اگر دوست دارید به عنوان یک تولید کننده محتوا توجه مخاطب را جلب کنید از تکنیک خلاقانه و غافلگیر کننده این میهماندار هواپیما استفاده کنید !

{همانطور که قول داده بودیم در بخش « از کتاب ها یاد بگیریم » ما به جای شما کتاب می خوانیم ، نت نویسی میکنیم ، ساده میکنیم و منتشر میکنیم تا  اگر شما فرصت خواندن کتاب ها را به صورت کامل ندارید این خلاصه ها را بخوانید . قطعا پیشنهاد رایتینا این است که هر فردی خودش کتاب ها را با لذت ورق بزند و بخواند . اما این خلاصه نویسی مثل خواندن شب امتحان است برای کسانی که به هر دلیل وقت نمی کنند کل کتاب را بخوانند و دوست دارند در چند دقیقه قسمت های مهم آن را مرور کنند .

علاوه بر این، متن کتاب به صورت کلمه به کلمه ترجمه نشده است و یک برداشت آزاد از محتوای کتاب است و ما از نکات آن برای آموزش تولید محتوا استفاده میکنیم}

این بار در بخش مروری بر کتاب ها در رایتینا به سراغ کتاب جالب و آموزنده « ایده عالی مستدام » یا Made to stick چیپ هیث و دن هیث می رویم و بخش های آموزنده آن را برای شما خلاصه میکنیم تا در فرصت کوتاه نکته های آن را بگیرید . نکته های این کتاب می تواند در پیدا کردن ایده هایی در تولید محتوا و کپی رایتینگ برای ما بسیار مفید باشد .

قبل از پرواز هواپیماهای مسافربری مهماندار هواپیما موظف است دستورالعمل ایمنی را بخواند . همه ما که با هواپیما سفرهای زیادی می رویم بارها و بارها این دستورالعمل را شنیده ایم ؛ خروجی ها کجا هستند ، در زمان تغییر ناگهانی فشار کابین چه کار باید بکنیم ، چگونه از صندلی ها به عنوان وسیله شناور استفاده کنیم و چرا نباید دردست شویی ها سیگار کشید و…

دستورالعمل ایمینی پرواز در حین اینکه بسیار مهم و حیاتی است اما محیط پیام رسانی دشوار و سختی است . در این فضا هیچ کس به محتوا و چیزی که بیان میشود اهمیتی نمی دهد . مهماندار به چیزی که می گوید اهمیتی نمی دهد . مسافران هم به چیزی که می شنوند و برایشان تکراری است اهمیتی نمی دهند . این دستورالعمل ها دقیقا مانند سخنرانی های کسل کننده و بی خاصیت پر کننده زمان خالی بین اجرای سخنرانی های مختلف هستند که عملا هیچ نقشی ندارند و فقط هر میهماندار از سر وظیفه تعیین شده مجبور است در هر پرواز آن را تکرار کند  .

اما اگر به شما به عنوان یک تولید کننده محتوا این مسئولیت سپرده شود که این دستورالعمل را جوری بنویسید و طراحی کنید که مخاطب را میخکوب کند و توجه اش را جلب کند که به حرف میهماندار به دقت گوش بدهد و تا آخرین کلمه به حرف های او توجه کند چگونه این کار را انجام می دادید ؟

میهمانداری به نام کارن وود دقیقا با چنین مسئولیتی مواجه شد و به بهترین شکل ممکن به کمک خلاقیت اش این موضوع را حل کرد .

او این دستورالعمل را این چنین به مسافران گفت :

«اگر برای چند لحظه کوتاه به من گوش بدهید ، بسیار خوشحال خواهم شد تا به این موراد ایمنی اشاره کنم . اگر بعد از سال 1965 سوار اتومبیل نشده اید بدانید که مناسب ترین راه برای بستن کمربند ایمنی این است که انتهای صاف آن را در سگک قرار دهید . برای باز کردن سگک را بگیرید و آن را بالا بکشید تا کمربند باز شود .

شاید 50 راه برای ترک معشوق خود داشته باشید اما برای ترک این هواپیما فقط شش راه وجود دارد : دو درب خروجی جلو ، دو پنجره متحرک روی بال و دو درب خروجی در قسمت انتهای هواپیما . همان طور که چراغ های سفید و قرمز راهروهای دیسکو راه فرار را نشان می دهند ، علائم بالای سرتان نیز خروجی های هواپیما را نشان می دهند .»

طولی نکشید که مسافران خود را با نمایش طنز این میهماندار خلاق وفق دادند و با او همراه شدند . زمانی که او دستورالعمل را خواند ، همه برایش کف زدند و تحسینش کردند .

پس اولین مشکل در ارتباطات و خصوصا ارتباط یک تولید کننده محتوا یا کپی رایتر با مخاطب ، جلب توجه مخاطب است . بعضی ها مهارت و اقتدار لازم برای گرفتن توجه دیگران را دارند و این مهمترین مهارتی است که ما به عنوان یک تولید کننده محتوای حرفه ای و کپی رایتر باید پرورش بدهیم .

