فکر پیش برید ممکنه ساعت ها و روزها و ماه های زیادی منتظر بمونید که ایده ای بهتون الهام بشه و در کمال ناامیدی و افسردگی در نهایت ببینید هیچ خبری نیست و بعد هم پیش خودتون فکر کنید شما اصلا برای تولید محتوا ساخته نشدید و باید برید دنبال یه کار دیگه.

به خاطر همینه که من دوست دارم به جای الهام شدن ایده یا چیزایی شبیه به این بگم ایده سازی  

  ایده سازی :  یعنی خودمون ایده ها رو میسازیم و منتظر چیزی یا کسی نمی‌مونیم

 ایده تولید محتوا از کجا بیارم ؟

اول بیاید یه تعریف من در آوردی از ایده سازی بهتون بگم :

ایده سازی در تولید محتوا یعنی روند یا فرآیند ساختن و شکل گیری ایده ها و موضوع هایی برای تولید محتوا، که در نهایت بعد از فیلتر کردن بتونیم مناسب ترین و بهترین ایده یا موضوع برای مخاطب هدف مون رو پیدا کنیم و از این ایده ها یه فرصتی بسازیم که برای ما و مخاطب مون ارزش ایجاد کنه

سوال مهم اینه که از کجا و چه طور میتونیم شروع کنیم ؟

واقعیت این هستش که ایده ها در اطراف ما پر هستند و در کنار ما دارن مسالمت آمیز زندگی میکنن فقط گاهی باید چشم‌هامون رو بیشتر باز کنیم و گوش‌هامون رو بیشتر تیز کنیم و حس لامسه‌مون رو بیشتر به کار بندازیم و خلاصه ورودی ها به مغزمون رو بیشتر کنیم و با دقت بیشتری به اطراف مون نگاه کنیم تا اونها رو بتونیم پیدا کنیم و ازشون ایده دلخواه‌مون رو بسازیم.

حالا دوست دارم همین جا با چند تا مثال از تجربه شخصی و واقعی خودم برای پیدا کردن ایده برای سایت هایی که به ما سفارش تولید محتوا دادن، بحث رو یه کم باز تر کنم:

مثلا من خودم چند وقت پیش که یه پروژه تولید محتوا برای یه سایت هوشمند سازی ساختمان توی رایتینا داشتیم و دنبال ایده تولید محتوا تکنولوژی و موضوع برای مقاله های وبلاگش می‌گشتم یه روز صبح که از خواب بلند شدم، چشمم به پرده اتاقم خورد و به این فکر کردم که چی میشد اگه پرده اتاقم جوری بود که با کنترل اینور و اونور میرفت یا به محض اینکه صبح میشد خودش اتومات کنار میرفت و اومدن صبح رو خبر میداد و خلاصه به یه پرده هوشمند فکر کردم و همین یه جرقه ای شد که برم جستجو کنم و ببینم که اتفاقا همچین پرده‌هایی الان تو دنیا هست و تو ساختمان‌های هوشمند داره نصب میشه و بعد هم از اطلاعاتی که جمع کرده بودم با همکاری نویسنده هامون یه مقاله خیلی خوب نوشتیم که اتفاقا تو اون سایت خیلی هم طرفدار پیداکرد؛

بانک ایده تولید محتوا برای سایت های مختلف

یا چند وقت پیش بود که حس کردم به خاطر فعالیت نسبتا کم و پشت میز نشستن زیاد چند کیلویی اضافه وزن پیدا کردم و از اونجایی که سلامتی و حال خوب خودم و بدنم تو زندگی به همه چیز اولویت داره سریع به فکر این افتادم که یه رژیم غذایی مناسب رو برای زندگی با فعالیت کم انتخاب کنم که بدنم از این حجم کار زیاد کمتر آسیب ببینه به خاطر همین رفتم سراغ گوگل جان و کلی جستجو کردم تا همین‌جور اتفاقی رسیدم به رژیم کتوژنیک که خیلی کنجکاو شدم بدونم چی هست . خلاصه اولین کاری که کردم یادداشت کردن عنوان این ایده تولید محتوا برای سایت سلامتی تو بانک ایده هام بود که در نهایت این ایده هم تبدیل به یه مقاله عالی شد در مورد رژیم کتوژنیک تو یه مجله اینترنتی سلامت که یکی از مشتری های رایتینا بود.

