تجربه تلخِ من از ارائه خدمات تولید محتوا به یه مشتری بدقلقِ رو اعصابِ… /╲/\╭(ఠఠ益ఠఠ)╮/\╱\

دیروز کم مونده بود جدی جدی سرم رو بکوبم به دیوار، از بس که این آقای ه. م لزگی میزد رو اعصابم .

بذارید براتون تعریف کنم و شما کلاه تون رو قاضی کنید و بگید مقصرکی بوده؟

دقیقا شنبه هفته پیش بود که ایشون ( که مدیر یکی از شرکت‌های بزرگ به ارث رسیده خانوادگی و با تفکرات سنتی شدید بودن که به اجبار کارکنان و مشاورهاشون مجبور شده بودن وارد فضای آنلاین بشن ) بعد از مکالمات طولانی و چونه زدن های فراوان ن ن ن ن ن ن ن ن ن سر قیمت ( انگار که اومدن میدون میوه تره بار)  بالاخره سفارش محتوا سایت شون رو ثبت کردن و من از همه جا بی خبر یه نفس راحتی کشیدم و فکر کردم همه چی به خیر و خوشی تموم شده.

سفارشی که ایشون ثبت کرده بودن سفارش محتوای “صفحه درباره ما” سایت شون بود و قرار شد متن خام رزومه و سایر اطلاعات شرکت رو در اختیارمون بذارن و ما فقط یه ویرایشی روش انجام بدیم و در حد چند خط کوتاه بهش اضافه کنیم. منم بر همین اساس قیمت اصلی صفحه درباره ما رو ندادم و یه قیمت خیلی پایین تراعلام کردم. خلاصه پیش پرداخت انجام شد و قرار شد سفارش، چهارشنبه همون هفته بهشون تحویل داده بشه . یادمه همون روز چند بارهم تاکید کردم که هر چه سریع تر تو چند ساعت آینده اطلاعات مورد نیاز رو باید برای ما بفرستن که من دراختیار نویسنده مون بذارم.

شنبه گذشت هیچ خبری ازشون نشد،

یکشنبه شد هیچ خبری نشد،

دیگه دوشنبه دیدم نخیر خبری ازشون نشد خودم شخصا چند بار تو واتس آپ و تلگرام پیام دادم. ولی هیچچچچچچچچچچچ جوابی نیومد.

آخر سر سه شنبه صبح SMS فرستادم و تاکید کردم که اگر به این روند ادامه بدن قطعا سفارش محتوا شون سر موقع آماده نمیشه و ما مسئولیتی در قبلا دیرکرد نداریم.

30 ثانیه نشد که تو واتس آپ پیام داد و یه سری اطلاعات درهم و برهم متنی فرستاد همراه با 75 تا ویس چند ثانیه ای که هی Delete میکرد، هی میفرستاد!

وقتی پیام ها رو گوش کردم خیلی نتونستم متوجه بشم و مجبورشدیم با نویسنده مون یه جلسه فوری بذرایم و با هم حرف هاشون رو تجزیه و تحلیل کنیم ببینیم دقیقا چی میخوان. تو همین گیر و دار بودیم که دیدم پیام دادن :« لطفا از همین ها یه چند خطی هم برای صفحه اصلی بنویسید که ما صفحه اصلی مون هم بی محتوا نباشه. » 

این دیگه آخرش بود واقعا !

گفتم : آقای فلانی شما فقط “صفحه درباره ما” سفارش دادید. تولید محتوای صفحه اصلی یا Home Page  اصلا یه چیز دیگه است.

