لعنتی!

این خیلی گیج کننده است.

خودتان حتما با چشم خودتان دیده اید که این روزها برای انتشار فکر و ایده هایی که داریم برای مخاطب های خودمان چه قدر راه ها و کانال های مختلف و متنوع داریم .

وبلاگ نویسی، تولید محتوای پادکست،تولید محتوای ویدئویی و انتشار در سایت هایی مثل آپارات و یوتیوپ ، پست گذاشتن در اینستاگرام و تلگرام و توییتر و … خلاصه صدها یا شاید هزاران گزینه ای مختلفی که هر روز پیش روی ماست تا با مخاطبان مان ارتباط برقرار کنیم و حرف ها و پیام های مان را به آنها انتقال بدهیم .

ولی به نظر شما لازم است ما در همه این ها حضور پر رنگ داشته باشیم و همه آنها را امتحان کنیم ؟  خب اگر جواب تان منفی است، کدامیک بیش ترین اهمیت را بین همه برای شما دارند؟ اگر شما در یکی بسیار با استعداد و در دیگری اصلا خوب نباشید چه می شود؟

خب، خبر خوب این که:

در این مقاله رایتینا ، تمام تلاشم را می کنم تا به این پرسش ها پاسخ بدهم. خبر خوب تر اینکه پاسخ شما را به شیوه ای خواهم داد که نه تنها باعث ایجاد مشکل بیش تر نشود بلکه یکی یکی گزینه های مردود را حذف کند.

به عبارت دیگر، همه چیز قرار است خیلی آسان تر شود. بیایید شروع کنیم.

چرا برای 1% ی شدن در تولید محتوا ، با یک دست چند هندوانه برداشتن اشتباه است

شاید به عنوان یک تولید کننده محتوای تازه کار یا وبلاگ نویس مبتدی بارها در ذهن مان زندگی محتوایی و کاری بسیاری از وبلاگ نویسان و تولید کننده های محتوای حرفه ای و برندها را بررسی میکنیم که روزانه هم پست وبلاگ می نویسند ، آن هم نه یکی شاید حداقل 5- 6 پست مهم و تاثیر گذار ، پادکست تهیه می کنند ، محتواهای آموزشی  و ویدئویی منتشر میکنند و کلی هم اکانت های مختلف در شبکه های اجتماعی متنوع دارند که هر کدام هزاران یا شاید هم میلیونی مخاطب دارد و هر روز هم به روز می شوند !!

وقتی از بیرون به این قضیه نگاه می کنیم قطعا تنها تصوری که داریم یک آدم با یک مغز و هزاران دست است ، شاید چیزی شبیه کارآگاه گجت !!و قطعا همه ما آرزو می کنیم که روزی به گرد پای آنها برسیم و بتوانیم مانند آنها فعال باشیم .

ولی یک راز کوچک پشت پرده این موضوع وجود دارد که همیشه ما نادیده میگیریم:

در پشت صحنه این همه فعالیت مستمر و روزانه و انتشار صدها پست و محتوا در طول یک رزو یا هفته ،حضور یک تیم قوی و حرفه ای است که خیلی از ماها آن را نمی بینیم و حس نمیکنیم . اما اگر کسی را پیدا کردید که همه این کارها را یک جا و با هم و بدون هیچ کمکی انجام میدهد قطعا به انسان بودن او شک کنید !

می خواهید دلیلش را بدانید؟

هیچ فردی بیش از 24 ساعت در روز زمان ندارد!!

شما هر چقدر هم باهوش، سریع و یا فوق ماهر هم که باشید – هیچوقت نمی توانید همه چیز را یک نفره عالی انجام دهید.

شما باید اولویت بندی کنید. اما سوال اینست … چگونه؟

چگونه بفهمیم که برای 1% ی شدن در تولید محتوا روی چه چیزی باید تمرکز کنیم؟

خوشبختانه، این مسئله ساده است. تنها باید به این سوال جواب دهید:

در کدام یک می توانید مهارت خود را 1% افزایش دهید؟

در نگاه اول، این سوال ممکن است عجیب به نظر برسد، اما بیایید بیشتر آن را باز کنیم.

در حالت کلی سه نوع رسانه وجود دارد: نوشتاری و متنی ، صوتی و تصویری.

قطعا هر چه قدر هم آدم همه فن حریفی باشید در یکی از این ها بهتر هستید ، شک نکنید . مثلا خود من قطعا نوشتن و محتوای متنی را انتخاب میکنم .

شما چه طور ؟ یه کم بیشتر فکر کنید ! .

شاید شما بتوانید با صدای خودتان دیگران را جذب کنید و صحبت کردن جادویی شما بتواند روی مخاطب خیلی تاثیر گذار باشد.

یا ممکن است ذاتا آدم با استعدادی در بازیگری باشید و یکی از آرزوها و رویاهای تان قبل از نویسندگی و محتوانویسی احتمالا بازیگری در سینما و تئاتر بوده است .

