کِلی اِکسِتِر kelly Exeter، نویسنده و ویراستار copyblogger، تعبیر جالبی از محتوا هایی که مثل توپ صدا میکنند، دارد. اِکسِتِر محتواهای خوب را به دو دستهی وانیلی و شکلاتی تقسیم میکند و انواع شکلاتی را در درجهی اعلاتری قرار میدهد. با ما درادامه همراه باشید تا ببینیم اِکسِتِر چه راهحلی برای رسیدن به نوشتههای شکلاتی دارد.
کمی در مورد محتوای وانیلی و محتوای شکلاتی !
اگر شما هم مثل اکثریت مردم باشید، احتمالا بستنی وانیلی را انتخاب مطمئنتری میدانید. بستنی وانیلی خیلی هیجانزدهتان نمیکند، اما بههرحال ترجیحش میدهید و چون زیادی در دسترس و همهپسندست، دلیلی نمیبینید که به دیگران هم توصیهاش کنید. دیگران همه خودشان بهاندازهی کافی بستنی وانیلی میخورند و دیگر چه نیازی به توصیهی شماست؟!
ولی بستنی شکلاتی فرق میکند، چون میتواند هیجانزدهتان کند. شک ندارم فقط کافی است مزهی بستنی شکلاتی فلان برند به دهانتان خوش بیاید تا همهجا در بوقوکرنا از برندش تعریف کنید. خلاصه اگر یک کاسه بستنی شکلاتی جلویتان بگذارند، بعید میدانم صورتتان به لبخند عریض و طویلی روشن نشود!
اتفاقا محتواها هم میتوانند مثل بستنی باشند: محتواهای وانیلی و معمولی یا محتواهای شکلاتی و جذاب.
واقعیت این است که بسیاری از ما تولید کننده های محتوا پا را از نوشتن متنهای وانیلی فراتر نمیگذاریم. همانقدر که بستنی وانیلی انتخاب مطمئنی است، محتواهای وانیلی هم به ذائقهی اکثریت میخورند و اگر به فکر پولدرآوردن باشیم، قطعا نوشتن متنهای وانیلی درستترین انتخاب ممکن است.
اگر تجربهی کار نویسندگی و تولید محتوا داشته باشید، حتما میدانید که محدودیت زمانی چقدر مسئلهی مهمی است. ما باید در سریعترین زمان متنی بنویسیم که هم ازلحاظ فنی در حد قابلقبولی باشد و هم نیاز کارفرما را برطرف کند.
لب کلام اینکه با نوشتن متنهای وانیلی پولمان درمیآید و همین خیلی اوقات بس است. اما گاهی هم در خلال این همه متنهای وانیلی هوس نوشتن متنهای شکلاتی به سرمان میزند. یعنی هوای نوشتن متنی را میکنیم که حسابی ترغیبکننده باشد و بتواند بترکاند. منظورم بیشتر نوشتن متنی است که آنقدر به دل مخاطب بنشیند که خواندنش را به دوستانش هم توصیه کند.
جالب است بدانید که با اندکی زمان و مواد لازم بیشتر شما هم میتوانید محتواهای وانیلیتان را به انواع شکلاتی تغییر دهید.
اما چطوری؟
پیشنهاد میکنم برای انجام این کار معجزهی ویرایش را دستکم نگیرید.
معجزهی ویرایش محتوا
تعریف شما از ویرایش چیست؟
برای بسیاریها ویرایش یعنی تبدیل محتوای درهموبرهم اولیه به متنی که قابلانتشار باشد.
راستش محتواهایی که فقط قابلانتشار باشند با همان نوشتههای وانیلی فرقی ندارند. نوشتههای وانیلی هم به هدف میزنند، اما به جذابیت نوشتههای شکلاتی نیستند. اتفاقا با ویرایش خوب میتوان نوشتههای وانیلی را به نوشتههای شکلاتی جذاب تغییر داد و کاری کرد که مخاطب دستش خودبهخود بهسمت کلید اشتراکگذاری برود.
برای تولید محتواهای شکلاتی باید ویرایش محتوا پیچیدهتری انجام دهید. اما مطمئن باشید که به وقتگذاشتنش میارزد. ضمنا فراموش نکنید ترفندهایی که درادامه آورده شدهاند، فقط روی متنهایی جواب میدهند که در حد کیفیت نوشتههای وانیلی باشند و نه پایینتر. موارد زیر را هم مدنظر داشته باشید:
- باید بدانید که مخاطب خاصتان کیست؛
- باید بدانید که دقیقا میخواهید با چه وعدهی دلفریبی توجه مخاطبان خاصتان را به خود جلب کنید؛
- متنتان باید تمامی اطلاعات لازم درزمینهی وعدهی مطرحشده را به مخاطب بدهد.
پس اگر متنی در حد کیفیت نوشتههای وانیلی و با خصوصیات بالا در دست دارید، مراحل زیر را در ویرایشتان اعمال کنید تا در پایان به نوشتهای شکلاتی و ترغیبکننده برسید.
