اصول و مقدمات بازاریابی محتوایی چیست؟
همانطور که گفتیم بازاریابی محتوایی، بازاریابی استراتژیک است و برای اینکه بتوانید برنامه ریزی بلند مدتی برای اثربخشی آن داشته باشید باید اصول و مقدماتی را رعایت کنید، اطلاعات اساسی و پایه ای را به دست بیاورید و بر اساس خروجی آنها استراتژی های خودتان را بچینید. تعدادی از این اصول این ها هستند:
موقعیت برندتان را بشناسید.
در این مرحله باید دید واقعبینانه ای به برند و محصول خودتان داشته باشید. طبیعی است که محصول یا برندتان را دوست داشته باشید و به نظر خودتان آن را بهتر از رقیبان بدانید اما اگر همه اغراق ها در مورد آن را فراموش نکنید و تصویری واقعی و مشخص از آن نداشته باشید نمی توانید بازاریابی محتوایی کارآمدی داشته باشید و اول از همه برندتان صدمه خواهد خورد. باید جایگاه برندتان در میان کاربران، شبکه های اجتماعی و اینترنت را بدانید و بر اساس آنها برنامه ریزی کنید.
برای رسیدن به موقعیت برند و شناسایی آن پرسیدن سؤالات زیر میتوانند مفید هستند:
- مشتریان کنونی برند چه کسانی هستند؟
- مشتریان کنونی به دنبال چه تجربهای از محصول ما هستند؟
- چشم انداز رقابتی چطور است؟
- چطور رقیبان برند ما، برند خود را به فروش میرسانند؟
- دلیل تمایز برند ما در چیست؟
- محصولات ما چه مشکلاتی را مرتفع میکند؟
- چه ویژگی باعث برتری محصولات ما نسبت به محصولات رقبا میشود؟
- چطور میتوانم شخصیت برندمان را بهبود دهیم؟
ارزشی که از طریق محتوا به مخاطب می دهید مشخص کنید.
برای اینکه بتوانید نام برند خود را به عنوان انتشار دهنده محتوای معتبر به مخاطبان بشناسانید، باید ارزشی را که به مخاطب می دهید، بدانید. جواب سوال های زیر در این مرحله به شما کمک می کند:
- چه ارزش منحصر به فردی با استفاده از محتوای خود به مخاطب ارائه میدهید؟
- چگونه خودتان را از دیگر تولید کنندگان محتوا متمایز میکنید؟
- چرا باید مردم کانالهای انتشار محتوای شما را دنبال کنند؟
برای درک درست این موضوع میتوانید از تحقیق میان مخاطبان استفاده کنید و اطلاعات مورد علاقه آنها را در اینترنت، شبکه های اجتماعی و … شناسایی کنید. سپس استراتژی رقیبهای خود را تجزیه و تحلیل کنید تا بتوانید جزئیات بیشتری دریافت نمایید.
اغلب برندها تلاش خود را برای مبارزه با رقبای خود متمرکز میکنند و از دیگر تولید کنندگان محتوا غافل میشوند. هنگامی که تصمیم گرفتهاید محتواهای خودتان را در رسانه خودی منتشر کنید، حواستان باید به دیگر رقبای احتمالی که شاید از آنها صرف نظر کردید مانند مجلههای آنلاین، وبلاگهای صنعتی و هر آنچه که به شکلی مربوط به تخصص و کسب و کار شما هستند، باشد.
اثر بخشی بازاریابی محتوایی را برآورد کنید.
اهمیت دادن به مخاطبان در استراتژی بازاریابی محتوایی بخش جدایی ناپذیر از بازاریابی محتوایی است اما شما علاوه بر مخاطبان میبایست به برند خودتان و همچنین توانایی بازاریابی محتوایی برای رشد کسب و کارتان نیز اهمیت دهید.