پس همین جا و همین لحظه دقیقا ببینید با خودتان چند چندید و در چه زمینه ای بیشتر از بقیه استعداد و مهارت دارید و لازم است زمان کمتری را صرف کنید تا بتوانید یک محتوای عالی و باکیفیت تولید کنید .

این توصیه را جدی بگیرید:

هیچ وقت بدون نقشه کاری را شروع نکنید و انتظار موفقیت نداشته باشید. موفقیت در هر چیزی از جمله تولید محتوا و بازاریابی محتوا تنها به خوب بودن در آن کار ارتباط ندارد  بلکه به بهترین بودن وابسته است.

تفاوت شگفت انگیز بین خوب بودن و بهترین بودن

Jon Morrow در این مورد یک داستان جالبی دارد . او میگوید :

روزی روزگاری، من طرفدار سرسخت تیم NFL (فوتبال آمریکایی) بودم و همیشه به دلیل پرداخت دستمزد های متنوع به بازیکن ها در تعجب بودم.

ستاره ی تیم سالانه 20 میلیون دلار دریافت می کرد. با این حال، پشتیبان ستاره ی تیم کم و بیش دو میلیون دلار در سال درآمد داشت.

آیا دلیلش این بود که ستاره ی تیم 10 برابر بهتر بود؟

حتی حدس شما به جواب درست نزدیک هم نیست . در یک ورزش حرفه ای، حتی بازیکنانی که در جایگاه های پشتیبانی بازی می کنند می توانند در جایگاه بهترین ها در جهان قرار بگیرند. در بهترین حالت، یک ستاره ممکن است 50 درصد از جایگزین خود بهتر باشد.

پس چرا او 10 برابر بیشتر حقوق می گیرد؟

زیرا بازی ها حکم مسابقه را دارند. یک بازیکن اگر حتی ذره ای از بازیکن حریف بهتر باشد می تواند نتیجه بازی را عوض کند. اگر شما یک تیمی دارید که همه ی بازیکنانش درصد کمی از تیم حریف بهتر هستند پس شما برنده هستید.

 برنده ی مدال نقره تنها اندکی از برنده ی مدال طلا عقب تر است.

اما چه درسی از این داستان میگیریم ؟

در بازاریابی محتوا هم دقیقا همین قانون حکفرماست .

پاداش و ثروت سازی از محتوا همیشه به بهترین ها تعلق می گیرد. شما می توانید نویسنده، تهیه کننده پادکست و فعال شبکه های اجتماعی خوبی باشید ولی نتایج متوسط یا بدی داشته باشید.

اگر شما برای بهترین بودن در بازار هدف و کوچک خودتان آمادگی ندارید، بازاریابی محتوا اصلا به درد شما نخواهد خورد و بهتر است آن را کنار بگذارید.

اما پیش از آنکه ناامید شوید، آن روی سکه را هم ببینید :

اگر شما مهارت های خود را، در یک حوزه که در آن استعداد ذاتی دارید، با پشتکار زیاد و در طول زمان بهبود بدهید، می توانید در میان بهترین ها قرار بگیرید.

بگذارید توضیح بدهم …

توصیه بهترین تولیدکنندگان محتوا و وبلاگ نویس های حرفه ای برای  1% ی شدن در تولید محتوا

شاید در کل دنیا معدود افرادی را پیدا کنید که در بازاریابی محتوا ، تولید محتوا یا وبلاگ نویسی فوق ستاره هستند و سالانه با پیام هایشان روی میلیون ها نفر تاثیر میگذارند .

اما راز این فوق ستاره ها و ابر قهرمان ها چیست ؟

اگر پای درد دل همه شان بنشینید همه آنها فقط و فقط از یک روش تکراری اما بسیار تاثیر گذار استفاده میکنند که آدم های دیگر حاضر نیستند همین کار را انجام دهند !

پس بیایید در مورد این راز پشت صحنه بلاگر ها و تولید کننده های محتوای فوق حرفه ای صحبت کنیم :

همه آنها اعتقاد دارند که در سالهای ابتدایی کارشان به این نتیجه رسیدند که استعداد هر چند کمی برای نویسندگی دارند و می توانند پیام های خودشان را به مخاطب از طریق نوشتن بدهند . و همین خط را گرفتند و تا انتها رفتند . یعنی شب و روز تلاش کردند تا مهارت های نوشتاری خودشان رو بهبود دهند . مثلا یکی از همین فوق ستاره ها میگوید :

من به این نتیجه رسیدم که به طور ذاتی نویسنده ی با استعدادی هستم، بنابراین، سال ها وقت صرف کردم و مهارت های نوشتاری ام را بالا بردم تا جایی که یکی از بهترین ها شدم. سه سال طول کشید تا من شناخته شوم و دو سال دیگر هم طول کشید تا مردم مرا به عنوان یک وبلاگ نویس بشناسند.

در طی سال هایی که تمرین می کردم، روزی 1000 کلمه می نوشتم. در سال اول، علاوه بر هزار کلمه در روز 100 تیتر هم می نوشتم. علاوه بر این، روزی یک تا دو ساعت را به خواندن نوشته های وبلاگ نویس های برجسته می پرداختم و علت محبوبیت آنها را موشکافی می کردم و عمدا از تکنیک های آنها در تمرین هایم استفاده می کردم.

