تمام چیزی که من در مورد استوری برد storyboard بلدم

  1. خانه
  2. ابزارهای کاربردی تولید محتوا
  3. تمام چیزی که من در مورد استوری برد storyboard بلدم

___تمام چیزهایی که من در مورد استوری برد storyboard یا فیلم‌نامه مصور  بلدم ___

فکر کنم شما هم تَن تَن رو می شناسین.

یا اگه یه کوچولو سن‌تون بیشتر باشه، قصه های من و بابام. همون بابای سیبیلو.

توی این کتاب ها نویسنده اومده به جای نوشتن قطار طوری داستان، اون ها رو به تصویر کشیده.

یعنی در واقع همون کتاب های کمیک استریپ. برای من که خیلی جذاب بودن و هنوز هم هستن. شاید باورتون نشه اما بیشتر طرفدارای این کتابا بزرگترها هستن تا بچه ها.

اصلا تا حالا فکر کردید که چرا عکس ها و تصاویر بیشتر توی ذهنمون می مونن؟!

مدیونید اگه یه درصد فکر کنید که جناب مغز تنبل تشریف دارن و حوصله پردازش محتواهای متنی رو ندارن … ولی انگار واقعا اون چروک های ریز و بامزه ش با تصاویر ارتباط بیشتری برقرار می کنن. شاید به این خاطر که عکس ها جزئیات رو راحت تر و بی چک و چونه به خورد مغز میدن. خیلی ساده، بدون هیچ پیچیدگی و ابهام. وقت ما رو هم تلف نمی کنن.

به همین خاطر هم بوده که storyboard ها وارد معرکه شدن. کارگردان‌های فیلم‌های سینمایی و سریالی، سازنده های داستان ها و ویدئو های تبلیغاتی و آموزشی دست به دامن storyboard ها شدن بخاطر قابلیت های زیادی که دارن.

 

استوری برد storyboard یا فیلم‌نامه مصور چیست؟

شاید یه کمی عجیب باشه.

اما به کمک storyboard ها کارگردان ها قبل از اینکه فیلمی ساخته بشه اون رو می بینن.

یه جورایی میشه گفت storyboard ها برای فیلم سازها، مثل یه فیلمنامه تصویری هستن که تموم جزئیات صحنه های فیلم توی اونها به نمایش در می آد. تموم لوکیشن ها، نقش ها، حالت ها، و هر چیز دیگه ای که قراره توی صحنه اتفاق بیفته رو می آرن روی کاغذ. اون هم با نقاشی.

اگه مثل من توی نقاشی استعداد ندارید اصلا نگران نباشید. ما که قرار نیست همه هنرهای دنیا رو با هم داشته باشیم. کافی هست که فقط از خطوط و اشکال ساده استفاده کنید. و داستان رو صحنه به صحنه، لوکیشن به لوکیشن روی کاغذ بیارید. حتی جهت‌ها و زاویه های دوربین رو. حتی مقدار روشنایی صحنه رو. به همراه دیالوگ ها و هر یادداشت دیگه ای که لازم هست. و اینکه انقدر ابزارهای مختلف اومده که حتی نیاز به کاغذ و مداد هم ندارید و به زودی راجع به اون ها هم حرف می زنیم. ولی برای یکی مثل من که با کاغذ و مداد خو گرفتم آوردن تصورات ذهنیم روی کاغذ خیلی لذت بخش تر هست.

خوب هست این رو هم بدونید که استوری بوردها توی استودیوهای والت دیزنی متولد شدن. یه چیزی حول و حوش 90 سال پیش. باورتون بشه یا نشه در دهه اول 1930 انیماتور وب اسمیت وقتی می خواست داستان ها رو شرح بده صحنه های متوالی از داستان رو روی ورق های کاغذ جدا کشید و اون ها رو به دیوار اتاق سنجاق کرد.

اولین استوری بورد کامل هم برای انیمیشن سه خوکچه سال 1933 از همین کمپانی طراحی شد.

و اولین فیلمی هم که قبل از ساخت، استوری بودرهای اون طراحی شد، بر باد رفته بوده.