باید در شروع استراتژی بازاریابی محتوایی، نیازهای شرکت و دستاوردهایی را که بازاریابی محتوایی میتواند برای نزدیکتر شدن شما به اهدافتان داشته باشند، کنار هم یادداشت کنید. چه میزان سرمایه برای بازاریابی محتوایی در نظر گرفته اید؟ این بازاریابی چه میزان از سرمایه را به شما باز می گرداند؟
در برخی موارد راهاندازی بازاریابی محتوایی با توجه به اینکه بلند مدت است با اهداف کوتاه مدت کسب و کار جور در نمی آید یا ممکن است هزینه های زیادی برای شرکت بوجود بیاورد که توجیه پذیر نباشد، در این مواقع بهتر است از این نوع بازاریابی صرف نظر کرد و زمان و منابع مالی را صرف شکل های دیگر بازاریابی کرد.
برنامه ریزی استراتژیک داشته باشید.
آخرین اصل بازاریابی محتوایی استراتژی بازاریابی محتوایی است. برنامهای استراتژیک است که بر روی اهداف و هر آنچه که دقیقاً میخواهید به دست آورید، تمرکز کرده باشد. این برنامه به شما در هر مرحله از بازاریابی محتوا کمک میکند. همچنین این برنامه استراتژیک باید به شما بگوید که با تلاشهای خود در قالب بازاریابی محتوایی میخواهید به چه مخاطبی نزدیک شوید، چگونه محتوا را به آنها برسانید و در نهایت چطور نتایج عملکرد بازاریابی محتوایی را بررسی کنید.
معرفی استراتژی بازاریابی محتوایی
استراتژی بازاریابی محتوایی چیست؟
استراتژی بازاریابی محتوایی، مدیریتی همه جانبه بر روی همه داراییهای آنلاین شما از جمله مقالهها، محتواهای تصویری، صوتی و همچنین فایلهای دانلودی است. این بخش از بازاریابی محتوایی به شما نشان میدهد که کسب و کارتان در چه نقطهای از بازاریابی محتوایی قرار داد.
ما در مورد فواید بازاریابی محتوایی بسیار صحبت کردیم اما همه این صحبتها بدون داشتن استراتژی تقریباً باد هوا است. اگر میخواهید به نتیجه نهایی در بازاریابی محتوایی برسید نیاز دارید که هوشمندانه برای خود، نقشه راهی با استفاده از استراتژی محتوا با عنوان استراتژی بازاریابی محتوایی تعیین کند.
تفاوت میان استراتژی محتوا، بازاریابی محتوا و استراتژی بازاریابی محتوا چیست؟
در اینجا و آغاز بحث نیاز است که در مورد مفاهیم ترجمه شده Content strategy یا استراتژی محتوا، Content marketing یا بازاریابی محتوا و همچنین Content marketing Strategy یا استراتژی بازاریابی محتوایی بیشتر توضیح بدهیم و مفهوم هر کدام از آنها را شفاف تر بیان کنیم. این سه مفهوم از نظر نوشتار شباهت زیادی به هم دارند اما تفاوتهای آنها به قدری زیاد است که دوستان مبتدی و کسانی را که برای اولین بار با این مفاهیم مواجه میشوند، سردرگم و تا مدتها گنگ میکند. این مسئله به قدری مهم است که انجمن تولید محتوا مقالات زیادی در مورد تفاوت بازاریابی محتوایی و استراتژی محتوا منتشر کرده است.
برای توضیح دادن تفاوتها و وجه اشتراک این مفاهیم بهتر است به شکل زیر توجه کنید:
همانطور که مشاهده میکنید استراتژی محتوا محیطی از مفاهیم و همچنین ترفندهایی است که نهتنها در حوزه بازاریابی بلکه در موارد بسیار زیاد دیگری نیز کاربرد دارد. بازاریابی محتوا بخش کوچک اما مهمی در فروش اینترنتی و فیزیکی است که کسب و کارها از طریق محتوا اقدام به فروش محصولات خود میکنند و یکی از موضوعات مقاله ما است. اما با همپوشانی آن دو مفهوم، عبارت جدید استراتژی بازاریابی محتوایی به وجود میآید. ممکن است این مفهوم برای شما جدید باشد و در بیشتر متنهایی که در مورد بازاریابی محتوایی خواندید، استراتژی محتوا نیز نوشته شود، چرا که عموماً بخش بازاریابی محتوایی در اشتراک با استراتژی محتوا دارای نقشه و برنامهای با عنوان استراتژی میشود.