ما در بیشتر زمان ها نمی توانیم تقاضای توجه کنیم بلکه باید توجه را جذب کنیم و این سخت ترین بخش تولید محتوا در این روزهاست .

ساده ترین راه برای جلب توجه افراد این است که الگو را بشکنید .انسان ها به سرعت با الگوهای ثابت سازگار می شوند . برانگیختن یکنواخت و مدام احساسات باعث می شود که آنها را نادیده بگیریم .

به وزوز دستگاه تهویه مطبوع و فن ماشین یا سر و صدای ترافیک ، بوی شمع یا دیدن یک قفسه پر از کتاب کمی فکر کنید . تنها زمانی ما متوجه حضور این چیزها می شویم که تغییری اتفاق بیافتد ؛ مثلا تهویه خراب شود و کار نکند یا وقتی که کتابی از قفسه کتاب پایین می افتد و یا زمانی که برای تمیز کردن قفسه کتاب به سراغ آن می رویم و متوجه می شویم یکی از کتاب هایی که جدیدا خریده ایم در قفسه نیست .

وود در محیطی پیام ستیز توانست با دوری کردن از نمایش همیشگی و رایج ایمنی که همه مسافران بارها آن را شنیده بودند توجه آنها را جلب کند . او از طنز استفاد کرد تا هم توجه مسافران را جلب کند و هم توجه آنها را به خود حفظ کند. و اگر فقط هدف او جلب توجه مخاطبش بود می توانست با چند لحظه صحبت کردن به زبان روسی یا یک زبان غیر آشنا برای مخاطبش توجه او را جلب کند و نیازی نبود به فکر سرگرم کردن مخاطب باشد . اما هدف او این بود که با یک محتوای جذاب علاوه بر جلب توجه مخاطب، توجه او را هم حفظ کند .

الگوی چراغ های چشمک زن برای یک تولید کننده محتوا !

آیا میدانید که : مغز ما به شکلی طراحی شده است که با زیرکی خاصی از تغییرات آگاه می شود . و طراحان محصولات اگر از این ویژگی مغز باخبر باشند می توانند به شکلی هوشمندانه جوری محصولات خودشان را طراحی کنند که در زمان مورد نیاز چیزی در محصول تغییر کند و توجه مخاطب را جلب کند .

چراغ های هشدار مدام چشمک می زنند زیرا ما خود را با چراغی که مدام روشن باشد سازگار میکنیم ، یا آژیرهای خظر مدرن صدایی با الگوهای پیچیده دارند به جای صدایی با الگوی دو نتی آژیرهای قدیمی تا جلب توجه بیشتری کنند .

پس در تولید محتوا و کپی رایتینگ دو سوال اساسی این است که:

• چگونه باید توجه افراد را به محتوا جلب کنیم ؟
• و سخت تر از آن این است که چگونه این توجه را حفظ کنیم ؟

اگر محتوا و پیام محتوای ما از میان پارازیت ها عبور نکند و توجه افراد را جلب نکند نمی توانیم رو به جلو حرکت کنیم و در کنار آن اگر نتوانیم توجه مخاطب را حفظ کنیم نمی توانیم به هدف مان برسیم .

برای یافتن جواب این دو سوال ما به عنوان تولید کننده محتوا و کپی رایتر باید دو احساس مهم یعنی غافلگیری و علاقه را برانگیزیم

یک تولید کننده محتوا باید با غافلگیری توجه مخاطب را جلب کند

غافلگیری محرک جستجو برای پیدا کردن پاسخ است ، پاسخی برای دلایل غافلگیر شدن مان . اگر می خواهیم افراد را ترغیب کنیم که توجه کنند باید قدرت غافلگیری های بزرگ را داشته باشیم . یکی از انواع غافلگیری ها که در تولید محتوا هم زیاد کاربرد دارد غافلگیری از نوع ارائه واقعیت های شگفت آور است . مثلا :

دیوار بزرگ چین تنها ساخته دست بشر است که از فضا دیده می شود !

شما فقط از 10 % مغزتان استفاده میکنید .

روزانه باید 8 لیوان آب بخورید !

یک تولید کننده محتوا بایدبا ایجاد علاقه مندی توجه مخاطب را حفظ کند

یک محتوا و ایده ماندگار علاقه مخاطب را در طی زمان حفظ می کند . مثلا نگاهی به نظریه های توطئه مرگ سیاستمداران و افراد مشهور نگاه کنید . یا شایعاتی که در مورد ازدواج دو بازیگر یا شرکت در یک میهمانی به سرعت در شبکه های اجتماعی ویروسی می شود . فقط ببینید افراد چگونه حریصانه این خبرها و شایعات را دنبال می کنند و تمام تلاش شان را میکنند تا فهمیدن کامل موضوع با دوستان شان و هر کسی که اطلاعی در این زمینه دارد همراه شوندو ساعت ها وقت بگذارند .