 

اهمیت استوری بورد ها تو چیه ؟

  • Storyboard مثل یه برنامه ریزی خیلی توپ برای تولید ویدئوی شما می مونه از ابتدا تا انتهای پروژه. علاوه بر اینکه می گه که روشنایی صحنه توی سکانس های مختلف چقدر باید باشه، مثل یک لامپ 220 ولت بالای سرتون روشن می شه و باعث می شه کاملا نقشه راه واستون شفاف و روشن باشه که قراره همه چی چطور پیش بره. یه جورایی کنترل اوضاع توی مشتتون هست.
  • یه نکته مثبت دیگه storyboard این هست که تفهیم صحنه ها و اینکه چه کارهایی باید بکنن رو برای همکاران خیلی راحت تر می کنه. اینکه توی صحنه های مختلف باید چه حالت های بدنی یا چهره ای یا چه واکنش هایی نشون بدن که همه چی خیلی خوب پیش بره. و این سرعت کار رو خیلی بالا می بره.
  • Storyboard ها توی صرفه جویی زمان و هزینه حرف ندارن. این امکان رو به وجود می آرن که قبل اینکه کلی هزینه گزاف بشه و فیلمی تولید بشه، مشکلات و خلا های کار رو شناسایی می کنن تا برطرف بشن. و دیگه نیازی به دوباره کاری ‌ها و گاهی چند باره کاری ها نیست.
  • یکی دیگه از معجزه های storyboard ها این هست که محصول نهایی دقیقا همون چیزی که دلتون می خواست و انتظارش رو داشتید از آب در میاد. و این برای خودش یه موفقیت بزرگیه.
  •  تا حالا شده مغزتون دچار طوفان های خانمان برانداز بشه. بادهای شدیدی که با خودش کلی ایده میارهکه اگر پیادش کنید شاید حتی تبدیل بشید به یکی از نوابغ دنیا. هر کدوم از ما روش خاص خودمون رو برای مواجه با این طوفان ها داریم. اما storyboard ها آزادی عمل عجیبی بهمون میدن برای اینکه همه اون ایده ها رو بیاریم روی کاغذ. ایده هایی که توی ذهنمون هر شکلی هستن همون شکلی فرود میان روی کاغذ. حالا وقت واسه ساماندهی اون تصاویر که حتی ممکنه درهم و برهم باشه زیاده.

کلمه ها هم بد نیستن واسه این کار. ولی فرود اومدن اونها خیلی سخت تر و زمان بر تر از تصاویره. Storyboard ها توی انتقال مفاهیم کارشون حرف نداره.

فقط کافیه وقتی طوفان شروع کرد به وزیدن، اقدام کنید به تصویر کشیدن محتوای خودتون. بهتون قول می دم تموم اون ایده هایی که لای چین و چروک های مغزتون قایم شدن هم خودشون رو نشون می دن.

استوری بردهای آموزشی

Storyboard ها فقط کار فیلم سازها رو راحت نکردن. اونها توی دنیای آموزش های الکترونیکی هم دارن غوغا به پا می کنن. استوری بوردها توی این دنیا حکم نقشه راهی دارن که تموم پیچ و خم های طراحی آموزش های الکترونیکی رو برای طراح ها و متخصص های این حوزه برطرف می کنن. و روند طراحی رو خیلی موثر تر و ساده تر می کنن.

واضح هست که هر آدمی متفاوت از بقیه مطالب رو یاد می گیره و هضم می کنه. شیوه های آموزشی این روزها چنگی به دل نمی زنن. همه شبیه به هم شدن و کارایی ندارن. شما به عنوان طراح یه محتوای آموزشی اون هم از نوع الکترونیکی بعد از اینکه محتوای دوره ی خودت رو آماده کردی باید به دنبال راهی باشی که ارائه اون برای کاربر شما جذاب و مهیج باشه و به دل اون بشینه. خلاصه اینکه استوری بردها حسابی دل طراح های این نوع آموزش ها رو هم بردن. می گید چطوری؟ الان بهتون میگم.

یک – استوری برد ها این امکان رو به طراح های دوره های آموزشی می دن که ایده ها و محتوای دوره خودشون رو به تصویر بکشن. و ببینن که قراره چیکار کنن. حتی نحوه ی آموزش رو قبل از شروع، در حین کار و در پایان کار میبینن و حتی اون رو تست می کنن. این واقعا جذاب نیست؟ و همین موضوع باعث می شه خلا ها، نقاط ضعف و مشکلات دوره آموزشی رو بشناسن و قبل از صرف هزینه های گزاف اون ها رو برطرف کنن.