سایت MOZ برای بیان دقیق مفاهیم بالا از عبارت های ملموس زیر استفاده کرده است:
- استراتژی محتوا: قوانین و راهنماهای داخل سازمانی
- بازاریابی محتوا: تقویم تولید محتوا، خلق، بهبود، انتشار و تداوم عملکرد
- استراتژی بازاریابی محتوایی: اهداف، چشم انداز، کشف مخاطبین، لحن، ایده پردازی و قوانین و راهنماهای خارج سازمانی
شاید در نگاه اول مجموعه این عبارتهای در هم تنیده برای درک درست تفاوت میان استراتژی محتوا و استراتژی بازاریابی محتوایی سخت و دشوار باشد، اما با نگاهی ریزبینانه متوجه خواهید شد که استراتژی محتوا یک مفهوم کلیتر از استراتژی بازاریابی محتوایی است.
استراتژی محتوا به خودی خود شامل چشم انداز، دلایل داخلی سازمانی و برون سازمانی که میگویند چرا و چگونه باید محتوا تولید، اداره، ذخیره و به روز رسانی شوند، است.
استراتژی محتوا بر روی همه محتواهایی که مخاطبین شما آن را مشاهده میکنند، دلالت دارد.
همپوشانی استراتژی محتوایی و بازاریابی محتوایی باعث تولید مفهومی با نام استراتژی بازاریابی محتوایی میشود، به همین دلیل است که شما در طول مقالات بارها و بارها واژه استراتژی محتوایی را علیرغم معنی متفاوتی که دارد، برای توضیح برخی مسائل در مورد بازاریابی محتوایی مشاهده میکنید که در اصل منظور ما همان استراتژی بازاریابی محتوایی است. (امیدواریم که ما را ببخشید).
بازاریابی محتوایی بیش از آنکه به سازمان مربوط باشد به مخاطبین بستگی دارد و بر اساس آنها ساخته میشود.
بازاریابی محتوایی روی تکنیکهای بازاریابی و عمل کردن مؤثر به آنها تاکید دارد. عبارتهایی که قبلا مشاهده کردید نظیر تقویم تولید محتوا، خلق، بهبود، انتشار و تداوم عملکرد همگی بخشی از بازاریابی محتوایی است.
بازاریابی محتوایی میتواند یک پست ساده روی وبلاگ برای نشان دادن اطلاعات محصول که به هدف جلب رضایت مخاطب و ایجاد اطمینان او برای خرید است، باشد.
بازاریابی محتوایی در مورد شناسایی نیاز مخاطب، ایجاد محتوای دلخواه او و همراهی کردن با مخاطب است.
بیایید با مثالی همهچیز را روشنتر کنیم:
استراتژیست محتوا شرکتی متوجه میشود که عدم وجود اعتماد کافی میان شرکت و مشتریان بالقوه آن، یکی از مهمترین خلاء های موجود در فروش و کاهش دهنده سودآوری شرکت است. به همین دلیل چندین روش برای ایجاد اعتماد به مدیرعامل پیشنهاد میدهد.
بازاریابی محتوایی در همکاری با استراتژیست محتوایی به این نتیجه میرسند که میتوانند با استفاده از منتشر کردن محتوای خاص همانند مصاحبه با چند مشتری خاص یا صحبت با سهامدارها، اعتماد از دست رفته را دوباره جبران کنند. به همین دلیل است که شما نیاز دارید بتوانید استراتژی بازاریابی محتوایی را بر اساس آنالیز مشکلات درون سازمانی و بیرون سازمانی تدوین کنید.
به طور کلی میتوان گفت که بازاریابی محتوایی و استراتژی محتوا دو مبحث متفاوت از هم هستند.