با لحن چندش آوری گفت: «  سخت نگیرید، مگه چی کار میخواید بکنید، دیگه نهایتش چند خط یا چند پاراگراف میخواد اضافه بشه دیگه! »

تازه فقط این نبود؛

بخش جالب ترماجرا این بود که با تمام این شرایطی که پیش آورده بودن، چهارشنبه صبح کله سحر پیام دادن : «کار ما آماده نشد؟»

ما به سختی تونستیم کار رو پنج شنبه تحویل شون بدیم. میدونید اولین پیام شون چی بود؟

«این محتوایی که نوشتید مخصوص فارسی زبان هاست، ما بیشتر مشتری هامون خارجی هستن و خیلی از این اصطلاحات رو نمیفهمن. میشه یه جور ویرایشش کنید که هم مناسب مخاطب فارسی زبون مون باشه هم انگلیسی زبون!»

من  m(￣ｰ￣)m

نویسنده مون m(￣ｰ￣)m m(￣ｰ￣)m

خلاصه سرتون رو درد نیارم ایشون و امثال ایشون جزو اون مشتری های بدقلقی هستن که قشنگ چهار دست و پا میرن رو مغز من وشما نویسنده محتوا.

شما هم تا حالا گیر اینجور مشتری های بدقلق برای سفارش محتوا افتادید؟!

آخ که چه قدر رو اعصابن.

خب راه حلش چیه؟ اینه که کلا قطع رابطه کنیم یا توهین آمیز جوابشون رو بدیم ؟

نه به نظرم.

من یه سری راهکار که خودم استفاده میکنم رو میخوام به شما هم توصیه کنم، خودتون ببینید به دردتون میخوره یا نه.

chat GPT چیست ؟ | چت جی پی تی و نویسندگی با ناتاشا

برای ارائه خدمات تولید محتوا حرفه ای، با مشتری بدقلق چه کنیم؟

1- قیمت گذاری واضح و روشن خدمات تولید محتوا

یکی از چالش های همیشگی ما تولید کننده های محتوا متنی و نویسنده های آنلاین اینه که ما نمی‌تونیم یه پکیج یا نسخه از پیش تعیین شده برای همه مشتری های خدمات تولید محتوا داشته باشیم و همین میشه بلای جون مون.

خب تصور کنید که ما توی خدمات تولید محتوا، چند نوع کسب و کار و حوزه محتوایی متفاوت داریم؟ هزاران یا میلیون ها.

و مشخصا قیمت تولید محتوا برای یه سایت یا مجله اینترنتی با موضوعات نسبتا روزمره و آسون با قیمت تولید محتوا برای یه سایت کاملا تخصصی در حوزه برق یا ماشین آلات صنعتی یا…. نمیتونه یکی باشه.

از طرفی ما چند نوع محتوا برای انتشار داریم؟ مقاله وبلاگ، کپشن شبکه های اجتماعی، محتوای صفحات داخلی وب سایت و….

حالا ما چند سبک تولید محتوا داریم؟ به زبان ساده ، به زبان کتابی ، به زبان داستانی و… که قطعا قیمت این ها هم با هم یکی نیست.

پس میبینید تنوع تو تنوع داریم برای خدمات تولید محتوا؟ پس نمیشه یه نسخه از پیش تعیین شده با یه قیمت مشخص برای همه سفارش های محتوای متنی در نظر بگیریم و مجبوریم که برای هر مشتری ای به صورت اختصاصی و شخصی سازی شده و بر اساس نیاز محتوایی و بودجه و سبک محتوایی و… تعرفه تولید محتوا رو تعیین کنیم.

و همین میتونه یکی ازمهم ترین چالش های ارائه خدمات تولید محتوا برای شرکت های تولید محتوا یا آژانس های تولید محتوا باشه.

و این دقیقا همون بخشیه که باید به صورت کاملا واضح و روشن همون اول کار در موردش با مشتری هامون حرف بزنیم و به توافق برسیم و کار رو شروع کنیم.