دو – استوری بوردها در خدمت شما هستن تا برنامه ریزی دقیق از دوره آموزشی خودتون داشته باشید. بهتون چارچوب و الگو میده. حالا شما این حق انتخاب رو دارید که از الگوهای خاص و منحصر به فرد خودتون استفاده کنید و یا از الگوهای آماده و حتی رایگان. مهم اینه که مسیر رو براتون کامل روشن و هموار می کنه.

سه – استوری برد چه کارها که برای کاربران این دوره ها نمی کنه! این فرصت رو برای اون ها فراهم می کنه که یه شیوه آموزشی جذاب و بصری رو تجربه کنه. که اتفاقا خیلی هم با این روش ارتباط گرفتن و احساس راحتی کردن. و همینطور تمرکز بیشتری برای اون ها به همراه داره. مهم ترین دلیلش هم این هست که اون ها رو از کوهی از اطلاعات بی نظم و شلوغی که توی ذهنشون هست درست مثل یه انبار پر از کاه که هیچ چیزی نمیشه توی اون پیدا کرد نجات میده و به یه مسیر آموزشی سالم تر و کارآمد تر هدایت می کنه. چرا که به کمک تصاویر، اینفوگرافیک، انیمیشن و ویدئو ها قدرت بینایی اون ها رو تحریک می کنه و این علاوه بر تمرکز، قدرت یادگیری و به خاطر سپاری اون ها رو هم راحت تر و موثرتر می کنه.

چهار – استوری برد ها جوری طراحی می شن که کاربر رو تشویق به گفتگو و تعامل می کنن. یعنی کاربر رو وادار می کنه که بهش واکنش نشون بده و این یعنی تونسته اون رو از نظر فکری و احساسی درگیر کنه. و نتیجه ش چیزی نیست جز یادگیری بیشتر و راحت تر و موندگارتر.

و پنج – درست هست که طراحی یه استوری برد برای دوره آموزشی الکترونیکی ممکنه یه مقدار زمان بر باشه. اما وقتی آماده شد ارائه اون بدون هیچ نقص و بدون صرف هیچ هزینه ای چه زمانی چه پولی اتفاق می افته. شما طی مدت طراحی دوره می تونید متخصص هایی رو کنار خودتون داشته باشید و از نظرات اون ها استفاده کنید. مثلا مدیر پروژه یا یه طراح گرافیک کار شما رو راحت تر و خیلی بهتر از آب در میاره.

 

چرا استوری برد ها مهم هستن ؟

حالا برای اینکه بتونید یک استوری برد آموزشی عالی بسازید باید دست به اقدام بزنید. نمی گم کار راحتی هست. اما فقط با دونستن و رعایت کردن یه سری نکات می تونید سربلند از این پروژه بیرون بیایید.

  • اهداف آموزش الکترونیکی

تصویر روشنی از اهداف خودتون داشته باشید. اصلا طراح دوره آموزشی که شما باشی باید بدونه که چرا اصلا به سری که درد نمی کنه دستمال می بنده؟! اصلا هدفتون از آموزش این محتوا چیه؟ می خوایید تهش به چی برسید؟ چه اتفاقی در طول این دوره آموزشی بیفته به شما احساس موفقیت دست می ده؟ مخاطب شما به چه نقطه ای باید برسه تا یه کاربر موفق از این دوره به حساب بیاد؟

اگر تونستید خیلی شفاف و با اعتماد به نفس به این سوال ها جواب بدید بهتون تبریک می گم. شما در اولین قدم از یک استوری بورد آموزشی الکترونیکی فوق العاده هستید.

  • مخاطب خودتون رو بشناسید

شما باید بدونید واسه چه گروهی از آدم ها قراره محتوای آموزشی اون هم از نوع آنلاین تولید کنید. باید یه سری نظرسنجی ها یا مصاحبه های تک به تک با مخاطب های خودتون انجام بدید. و پرسونا اون ها رو بشناسید. اینکه اصلا تحصیلات اون ها در چه حدی هست؟ اطلاعات شما راجع به فرهنگ، میزان تجربیات و مهارت های اون ها خیلی بهتون کمک می کنه تا بدونید که محتوای دوره رو مناسب چه سطحی آماده کنید.