آیا برای بازاریابی محتوایی نیاز به استراتژی محتوایی هست؟
بازاریابی محتوایی بدون داشتن استراتژی محتوا به مانند رانندگی بدون GPS و نقشه در صحرای برهوت است. شما ممکن است در نهایت به مقصد بازاریابی محتوایی برسید اما مسلماً بدون استراتژی محتوا چندین مسیر اشتباه و دوربرگردان را هم از سر خواهید گذراند. در حقیقت این سرگردانی در دنیای بازاریابی اینترنتی علاوه بر اینکه زمان بر است، هزینههای زیادی را هم به شما تحمیل می کند. از سوی دیگر، رقبای شما به سرعت و از مسیرهای درستتر از کنارتان سبقت میگیرند و پیش میافتند.
تصور بسیاری از صاحبان کسب و کارهای نوپا از بازاریابی محتوایی این است که با سر هم کردن چند مقاله ساده به همراه تعدادی تصویر و عکس یا ویدیو میتوانند در عرصه بازاریابی محتوایی از رقیبان پیشی بگیرند، این در حالی است که خوش خیالی آنها به قیمت شکست در عرصه بازاریابی محتوایی تمام میشود.
استراتژی بازاریابی محتوا به شدت لازم و ضروری است به طوری که شما قبل از هر تولید محتوایی میبایست هدفهای نهایی خود را مشخص و مسیرهای رسیدن به آن را معین کنید. در نهایت تصویری بزرگ از مسیرهایی خواهید داشت که شما را به موفقیت هدایت میکند.
برای اینکه به اهمیت استراتژی بازاریابی محتوا در بازاریابی محتوایی پی ببریم، با هم نگاهی به آمار و ارقام برگرفته شده از کسب و کارهای مختلف خواهیم انداخت:
- 63 درصد از کسب و کارها استراتژی بازاریابی محتوایی مستند ندارند.
- 64 درصد از کسب و کارها نیاز به بهبود استراتژی بازاریابی محتوایی خود دارند.
- 60 درصد از کسب و کارها در طراحی نقشه محتوایی مشکلات همیشگی دارند.
گامهای مهم مشترک استراتژی محتوا با استراتژی بازاریابی محتوایی
برای اینکه متوجه شوید در استراتژی بازاریابی محتوایی باید دنبال چه اطلاعاتی باشید باید به موارد زیر دقت کنید:
- به دنبال چه چیزی در بازاریابی محتوایی هستید؟
- مخاطبین شما در بازاریابی محتوایی چه کسانی هستند؟
- محتواهایی که سابق بر این داشتید تا چه اندازه مهم هستند؟
- همین الان در کجای راه بازاریابی محتوایی هستید؟
- هدفگذاری و سنجش میزان دسترسی به اهداف دارید؟
- لحن و گفتار یکسان در محتوا دارید؟
پاسخ ندادن به هر یک از این سوال ها، بخش بزرگی از استراتژی محتوایی و همچنین بازاریابی محتوایی را با مشکل های بزرگی مواجه خواهد کرد.
در ادامه ما به صورت جامع و کامل به بررسی هر یک از سوال های بالا خواهیم پرداخت.
«چشم انداز» در استراتژی بازاریابی محتوایی
جهت حرکت استراتژی بازاریابی محتوایی شما بر اساس برخی از سؤالات که مانند چراغهای راهنمای مسیر هستند، مشخص میشود، از جمله
«چه کاری میکنیم»
یا
«چرا باید از بازاریابی محتوایی استفاده کنیم».
شما نیاز به استراتژی دارید که به اندازه کافی بر اساس نیازهای سازمان، مشتریان و شرایطی که در آن هستید تدوین شده باشد و بتواند به صورت واقعی و کارآمد برای تشکیل گروه کاری و جواب دادن به سؤالات مؤثر باشد. به یاد داشته باشید که این استراتژی باید به اندازه کافی منعطف باشد و بر اساس نیاز شرکت، مخاطبین و شرایطی که در آن هستید تغییر کند.