مسیر شغلی تولید محتوا و غَلَط های ِ من( انرژی و پول هام سوخت)

2- قراردادهای کلامی و نوشتاری سفت و سخت

همیشه میگن جنگ اول به از جنگ آخر ( این نیست؟ میدونم اصلش اینه که جنگ اول به از صلح آخر. ولی خب دیگه من اینجوریش رو بیشتر دوست دارم) . پس برای اینکه موقع تحویل کار و پرداخت ها با مشتری هاتون خصوصا مشتری های بدقلق، دچار چالش و دردسر نشید، بهتره همون اول همه چیز رو مکتوب کنید و تا جایی که ممکنه قراردادهای رسمی ببندید. در مورد زمان بندی دقیق تحویل کار، زمان بندی دقیق ارسال اطلاعات توسط کارفرما، پیش پرداخت ها و پرداخت ها و این جور چیزا باید همون اول کار به توافق برسید وهمه چیز رو مکتوب کنید یا با توافق طرفین صدای جلسات رو ضبط کنید وگرنه آخر کار دچار چالش میشید.

مواجه با ((کامنت های منفی)) در نویسندگی تجاری

3- توقعات عجیب و غریب ازخدمات تولید محتوا

بازم طبق تجربه خیلی موقع ها میبینم که موقع تحویل کار، کارفرماها یا مشتری ها یه سری توقعات عجیب و غریب دارن . مثلا من با این همه تجربه ای که دارم هنوز هم با بعضی از مشتری ها که از ما خدمات تولید محتوا میگیرن دچار چالش‌ام. مثلا من رو صفحه سفارش مون به این مورد اشاره کردم که ما فقطططططط و فقططططططط محتوای متنی تولید میکنیم و نه کار گرافیکی و نه ویدئو و نه محتوای صوتی . بازم خیلی موقع ها پیش میاد که کارفرما موقع تحویل کار میگه ااااااا پس این عکساش کو؟ ما چه جوری اینو بذاریم رو سایت؟ یا میگن باید محتواگذاری هم بکنید روی سایت مون [ که این هم معمولا جزو خدمات تولید محتوا ما نیست مگر در موراد خاص.]

این روزا دیگه این رو متوجه شدم که باید جز به جز اون چیزی که در نهایت میخوایم تحویل بدیم رو براشون توضیح بدم.

مثلا میگم : ما یه مقاله وبلاگ داستانی ِ 1500 تا 1700 کلمه ای بدون عکس، تو فایل ورود Word، تو تاریخ فلان،تو ساعت فلان، براتون ارسال میکنیم.

پیام محتوا رو به روش “اصغر آقا اکبری” انتقال ندید

ارسال پیام از خروس خون تا بوق ِ سگ

خیلی از کارفرماها فکر میکنن ما غلامِ حلقه به گوش شونیم و هرررررررزمانی از شبانه روز که پیام میدن، ما وظیفه داریم که پاسخگوی اونها باشیم.

یا خیلی هاشون رگباری شروع میکنن به پیام فرستادن و توقع دارن ما هر کاری دست مون داریم بذاریم زمین و صرفا و مطلقا در اختیار اونها باشیم. اینم باز از اون چالش هایی هست که ما خیلی درگیرش بودیم . ولی جدیدا یه ساعت مشخص برای پاسخگویی به پیام ها در نظر میگیریم و خارج از اون ساعت به هیچ وجه پاسخ نمیدیم.

چه جوری نمونه تولید محتوا متنی بسازیم؟ | پورتفولیو نویسندگی

10000 بار ویرایش و برگشت به بدتر از قبل!

بعضی از کارفرماها هم اعتیاد به ویرایش دارن و فکر میکنن کار هر چی بیشتر ویرایش بخوره بهتر از آب درمیاد.

یعنی بعضی هاشون انقدر دخالت میکنن تو محتوا و هی میگن اونجاش کجه، اونجاش فلانه، اونجاشو حذف کن، اون کلمه رو جا به جا کن، که در نهایت بعد از 100000 بار ویرایش میرسن به اینکه همون اولش خیلی محتوا بهتر بود تا بعد از این همه ویرایش نا به جا.