یا اینکه اصلا سطح یادگیری اون ها چقدره؟ شاید لازم باشه یه جاهایی آروم تر و با جزئیات بیشتری پیش برید تا اون دسته از کاربرهایی که ضعیف تر هستن، عقب نمونن و با شما پیش بیان. و یا حتی شاید مجبور شید چند شیوه مختلف توی استوری بورد خودتون بگنجونید و به مخاطب این حق رو بدید که خودش انتخاب کنه تا با چه شیوه ای و چه سطحی پیش بره.

  • محتواهای دوره خودتون رو آماده کنید

بعد از اینکه تصمیم گرفتید که از چه منابعی باید استفاده کنید و چه سرفصل هایی رو باید توی دوره قرار بدید، بدون تلف کردن وقت شروع کنید به تولید محتوا واسه سرفصل ها.

یادتون نره که حتما از زبان ساده و روون و راحت استفاده کنید. دیگه راجع به سمی بودن جملات پیچیده و کلمات قلمبه سلمبه چیزی نمی گم که همتون بهش وارد هستید.

هر چی جمله کوتاه تر باشه انتقال مفاهیم راحت تره و حوصله کاربر رو سر نمی بره. نذارید که مخاطب بیچاره در به در دنبال نقطه ی آخر جمله بگرده. اصلا متن توی استوری بورد ها باید خیلی کوتاه در حد یادداشت باشه. واسه همین بهتره تمرکزتون رو بذارید روی نکات کلیدی. چیزی هم که آموزش رو جذاب تر می کنه استفاده از مثال ها و استعاره ها و سوالات هست.

یه جاهایی هم به مخاطب اجازه بدید نفسی تازه کنه. بتونه آموزش های قبلی رو نوش جون کنه، توی ذهنش ساماندهی کنه تا قشنگ جذب ذهنش بشه. بعد برید سراغ آموزش های جدید. این کار نه تنها باعث میشه آموزش برای اون کسل کننده و خسته کننده نباشه بلکه بهش این فرصت رو می ده تا مفاهیم رو به حافظه بلند مدتش انتقال بده.

چند نمونه استوری برد

 

 

 

استوری برد چیست

 

 

 

 

…Natasha is typing

 

مینی‌آموزش UX-Writing | دکمه‌نویسی

هدف: یادگیری دکمه‌نویسی و CTA ها ( چه جوری یه دکمه یا لینک رو انقدر جذاب و تاثیرگذار بنویسیم که کاربر روش کلیک کنه؟ )

ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید

تمام چیزی که من در مورد استوری برد storyboard بلدم

___تمام چیزهایی که من در مورد استوری برد storyboard یا فیلم‌نامه مصور  بلدم ___

فکر کنم شما هم تَن تَن رو می شناسین.

یا اگه یه کوچولو سن‌تون بیشتر باشه، قصه های من و بابام. همون بابای سیبیلو.

توی این کتاب ها نویسنده اومده به جای نوشتن قطار طوری داستان، اون ها رو به تصویر کشیده.

یعنی در واقع همون کتاب های کمیک استریپ. برای من که خیلی جذاب بودن و هنوز هم هستن. شاید باورتون نشه اما بیشتر طرفدارای این کتابا بزرگترها هستن تا بچه ها.

اصلا تا حالا فکر کردید که چرا عکس ها و تصاویر بیشتر توی ذهنمون می مونن؟!

مدیونید اگه یه درصد فکر کنید که جناب مغز تنبل تشریف دارن و حوصله پردازش محتواهای متنی رو ندارن … ولی انگار واقعا اون چروک های ریز و بامزه ش با تصاویر ارتباط بیشتری برقرار می کنن. شاید به این خاطر که عکس ها جزئیات رو راحت تر و بی چک و چونه به خورد مغز میدن. خیلی ساده، بدون هیچ پیچیدگی و ابهام. وقت ما رو هم تلف نمی کنن.

به همین خاطر هم بوده که storyboard ها وارد معرکه شدن. کارگردان‌های فیلم‌های سینمایی و سریالی، سازنده های داستان ها و ویدئو های تبلیغاتی و آموزشی دست به دامن storyboard ها شدن بخاطر قابلیت های زیادی که دارن.

 

استوری برد storyboard یا فیلم‌نامه مصور چیست؟

شاید یه کمی عجیب باشه.

اما به کمک storyboard ها کارگردان ها قبل از اینکه فیلمی ساخته بشه اون رو می بینن.