پس بر اساس «چشم اندازی» که شرکت شما قرار است در 3 تا 5 سال آینده به آن دست پیدا کند، شروع به مشخص کردن استراتژی بازاریابی محتوایی خود کنید. آینده نگری پایه و اساس استراتژی شما است. شما اکنون در اول مسیر تدوین و تهیه استراتژی محتوایی هستید.
«مخاطبین» در استراتژی بازاریابی محتوایی
قدم بعدی که باید آن را در مسیر استراتژی بازاریابی محتوایی بردارید، کشف و مشخص کردن کس یا کسانی است که شما برای فروش محصول یا خدمات خود نیاز دارید با آنها ارتباط برقرار کنید. شما باید پارامترها و همچنین ویژگیهای زیادی از مخاطبی که قرار است با او صحبت کنید یا تلاش میکنید با او صحبت کنید را مشخص نمایید. از جمله:
- اطلاعات دموگرافیکی به مانند سن، جنسیت، محل سکونت و غیره
- محل حضور او در اینترنت از جمله اینکه چه سایتهایی را بیشتر بازدید میکند، چه ساعاتی از اینترنت بیشتر استفاده می کند و …
- چه کانالهای ارتباطی دارد از جمله توییتر، اینستاگرام و تلگرام
- به حرف چه کسانی بیشتر اعتماد دارند
- نقطه درد یا نیاز او به شما چه چیزی است؟
پرسونای مخاطب و اینکه بدانیم قرار است برای چه کسانی محتوا تولید کنیم و با آنها ارتباط برقرار کنیم، موضوع بسیار مهمی است و جز اطلاعات پایه ای راه اندازی بازاریابی محتوایی است. برای دوستانی که با پرسونای مخاطب آشنایی ندارند باید گفت یک استراتژی بازاریابی محتوایی بدون تشخیص درست هویت یا پرسونای مخاطب ناقص و ناکارآمد است.
بازنگری و اصلاح محتوا
قدم مهم در ایجاد استراتژی بازاریابی محتوایی بازنگری محتوا است. در این بخش شما باید به محتواهایی که قبلاً تولید شده یا کردید، مراجعه و آنها را دوباره بررسی و اصلاح کنید. توجه داشته باشید که گاهی بررسی و رصد محتوا با استراتژی محتوا اشتباه گرفته میشود این در حالی است که بازنگری و اصلاح محتوا بخش کوچک اما مهمی از استراتژی محتوا است.
اما بازنگری و اصلاح محتوا دقیقاً چیست؟
تعریف درستی که بتواند مفهوم دقیقی از بازنگری و اصلاح محتوا را برساند، عبارت است از سازماندهی و همچنین اصلاح و تغییر محتواهای تولید شده قبل از به وجود آمدن استراتژی بازاریابی محتوایی کنونی. بازنگری به شما تاریخچهای در مورد کارنامه محتواهای تولید شده قبلی میدهد که میتوانید از آن برای بهبود محتوای کنونی نیز استفاده کنید.
بازنگری محتوایی پیچیدگیهای خاص خود را دارد اما از آنجایی که در استراتژی بازاریابی محتوایی به آن نیاز داریم، چندین قدم ساده برای درک بهتر و به کار بستن آن خواهیم گفت. همراه ما بمانید، ما شما را تنها نمیگذاریم.
گام اول: تهیه فهرست محتوا
گام اول آن است که فهرستی از داراییهای محتوایی خودتان را که خاک میخورند، در بیاورید. اگر سایت شما کوچک است میتوانید این کار را به صورت دستی انجام دهید اما اگر سایت شما بزرگ و دارای نقشه پیچیدهای است میبایست از نرم افزارهای مخصوص این کار استفاده کنید که لینک و همچنین لیست کامل محتوای شما را از سایت استخراج و تحویل دهد.