برای مقابله با این چالش و برای اینکه هم بتونیم مشتری مداری کنیم و هم، زمان مون بیخود هدر نره، من استاندارد رفت و برگشت ویرایشی کارها رو تا نهایتا 3 بار اعلام میکنم. یعنی 3 بار مشتری میتونه روی هر کاری کامنت بذاره تا نویسنده ویرایش کنه و نه بیشتر. چون به نظر من اگر کارفرما درست نیاز محتواییش رو انتقال داده باشه  و نویسنده هم نویسنده حرفه ای باشه، اصلا کار ویرایش به بار دوم هم نباید برسه چه برسه بیشتر از 3 بار .

حالا اضافه بر این یه سری مشتر یها هم هستن که سفارش محتوا شون ثبت شده و رفته تو تیم اجرایی و نویسنده هم کار رو شروع کرده و نصف کار هم پیش رفته که تازه پیام میدن: اا ببخشید میشه در مورد اون موضوع ننویسید و به جاش برای این کلمه کلیدی بنویسید. یا میشه به جای مقاله وبلاگ یه کپشن اینستاگرام بنوسید یا … قطعا جواب من نه با قاطعیت تماممممم. حتی اگر به قیمت قطع همکاری و هدر رفت پول مجموعه باشه.

مشتری ای که خودش نمیدونه چی میخواد، قطعا هر کاری هم، با هر کیفیتی در انتها بهش تحویل بدیم، ناراضیه.

پس باید اقتدار خودتون رو نشون بدین تا بفهمن رئیس محتوا کیه. ( ✪ワ✪)ノʸᵉᵃʰᵎ

تعرفه تولید محتوا | چه جوری درآمدم رو از X به 1000X رسوندم؟

پرچم های قرمز تو شروع کار

مشتری های بدقلق تقریبا 90 %شون همون اول کار و تو یه جلسه آنلاین کاملا دست شون رو میشه و میشه همون اول کار پی ببریم که با چه نوع کارفرمایی در ارتباطیم. پس اگر این نشونه ها رو دیدید:

• درخواست نوشتن نمونه کار کاملا رایگان یا بدتر چندین نمونه کار رایگان
• ارتباطات ضعیف و عدم پاسخگو بودن به موقع
• عدم احترام به زمان شما
• کوچیک شمردن کار محتوا نویسی ( گفتن چیزهایی مثل این: مگه چی کار میخواید بکنید ، نهایتا 1000 کلمه میخواید بنویسید که، کار خاصی نیست که، من خودم وقت داشتم مینوشتم...)
• ابهام تو شرایط پرداخت ها و پیش پرداخت ها
• عدم امضای قرارداد رسمی و مکتوب

..

اگر 2 -3 تا از این پرچم های قرمز رو تو شروع کار دیدید، فقط دو پا دارید دو پا هم قرض بگیرید و فرار کنید که قطعا این پروژه براتون جز دردسر و وقت تلف کردن چیز ی نمیشه.

فقط اینارو نگفتم که یه وقت از اون ور بوم بیافتید و نسبت به هر چی مشتری که میاد سمت تون گارد بگیرید و هر چی اون گفت شما بگید نه!

و باید بپذیرید که برای اینکه بتونید تعادل رو رعایت کنید، نیاز به یه حد زیادی تجربه دارید . مثلا یه جاهایی ممکنه مشتری یه اشتباه سهوی کرده باشه و ازتون بخواد که سفارشش رو تغییر بدید،  اتفاقا لازمه که باهاش همدلی کنید و کارش رو درست کنید و این کار اینجا نشون از حرفه ای بودن شماست. ولی اینکه مشتری هر جور خواست شما رو برقصونه و شما هم بگید چشم اصلا حرفه ای نیست.

 مهمترین چیزی که باید براتون مهم باشه، احترام و ارزشی هست که مشتری به خدمات تولید محتوا و محتوایی که بهش تحویل میدید میذاره

به نظرم هر کارفرمایی که این درک درست رو از نویسنده محتوا و سختی کار محتوا داشته باشه، ارزش کار کردن باهاش رو داره. در غیراین صورت یه نهههههههههههههههههههه این جوری باید بهش بگید و خلاص.