یه جورایی میشه گفت storyboard ها برای فیلم سازها، مثل یه فیلمنامه تصویری هستن که تموم جزئیات صحنه های فیلم توی اونها به نمایش در می آد. تموم لوکیشن ها، نقش ها، حالت ها، و هر چیز دیگه ای که قراره توی صحنه اتفاق بیفته رو می آرن روی کاغذ. اون هم با نقاشی.

اگه مثل من توی نقاشی استعداد ندارید اصلا نگران نباشید. ما که قرار نیست همه هنرهای دنیا رو با هم داشته باشیم. کافی هست که فقط از خطوط و اشکال ساده استفاده کنید. و داستان رو صحنه به صحنه، لوکیشن به لوکیشن روی کاغذ بیارید. حتی جهت‌ها و زاویه های دوربین رو. حتی مقدار روشنایی صحنه رو. به همراه دیالوگ ها و هر یادداشت دیگه ای که لازم هست. و اینکه انقدر ابزارهای مختلف اومده که حتی نیاز به کاغذ و مداد هم ندارید و به زودی راجع به اون ها هم حرف می زنیم. ولی برای یکی مثل من که با کاغذ و مداد خو گرفتم آوردن تصورات ذهنیم روی کاغذ خیلی لذت بخش تر هست.

خوب هست این رو هم بدونید که استوری بوردها توی استودیوهای والت دیزنی متولد شدن. یه چیزی حول و حوش 90 سال پیش. باورتون بشه یا نشه در دهه اول 1930 انیماتور وب اسمیت وقتی می خواست داستان ها رو شرح بده صحنه های متوالی از داستان رو روی ورق های کاغذ جدا کشید و اون ها رو به دیوار اتاق سنجاق کرد.

اولین استوری بورد کامل هم برای انیمیشن سه خوکچه سال 1933 از همین کمپانی طراحی شد.

و اولین فیلمی هم که قبل از ساخت، استوری بودرهای اون طراحی شد، بر باد رفته بوده.

 

اهمیت استوری بورد ها تو چیه ؟

  • Storyboard مثل یه برنامه ریزی خیلی توپ برای تولید ویدئوی شما می مونه از ابتدا تا انتهای پروژه. علاوه بر اینکه می گه که روشنایی صحنه توی سکانس های مختلف چقدر باید باشه، مثل یک لامپ 220 ولت بالای سرتون روشن می شه و باعث می شه کاملا نقشه راه واستون شفاف و روشن باشه که قراره همه چی چطور پیش بره. یه جورایی کنترل اوضاع توی مشتتون هست.
  • یه نکته مثبت دیگه storyboard این هست که تفهیم صحنه ها و اینکه چه کارهایی باید بکنن رو برای همکاران خیلی راحت تر می کنه. اینکه توی صحنه های مختلف باید چه حالت های بدنی یا چهره ای یا چه واکنش هایی نشون بدن که همه چی خیلی خوب پیش بره. و این سرعت کار رو خیلی بالا می بره.
  • Storyboard ها توی صرفه جویی زمان و هزینه حرف ندارن. این امکان رو به وجود می آرن که قبل اینکه کلی هزینه گزاف بشه و فیلمی تولید بشه، مشکلات و خلا های کار رو شناسایی می کنن تا برطرف بشن. و دیگه نیازی به دوباره کاری ‌ها و گاهی چند باره کاری ها نیست.
  • یکی دیگه از معجزه های storyboard ها این هست که محصول نهایی دقیقا همون چیزی که دلتون می خواست و انتظارش رو داشتید از آب در میاد. و این برای خودش یه موفقیت بزرگیه.
  •  تا حالا شده مغزتون دچار طوفان های خانمان برانداز بشه. بادهای شدیدی که با خودش کلی ایده میارهکه اگر پیادش کنید شاید حتی تبدیل بشید به یکی از نوابغ دنیا. هر کدوم از ما روش خاص خودمون رو برای مواجه با این طوفان ها داریم. اما storyboard ها آزادی عمل عجیبی بهمون میدن برای اینکه همه اون ایده ها رو بیاریم روی کاغذ. ایده هایی که توی ذهنمون هر شکلی هستن همون شکلی فرود میان روی کاغذ. حالا وقت واسه ساماندهی اون تصاویر که حتی ممکنه درهم و برهم باشه زیاده.