 و آخرین مثالی که میخوام بزنم در مورد یه اتفاق بد و ایده گرفتن ازش بود . یه روزی به خاطر مشغله و دغدغه فکری زیاد و به نوعی حواس پرتی کلید خونه رو پشت در جا گذاشتم و همین اشتباه باعث شد یه چند ساعتی بعد از یه روز سخت کاری پشت در بمونم و حسابی خسته و کلافه شدم و جالب اینکه انقدر به این روند ایده سازی برای تولید محتوا عادت کردم که تو اوج اون شرایط سخت حواسم به این بود که تو بانک ایده هام یادداشت کنم که حتما برای یکی دیگه از سایت های مشتری هامون که در مورد قفل بود ، یه مقاله ای بنویسیم در مورد اینکه چه طور زمانی که کلید پشت در مونده بتونیم در رو باز کنیم و این همه معطل نشیم .

خلاصه اینکه هدفم از گفتن این مثال ها این بود که بگم من در طول روز تو همین زندگی روزمره ای که هممون داریم روزی حداقل حداقل 25 تا 30 ایده برای محتوانویسی به همین شکلی که گفتم پیدا میکنم که از بین اونها تعدادی‌شون هم تا الان مقالات موفق و اتفاقا بسیار پربازدیدی شدن.

پس فکر نکنید که حتما برای ایده سازی باید تو شرایط و فضای خاصی خودتون رو قراربدید و دنبال خلق یه سری ایده های خاص و خارق العاده باشید و زمان زیادی رو از دست بدید .

چون ممکنه برای پیدا کردن یه ایده برای راه اندازی یه کسب و کار لازم باشه که مثلا 6 ماه یا 1 سال وقت بذاریم و انقدر بالا و پایین و اینو ور و اون ور کنیم که در نهایت به یه ایده خیلی پخته و خاص برسیم که احتمال موفقیت‌مون بیشتر باشه، اما ما واقعا برای ایده تولید محتوا مثلا 5 مقاله در روز و هر روز هفته اصلا این قدر وقت نداریم .

پس باید کمالگرایی یا تخیلی فکر کردن در مورد ایده سازی برای تولید محتوا رو بذاریم کنار و اصلا اینجوری فکر نکنیم که باید انقدر صبر کنیم که یه ایده ای پیدا کنیم که حتما ویروسی و پولساز بشه و دل بدیم به همین ایده سازی های معمولی ولی دائم روزانه و اتفاقا از دل همین ایده هاست که همون محتوا های ویروسی و به شدت جذاب هم ممکنه که شکل میگیرن.

روش درست کردن بانک ایده یابی برای تولید محتوا

خب قبل از اینکه بریم بیافتیم تو مسیری که شروع کنیم به ایده‌سازی های لحظه ای و روزانه حتما باید یه جایی یا مخزنی برای جمع کردن ایده ها مون بسازیم . که ما تو رایتینا بهش میگیم بانک ایده.

یه سری از تولید کننده های محتوا چون عادت درستی برای ثبت ایده ها و ذخیره سازی‌شون ندارن با اینکه خودشون فکر میکنن مغزشون پر از ایده است همیشه زمانی که پشت میز بشینن که کارشون رو شروع کنن دوباره باید به این فکر کنن که دقیقا در مورد چی باید بنویسن و بعد از یه ساعت همچنان به یه صفحه‌ی سفید زل زدن و هر چی به مغزشون فشار میارن هیج ایده ای یادشون نمیاد.

اما ما با ساخت بانک ایده یاد میگیریم که مهمترین کاری که باید انجام بدیم ثبت ایده ها و ذخیره سازیشون تو بانک ایده ها مون هست .

و اگر این کار رو درست انجام بدید و نذارید بانک تون خالی باشه هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی ایده کم نمیارید.

قسمت 1 روش‌های ایده سازی{ روش ذهن خونی مخاطب }