این دقیقا مشابه همان روندی است که یک ورزشکار و قهرمان ورزشی برای اول شدن و قهرمان شدن از آن استفاده می کند.

شناختن استعداد ذاتی، تمرین زیاد و اینکه سپس تمام تلاش خود را بکنید تا در زمان مناسب در جای مناسب قرار بگیرید.

بازاریابی محتوا نیز مشابه همین است. دقیقا همانند ورزش است و بازنده و برنده دارد.

ثروت به افرادی در تولید محتوا میرسد که جزو 1 % بهترین ها هستند .

سوال این است که آیا شما حاضرید همه ی این کارها را انجام بدهید تا به هدف برسید؟

فقط یک راه میانبر وجود دارد که البته اصلا آسان نیست

لزوما شما برای بهترین شدن نباید مثل این فوق ستاره سالها وقت صرف کنید و سالها دور خودتان بچرخید تا مسیر درست را پیدا کنید چون شاید آنها درآن زمان هیچ راهنمایی نداشتند.

بهترین کار این است که از افراد مشهور و موفق الگو بگیرید و از آموزش های آنها استفاده کنید.

فرمول موفقیت برای 1% ی شدن در تولید محتوا

فقط و فقط باید دنبال این باشید که مهارت هایی که لازمه 1 % شدن است را یاد بگیرید

فرض کنید شما دارای استعداد ذاتی نویسندگی هستید. شما زمانی را صرف تمرین کردن می کنید، خیلی سخت کار می کنید و نهایتا یک نویسنده از گروه یک درصد برتر می شوید.

ولی این پایان ماجرا نیست.

اکنون شما ترافیک بالایی دریافت می کنید ولی درآمد چندانی ندارید، زیرا توانایی بازاریابی ندارید. بنابراین، زمانی را صرف تمرین می کنید و دوباره سخت کار می کنید تا یک بازاریاب از گروه یک درصد برتر شوید.

ولی باز هم این پایان ماجرا نیست.

زیرا شما اکنون درآمد خوبی دارید ولی شبانه روز کار می کنید و می خواهید کسی را استخدام کنید تا به شما کمک کند. مشکل اینجاست که شما مدیر و رهبر خوبی نیستید. دوباره سعی می کنید مشکل خود را حل کنید و سخت تمرین می کنید تا در گروه مدیران یک درصد برتر قرار بگیرید.

راستش را بخواهید، این یک داستان افسانه ای نیست و حکایت ده سال زندگی فوق ستاره های تولید محتوا است.

و در حقیقت داستانی بسیار رایج است. بدون در نظر گرفتن شغل، موفق ترین افراد در هر زمینه ای افرادی هستند که فقط دنبال دستیابی به همه ی مهارت های گروه 1 % برتر یکی پس از دیگری، هستند.

پس بیایید از این بحث نتیجه گیری کنیم:

هر وقت جزو 1 % ای ها شدید به سراغ مهارت یا کار بعدی بروید

فرض کنید شما در حال حاضر یک وبلاگ نویس متوسط هستید، تا زمانی که جزو 1 % های وبلاگ نویسی و تولید محتوای متنی نشده اید ، صبر کنید و بعد به سراغ یک کار دیگر بروید.

پس اگر به این نتیجه رسیده اید که استعداد بیشتری در متن نویسی دارید باید انقدر روی این فعالیت متمرکز شوید تا بهترین شوید و قلق های کار دست تان بیاید .

خب بعد از اینکه به این مرحله رسیدید چه کار میکنید ؟

حالا زمانی است که باید به سراغ یک رسانه دیگر و یک روش دیگر تولید محتوا بروید که در مرتبه 2 استعدادهایتان و علاقه تان است . مثلا من دوست دارم بعد از محتوای متنی سراغ پادکست بروم اما فکر نمیکنم که استعداد چندانی در زمینه ی تهیه ی فیلم و فایل های آموزشی ویدئویی داشته باشم، پس شانس موفقیت من قطعا در تولید محتوای ویدئویی خیلی کم است.

و این اصلا ایرادی ندارد، چون قرار نیست ما در همه چیز بهترین باشیم.

نکته ی کلیدی این است که در یک مهارت عالی بشویم … سپس به سراغ مهارت بعدی برویم …. و بعدی… و بعدی.

پس تا چند دقیقه دیگر به این فکر کنید که در چه زمینه ای از تولید محتوا استعداد و قابلیت های بیشتری دارید . و تا وقتی که جزو 1 % ها نشده اید دست برندارید و لطفا در حین یادگیری این مهارت به هیچ وجه سراغ بهبود مهارت های دیگر نروید

 این دقیقا مشابه فردی است که در حال آموزش برای شرکت در دو ماراتن المپیک است و می خواهد همزمان در المپیک به عنوان شناگر و اسکی باز هم حضور داشته باشد.