کلمه ها هم بد نیستن واسه این کار. ولی فرود اومدن اونها خیلی سخت تر و زمان بر تر از تصاویره. Storyboard ها توی انتقال مفاهیم کارشون حرف نداره.

فقط کافیه وقتی طوفان شروع کرد به وزیدن، اقدام کنید به تصویر کشیدن محتوای خودتون. بهتون قول می دم تموم اون ایده هایی که لای چین و چروک های مغزتون قایم شدن هم خودشون رو نشون می دن.

استوری بردهای آموزشی

Storyboard ها فقط کار فیلم سازها رو راحت نکردن. اونها توی دنیای آموزش های الکترونیکی هم دارن غوغا به پا می کنن. استوری بوردها توی این دنیا حکم نقشه راهی دارن که تموم پیچ و خم های طراحی آموزش های الکترونیکی رو برای طراح ها و متخصص های این حوزه برطرف می کنن. و روند طراحی رو خیلی موثر تر و ساده تر می کنن.

واضح هست که هر آدمی متفاوت از بقیه مطالب رو یاد می گیره و هضم می کنه. شیوه های آموزشی این روزها چنگی به دل نمی زنن. همه شبیه به هم شدن و کارایی ندارن. شما به عنوان طراح یه محتوای آموزشی اون هم از نوع الکترونیکی بعد از اینکه محتوای دوره ی خودت رو آماده کردی باید به دنبال راهی باشی که ارائه اون برای کاربر شما جذاب و مهیج باشه و به دل اون بشینه. خلاصه اینکه استوری بردها حسابی دل طراح های این نوع آموزش ها رو هم بردن. می گید چطوری؟ الان بهتون میگم.

یک – استوری برد ها این امکان رو به طراح های دوره های آموزشی می دن که ایده ها و محتوای دوره خودشون رو به تصویر بکشن. و ببینن که قراره چیکار کنن. حتی نحوه ی آموزش رو قبل از شروع، در حین کار و در پایان کار میبینن و حتی اون رو تست می کنن. این واقعا جذاب نیست؟ و همین موضوع باعث می شه خلا ها، نقاط ضعف و مشکلات دوره آموزشی رو بشناسن و قبل از صرف هزینه های گزاف اون ها رو برطرف کنن.

دو – استوری بوردها در خدمت شما هستن تا برنامه ریزی دقیق از دوره آموزشی خودتون داشته باشید. بهتون چارچوب و الگو میده. حالا شما این حق انتخاب رو دارید که از الگوهای خاص و منحصر به فرد خودتون استفاده کنید و یا از الگوهای آماده و حتی رایگان. مهم اینه که مسیر رو براتون کامل روشن و هموار می کنه.

سه – استوری برد چه کارها که برای کاربران این دوره ها نمی کنه! این فرصت رو برای اون ها فراهم می کنه که یه شیوه آموزشی جذاب و بصری رو تجربه کنه. که اتفاقا خیلی هم با این روش ارتباط گرفتن و احساس راحتی کردن. و همینطور تمرکز بیشتری برای اون ها به همراه داره. مهم ترین دلیلش هم این هست که اون ها رو از کوهی از اطلاعات بی نظم و شلوغی که توی ذهنشون هست درست مثل یه انبار پر از کاه که هیچ چیزی نمیشه توی اون پیدا کرد نجات میده و به یه مسیر آموزشی سالم تر و کارآمد تر هدایت می کنه. چرا که به کمک تصاویر، اینفوگرافیک، انیمیشن و ویدئو ها قدرت بینایی اون ها رو تحریک می کنه و این علاوه بر تمرکز، قدرت یادگیری و به خاطر سپاری اون ها رو هم راحت تر و موثرتر می کنه.

چهار – استوری برد ها جوری طراحی می شن که کاربر رو تشویق به گفتگو و تعامل می کنن. یعنی کاربر رو وادار می کنه که بهش واکنش نشون بده و این یعنی تونسته اون رو از نظر فکری و احساسی درگیر کنه. و نتیجه ش چیزی نیست جز یادگیری بیشتر و راحت تر و موندگارتر.

