تکرار ” خلاقیت نوشتاری” میاره.

جدی Seriously!

ولی معمولا ما همیشه عکس این رو فکر میکنیم ها. نه؟!

همه مون فکر میکنیم تکرار یه کار احمقانه است که آدم های باهوش و خصوصا خلاق CREATIVE انجامش نمیدن. چون اصلا برای خیلی از ماها به اشتباه این جور جا افتاده که ((خلاقیت یعنی یه چیز جدید رو خلق کردن)). پس تکرار منطقا باید غیر خلاقانه باشه.

ولی من به شما اثبات میکنم که تکرار تو بعضی چیزها مثل تکرار تو نوشتن، تکرار تو محتوا، تکرار تو خوندن و… میتونه کاملا خلاقیت بیاره.

من از تکرار متنفرم اما نه این تکرارِ خاص

من آدم خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی تنوع طلبیم＼(((￣(￣(￣▽￣)￣)￣)))／

از غذای تکرای متنفرم؛

از لباس تکراری متنفرم؛  ༼ つ ◕_◕ ༽つ

از فیلم تکراری متنفرم؛

…

اینارو گفتم که بگم منِ ناتاشا از تکرار متنفرم، ولی تومسیر شغلی تولید محتوا و برای اینکه یه نویسنده حرفه ای بشم، بایددددددددددددددددددد “خِردِ تکرار” کردن رو یاد بگیرم و اجرا کنم.

آیا این حرف های ِمن راجع به تکرار نوشتاری تناقض نداره؟

خیلی از متخصص های تولید محتوا یا اونایی که شغل شون و کارشون به صورت تخصصی یه جورایی به خلاقیت گره خورده، میگن برای اینکه خلاقیتت بزنه بالا، اتفاقا باید تنوع VARIETY  رو به زندگیت وارد کنی.

• تو کتاب های متنوع سَرَک بکشی؛
• مقاله های متنوع بخونی که بهتره گاهی با رشته و تخصص خودت هم بی ربط باشه؛
• یا حتی از اون راهی که هر روز میری سرکار یا پارک یا هر جای دیگه نری و یه راه جدید رو انتخاب کنی

همه اینا درست، اما تکراری که منظور من و هدف من هست، نوع خاصی از تکرار هست.

تکرارنوشتاری انتخابی یا تکرارهای اجباری  (⓿_⓿)

من فکر میکنم ما حداقل دو نوع مختلف ” تکرار ” داریم.  یکی از انواع تکرار، تکرار انتخابی هست؛ یعنی من و شما آگاهانه تصمیم می‌گیریم که یه کتابی رو 40 بار بخونیم، چون حس مکنیم خیلی سنگین و پر مفهومه و کلی نکته داره، یا انتخاب میکنیم که یه تی شرت T-shirt رو هر روز بپوشیم یه جای اینکه هر روز پاشیم چی بپوشم چی بپوشم راه بندازیم ( مثل زاکر برگ ) و …

اما یه زمان هایی ما گرفتار تکرار اجباری یا از سر ناچاری میشیم. مثلا از بس که بیکار و علافیم و هیچ کاری نداریم واسه انجام دادن، سریال غزگلمنسهخنیهننی ترکیه ای از GEM TV رو 500 بار از اول  تا آخر نگاه میکنیم و دونه دونه دیالوگ هاش رو از حفظ که هیچه کلا بلعیدیم.  این یه تکرار اجباریه احمقانه است.

و من فکر میکنم تکرار REPETITION ، وقتی موثر و جادوییه که آگاهانه و انتخابی باشه نه احمقانه و از سر ناچاری.

چت جی پی تیchat GPT و محتوانویسی با ناتاشا

تفاوت تکرار نوشتاری و خوانشی با اون یکی ها چیه؟

مهم ترین چیزی که تو تکرار انتخابی وجود داره اینه که ما اعتقاد پیدا می‌کنیم که هر بار که اون چیز خاص رو تکرار میکنیم و با موقعیت تکرار روبرو میشیم، به درک جدیدی از اون میرسیم یا با زاویه ای جدید بهش نگاه میکنیم. 

قطعا بار 10می که یه کتاب رو میخونیم اصلا و به هیچ وجه مثل دفعه اولش نیست.

ذهن ما لحظه به لحظه در حال تغییر هست. پس ما هر بار که با کتاب تکراری ، محتوای تکراری، کار تکرای یا فضای تکراری روبرو میشیم، اون در اصل برای ما کاملا جدیده و میتونه یه تجربه خلاقانه توش باشه. چون ما همون آدم دفعه قبل نیست.

خودت رو اینجوری به نوشتن محتوا وادار کن! ؛-)

تکرارنوشتاری خلاقانه چیزی مثل ماهیگیری

یه ماهیگیری رو تصور کنید که هر روز میره یه گوشه ای از ساحل که دقیقا دیروز رفته بود، پریروز رفته بود، پس پریروز رفته بود، پس پس پریروز رفته بود، پس پس پس پریروز رفته بود و… همون کار تکراری رو انجام میده و قلابش رو میندازه داخل آب و بارها و بارها این کار رو تکرار میکنه

تکرار میکنه

تکرار میکنه

تکرار میکنه

تکرار میکنه

تکرار میکنه

تکرار میکنه

تکرار میکنه

تکرار میکنه

تا در نهایت یه ماهی بزرگ  رو گیر میندازه.

تکرار نوشتاری یا تکرار خوانشی محتوا هم دقیقا همینه، ما ممکنه با تکرار محتوا خسته و و دلزده بشیم ولی دقیقا همین جاهاست که ممکنه به یه چیز با ارزش ( یه ماهی بزرگ ) برسیم که تا این لحظه و تو دفعات قبل از چشم ما دور مونده بود.  حتی گاهی اوقات هم تو اون منبع چیز خاصی پیدا نمی‌کنیم، ولی با تکرار نوشتاری و تکرار خوانشی، تو ذهن ما چیزای جدید ساخته میشه و شکل میگیره.

____تو این مقاله 44 بار کلمه تکرار، تکرار شده تا متوجه بشیم که تکرار خیلی مهمه، این هم از فضیلت های تکراره ლ(ಠ_ಠ ლ)________

چه جوری به راحتی حرف زدن بنویسیم و پول دربیاریم

/*-*/