گام دوم: سازماندهی و تگ گذاری محتوا
حال که لیست را آماده کردید باید محتواها را طبقه بندی کنید. برای این کار از تگ گذاری و طبقه بندیهای خاص مانند زیر استفاده کنید:
- عنوان:
محتوا در چه موردی است؟
آیا در مورد آنچه که میفروشید است یا آموزشی است؟
آیا در مورد افزایش نرخ تبدیل، لیندینگ پیج، تستهای A/B یا هر چیز دیگری است؟
با فهرستی از این طبقهبندیها میتوانید بر اساس عنوان محتوا، انواع گوناگونی مقاله کشف و یکجا جمع کنید. علاوه بر این متوجه خواهید شد که مخاطبین شما طرفدار چه نوعی از مقالات بودند و میتوانید این مقالات را در صدر عناوین تولید محتوای خود قرار دهید.
- طول مقاله:
طول مقاله یکی دیگر از نقاط تمایزی است که میتوانید از آن استفاده کنید. آیا مخاطبین شما به مقالات طولانی علاقهمند هستند؟ شاید آنها دوست دارند مقالاتی بخوانند که کوتاه و صریح باشد. بر همین اساس مقالات را دستهبندی کنید و نتیجه بگیرید که چه نوعی از مقالات با چه طولی بیشتر از دیگران مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است.
- لحن بیان:
مخاطبین شما دوست دارند با چه زبانی با آنها صحبت کنید؟ شوخی دوست دارند یا میخواهند که با آنها در مورد همهچیز جدی سخن بگویید؟ محتواهایی که تا کنون تولید کردهاید را بر اساس لحن بیان تقسیمبندی کنید و آماری به دست آورید که مخاطبین شما چه طرز و لحن بیانی را دوست دارند.
- ارتباط:
نحوه ارتباط محتوا با کسب و کار میتواند متغیر باشد به طور مثال برخی از محتواها به طور مستقیم به کسب و کار شما مربوط میشوند این در حالی است که برخی دیگر به صورت غیرمستقیم خواننده را ترغیب میکنند که محصولات شما را خریداری کنند. مقیاسی برای خود بسازید که بر اساس آن مشخص شود که میزان از این دو نوع محتوا برای شما مفیدتر بوده است.
- طول عمر:
بعضی از مطالب هیچ وقت قدیمی نمیشوند، محتواهایی که اصطلاحا «همیشهسبز» هستند و مثل درخت کاج همه سال سبز می مانند. اما برخی دیگر از محتواها مدت زمان خاصی میتوانند زنده باشند و بعد از گذر زمان دچار افول میشوند. مطمئن شوید که هر کدام از این محتواها در کجای سایت استفاده شدند و چه مقدار از آنها وجود دارد. نباید تعداد محتواهای میرای شما بیش از محتواهای همیشهسبز باشد.
- ویژگی محتوا:
در نهایت میتوانید بر اساس نوع محتوا تقسیمبندی و دستهبندی کنید، اینکه محتوا چقدر تصویر در خود دارد، آیا عکس است یا متن، آیا دارای سئو مناسبی است یا اینکه متا و دیگر گذاره های سئو آن تکمیل شده است یا نه.
گام سوم: تعیین معیارهای موفقیت
حالا که نقشه کاملی از محتواهای گذشته به دست آوردید میتوانید معیارهای موفقیت را برای هر محتوا مشخص کنید. این معیارها باید بر اساس استراتژی اولیه تعیین شوند اما به طور کلی میتوان گفت که معیارهای موفقیت یک محتوا به صورت عمومی موارد زیر هستند:
- ترافیک صفحه
- تعداد دفعات بازدید شده
- تعداد به اشتراک گذاری
- نرخ تبدیل کمکی یا Assisted conversions
حال توانستید همه دادههای مربوط به محتواهایی که تاکنون منتشر کرده بودید را یکجا جمعآوری کنید. واقعاً خسته نباشید چرا که کمتر کسی تا اینجا میتواند پیشروی کند. اما قسمت جالبتر در ادامه ماجرا است.