و پنج – درست هست که طراحی یه استوری برد برای دوره آموزشی الکترونیکی ممکنه یه مقدار زمان بر باشه. اما وقتی آماده شد ارائه اون بدون هیچ نقص و بدون صرف هیچ هزینه ای چه زمانی چه پولی اتفاق می افته. شما طی مدت طراحی دوره می تونید متخصص هایی رو کنار خودتون داشته باشید و از نظرات اون ها استفاده کنید. مثلا مدیر پروژه یا یه طراح گرافیک کار شما رو راحت تر و خیلی بهتر از آب در میاره.

 

چرا استوری برد ها مهم هستن ؟

حالا برای اینکه بتونید یک استوری برد آموزشی عالی بسازید باید دست به اقدام بزنید. نمی گم کار راحتی هست. اما فقط با دونستن و رعایت کردن یه سری نکات می تونید سربلند از این پروژه بیرون بیایید.

  • اهداف آموزش الکترونیکی

تصویر روشنی از اهداف خودتون داشته باشید. اصلا طراح دوره آموزشی که شما باشی باید بدونه که چرا اصلا به سری که درد نمی کنه دستمال می بنده؟! اصلا هدفتون از آموزش این محتوا چیه؟ می خوایید تهش به چی برسید؟ چه اتفاقی در طول این دوره آموزشی بیفته به شما احساس موفقیت دست می ده؟ مخاطب شما به چه نقطه ای باید برسه تا یه کاربر موفق از این دوره به حساب بیاد؟

اگر تونستید خیلی شفاف و با اعتماد به نفس به این سوال ها جواب بدید بهتون تبریک می گم. شما در اولین قدم از یک استوری بورد آموزشی الکترونیکی فوق العاده هستید.

  • مخاطب خودتون رو بشناسید

شما باید بدونید واسه چه گروهی از آدم ها قراره محتوای آموزشی اون هم از نوع آنلاین تولید کنید. باید یه سری نظرسنجی ها یا مصاحبه های تک به تک با مخاطب های خودتون انجام بدید. و پرسونا اون ها رو بشناسید. اینکه اصلا تحصیلات اون ها در چه حدی هست؟ اطلاعات شما راجع به فرهنگ، میزان تجربیات و مهارت های اون ها خیلی بهتون کمک می کنه تا بدونید که محتوای دوره رو مناسب چه سطحی آماده کنید.

یا اینکه اصلا سطح یادگیری اون ها چقدره؟ شاید لازم باشه یه جاهایی آروم تر و با جزئیات بیشتری پیش برید تا اون دسته از کاربرهایی که ضعیف تر هستن، عقب نمونن و با شما پیش بیان. و یا حتی شاید مجبور شید چند شیوه مختلف توی استوری بورد خودتون بگنجونید و به مخاطب این حق رو بدید که خودش انتخاب کنه تا با چه شیوه ای و چه سطحی پیش بره.

  • محتواهای دوره خودتون رو آماده کنید

بعد از اینکه تصمیم گرفتید که از چه منابعی باید استفاده کنید و چه سرفصل هایی رو باید توی دوره قرار بدید، بدون تلف کردن وقت شروع کنید به تولید محتوا واسه سرفصل ها.

یادتون نره که حتما از زبان ساده و روون و راحت استفاده کنید. دیگه راجع به سمی بودن جملات پیچیده و کلمات قلمبه سلمبه چیزی نمی گم که همتون بهش وارد هستید.

هر چی جمله کوتاه تر باشه انتقال مفاهیم راحت تره و حوصله کاربر رو سر نمی بره. نذارید که مخاطب بیچاره در به در دنبال نقطه ی آخر جمله بگرده. اصلا متن توی استوری بورد ها باید خیلی کوتاه در حد یادداشت باشه. واسه همین بهتره تمرکزتون رو بذارید روی نکات کلیدی. چیزی هم که آموزش رو جذاب تر می کنه استفاده از مثال ها و استعاره ها و سوالات هست.

یه جاهایی هم به مخاطب اجازه بدید نفسی تازه کنه. بتونه آموزش های قبلی رو نوش جون کنه، توی ذهنش ساماندهی کنه تا قشنگ جذب ذهنش بشه. بعد برید سراغ آموزش های جدید. این کار نه تنها باعث میشه آموزش برای اون کسل کننده و خسته کننده نباشه بلکه بهش این فرصت رو می ده تا مفاهیم رو به حافظه بلند مدتش انتقال بده.

چند نمونه استوری برد

 

 

 

استوری برد چیست

 

 

 

 

…Natasha is typing

 

ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید
فهرست