اعتراف به اشتباهات یک محتوانویس مبتدی
کی بدش میاد که از همون نقطه 0 هر کاری همه چی رو به بهترین شکل ممکن انجام بده و هیچ اشتباهی نکنه ؟!
هیچکی!
ولی شدنیه ؟
نه .
همه ما خصوصا تو شروع یادگیری هر مهارت و کاری پُر از کلی اشتباهیم و باید این اشتباهات رو بپذیریم و ازش درس بگیریم و به خودمون فرصت و زمان بزرگ شدن بدیم .
در مورد ما محتوانویس ها هم همین طوره. هر کدوممون تو شروع کار پر از اشتباهات ریز و درشتیم.پس این طبیعیه .
ولی من گفتم اگر هرکدوم مون نترسیم و بیایم رُک و راست از اشتباهاتمون بگیم، شاید یه درس و تجربه ای بشه برای بقیه که از این سوراخها 2باره گزیده نشن . پس من شروع کردم که اینجا از اشتباهاتم بگم . شما هم اگر دل و جرئت اعتراف به اشتباهاتتون رو دارید تو کامنت ها بگید تا هم بخندیم هم درس بگیرم 😀
اون روزها که با جسارت زیاد و هرکولوار، کار تمام وقت خودم توی یه برند عالی و دهن پُرکن رو ول کردم تا بتونم بیام سراغ کاری که دوستش دارم، همین که مداد رو توی دستم میگرفتم مثل ترمز بریدهها چشمهام رو میبستم و فقط مینوشتم و مینوشتم و مینوشتم.
بعد که چشمهام رو باز میکردم تا ببینم چی از آب درومده، میتونستم قیافهی کج و کولهی خودم رو حس کنم و دلم میسوخت برای مخاطبی که قراره این محتوای بیسروته رو بخونه.
ولی اینطوری نمیشد. نشستم بعد از نوشتن هر محتوا اشتباهاتم رو دراوردم و ازشون یه پله ساختم. الان یه نردبون دارم که منو میرسونه به دنیای شگفتانگیز محتواهای جادویی.
درسته که یه نردبونه اما انقدر محکم و مقاوم ساختمش که میتونه وزن همهمون رو با هم تحمل کنه. پس نگران نباشید. این پلهها رو بیایید بالا. نگران اشتباه کردن نباشید. نگران سکندری خوردن (لغزیدن پا) نباشید. فقط پیش برید که سرزمین جادویی محتوا منتظر ماست.
اشتباه اول : کلماتشُماری
یادتون هست اون روزهایی رو که پشت نیمکتهای چوبی مدرسه مینشستیم تا معلم میگفت باید دفتر تهیه کنید! نمیذاشتیم حرف معلم تموم شه که ما هم از ته کلاس انگشتای نوچِ نارنگیای خودمون رو میبردیم بالا میگفتیم خانوووووم اجااازه! چند برگ باشه؟!
مثل حکایت روزهای اول تولید محتوای من میموند. اون اوایل تا یه سوژه بهم پیشنهاد میشد، نمیذاشتم کلام از دهان مبارک کارفرما، منعقد بشه و مثل همون دوران مدرسه سریع میپرسیدم باید چند کلمه بشه؟!
به محض اینکه شروع میکردم هنوز دو خط ننوشته بودم که مدام چشام یواشکی و شیطنتآمیز میرفت روی نوار پایین برنامه وورد Word که ببینم چند کلمه شده؟! انقدر استرس و وسواس این موضوع رو میگرفتم که از خود محتوا غافل میشدم. گاهی هم حرفهام که تموم میشد ولی نرسیده بودم به اون عدد که ازم خواسته بودن انقدر آسمون ریسمون میبافتم که تهش خودم کلافه میشدم چه برسه به اون مخاطب بیچارهای که قراره رودهدرازیهای یه نویسندهی اسیر یه عدد رو بخونه.
پس از من محتوانویس به شما نصیحت
” مخاطب شما ترجیح میده مغز پیام شما رو تو کوتاهترین و سریعترین زمان ممکن بگیره و بِره . پس بیخودی آسمون و ریسمون نبافید، فقط به خاطر اینکه محتوای شما به 2000 کلمه یا 3000 کلمه یا بیشتر برسه . اگر حرفی برای گفتن دارید و هر جمله تون نکته مهمی رو به مخاطب میگه که هیچی، چه بهتر. اما اگر صرفا چشمتون به شمارشگر کلماته و فقط میخواید محتوابافی کنید و از کلمات پر کننده استفاده کنید، که باید بگم اشتباهترین اشتباهِ ممکنه.
البته اینو هم بگم که اون اوایل کارم یه زمانهایی هم از اون ور بوم میافتادم و انقدر به اشتباه خلاصه و کم میگفتم که یه محتوایی که نیاز داشت مفصل در موردش حرف بزنم رو تو 200 کلمه جمع و جور میکردم و وقتی مخاطب به ته محتوا میرسید میگفت : هان ؟! چی شد ؟!
این 2 تا تمرین خیلی برای شروع محتوانویسی میتونن بهتون کمک کنن :
فایل صوتی کلماتشُماری
is typing…ناتاشا جعفری