گام چهارم: بررسی دادهها برای الگوبرداری و کشف معایب
شما باید روندها را دنبال کنید تا موفقیتهایی که بدست آمده بررسی کنید و بفهمید چطور آنها به دست آمده اند تا همان روش ها را دنبال کنید. فراموش نکنید که باید به دنبال معایب و شکافها هم باشید. شکافهایی که خود را به صورت کمبود مقاله یا محتوا در یک بخش خاص نشان میدهند. برای مثال آیا شما محتوای کافی برای کسانی که تازه وارد سایت شما میشوند تولید کردهاید؟ آیا برای کسانی که حرفهای هستند به اندازه کافی محتوا منتشر کرده بودید؟
نگاه کردن به گذشته و فکر کردن در مورد بخش ها و طبقه بندیهای انجام شده به شما نگاهی از بالا و دیدگاهی دقیق از مسیری که میبایست در طول استراتژی بازاریابی محتوایی طی کنید، میدهد.
شما میتوانید برای این کار و بررسی تحلیلهای انجام شده روی محتواها از ابزارهایی مانند Pivot table روی نرمافزار اکسل استفاده کنید.
هدفگذاری در استراتژی بازاریابی محتوایی
تا اینجای کار توانستید چشم انداز را مشخص کنید، محتواهایی را که قبلا داشتید، بررسی نمایید و متوجه شوید که این محتواها تا چه مقدار میتوانند شما را به هدفی که دارید برسانند. حال نیاز دارید که شکافهای موجود را پر کنید. به همین دلیل نیاز دارید برای خودتان و محتواهایتان هدفگذاری کنید.
اهدافی که تعیین میکنید باید دارای سه پارامتر:
زمان مشخص
عنوان معین
قابل اندازهگیری
باشد.
همچنین در نظر داشته باشید که اهداف تعیین شده توسط تولید محتوا قابل دستیابی باشند.
برای مثال، میخواهید در کلیدواژه «لباس عروس» تا پایان نیم سال دوم، به رتبه یک نتایج گوگل برسید و این کار را بر اساس سئو و تولید محتوا در کنار تیم توسعه وبسایت انجام خواهید داد. اما بهتر است هدف را جور دیگری بر اساس معیارهایی که ذکر کردیم بیان کنید، به این صورت که تا پایان نیم سال دوم راهنماهای جامعی در مورد لباس عروس منتشر کنیم.
در ادامه مقاله نحوه هدفگذاری و همچنین سنجش تأثیر استراتژی بازاریابی محتوایی به منظور دسترسی به نقطه موردنظرتان را بیان خواهیم کرد تا آن زمان کمی صبر کنید.
یکسانسازی لحن و سبک محتوا با برند در استراتژی بازاریابی محتوایی
استراتژی بازاریابی محتوایی جای مناسبی است که شما در آن از مفاهیم مهمی مانند سبک برند و لحن نیز استفاده کنید.
منظورمان از لحن، شکل بیان محتوا به صورت متنی یا صوتی است. شما میتوانید بسته به نوع فعالیت و کسب و کاری که دارید دستورالعملی جامع برای همه نویسندگان خودتان منتشر کنید که در آن نوشته شده باشد نویسندگان باید تلاش کنند نام برند یا اسامی خاص را در داخل متن با حروف بزرگ بنویسند، از علائم اختصاری استفاده کنند، نگارش را به دقت بررسی نمایند و تا جایی که امکان دارد علائم نگارشی در متن قرار دهند. لحن نیز میتواند از خدمات پس از فروش تا شیوه نوشتار محتواها را دربر گیرد و به افراد دستورالعمل کلی ارائه دهد.
در تدوین این دستورالعمل لازم نیست که از صفحه اول لغت نامه شروع به وضع قوانین برای هر کلمه کنید، کافی است کلمات و عباراتی را که مورد نیاز برند و کسب و کارتان است، قانونگذاری کنید.
به یاد داشته باشید که قوانین دست و پا گیر زیاد هم میتواند دردسر ساز شود.