مراحل ویرایش محتوا برای تبدیل محتوای وانیلی به محتوای شکلاتی که می ترکاند :
مرحله 1 ویرایش محتوا : چککردن مخاطب و ادعا
در این مرحله باید دقیقا بدانید که مخاطب خاصتان کیست و چه حرفی با او دارید.
اینجاست که باید در محتوای پیشنویستان هر چیزی را که به وعدهی اصلیتان ربطی ندارد حذف کنید. ببینید که مخاطب را با چه وعدهای به خواندن مطلبتان جذب کردهاید. مثلا اگر در تیتر یا مقدمه ادعا کردهاید که میخواهید از اصول و نکات ویرایشی بگویید، پس هر حرف دیگری را که به این حیطه مربوط نیست از پیشنویستان خط بزنید.
ضمنا نگاهی هم به مثالهایی که در نوشتهتان زدهاید، بیندازید. اگر مخاطب خاصتان جامعهی پزشکان است، پس مثالهایی که میزنید نباید مثلا دربارهی ساختوساز باشند. وقتی مثالهایتان به مخاطب خاصتان نخورند، دیگر نمیتوانید انتظار داشته باشید که نوشتهتان بترکاند.
علاوهبر اینها به زیرعنوان ها هم دقت کنید. مثلا اگر در تیتر وعده دادهاید که از ۵ فوت کوزهگری در نویسندگی و تولید محتوا حرف بزنید و زیرعنوان ها درعوض درمورد اشتباهات نویسندگی هستند، پس باید یا تیترتان را تغییر دهید یا میانتیترهایتان را.
مرحله 2 ویرایش محتوا : اصلاح ساختار
هر نوشتهای برای اینکه ساختار تر و تمیز و مرتبی داشته باشد به مقدمه، بدنه و نتیجهگیری نیاز دارد. برای اینکه نوشتهی خوشساختی داشته باشید، باید مراحل ساختاری زیر را رعایت کنید:
صید مخاطب
برای صید مخاطب باید قلاب بیندازید و بههمین دلیل است که تا مخاطب خاصتان را نشناسید، نمیتوانید برایش دام پهن کنید. درواقع باید در همان شروع متنتان خردهاطلاعات دندانگیری برای مخاطب داشته باشید تا درادامه همراهتان شود. مثلا در ابتدای همین مقاله با شما از ارتباط بین ویرایش (چیزی که بیشتر نویسندهها از آن فراریاند) با بستنی (چیزی که قند در دل همه آب میکند) گفتم و بهاینترتیب شما را تا به اینجای مطلب با خودم همراه کردم.
ضمنا بسیاری از نویسندهها قلابشان را دیر میاندازند و تازه بعد از پاراگرافها مقدمهچینی به تکهی فریبندهی ماجرا میرسند. اما بهجای اینکه چندین پاراگراف مقدمهی غیرضروری بچینید و مخاطب را فراری دهید، توجهاش را در همان قسمتهای ابتدایی متن به قلابتان گیر بندازید و بعد رودهدرازی کنید.
معرفی ایده
ایدهای را که دارید در همان اوایل متن به مخاطب معرفی کنید. مثلا در ابتدای این مقاله با شما از ایدهی نوشتههای وانیلی و نوشتههای شکلاتی گفتم. گفتم که نوشتهی وانیلی چیست و اگر بتوانید نوع شکلاتیاش را تولید کنید چه غوغایی میشود. درواقع با این ایده جذبتان کردم و حالا دارم در بدنهی مقاله برایتان بازش میکنم.
ادای حق مطلب
اغلب نویسندهها بهاشتباه فکر میکنند که نتیجهی هر مقالهای فقط در قسمت نتیجهگیری مشخص میشود، درحالیکه بیشتر اوقات اینطور نیست. نتیجهی مقاله معمولا در توضیح همان وعدهای که در تیتر و مقدمه دادهاید جای دارد. مثلا در همین مقاله به شما وعده دادم که رسپی تغییر نوشتههای وانیلی با شکلاتی را رو کنم و الآن دقیقا به انجام همین کار مشغولم. یعنی نکاتی که اکنون درحال مرورشان هستید، دقیقا همینها حق مطلب را ادا میکنند. البته نه اینکه به جمعبندی مطالب نیازی نباشد!
اگر نوشتهتان همهی اطلاعات لازم برای مخاطب را دربردارد و فقط ساختش خوب نیست، بهراحتی میتوانید با اندکی جابهجایی مشکل را حل کنید. اما درمجموع این مرحله یکی از پرکارترین مراحل ویرایش است، چراکه احتمالا به مقداری بازنویسی و پرکردن حفرههای اطلاعاتی نیاز خواهید داشت.
مرحله 3 ویرایش محتوا : برداشتن موانع
موانع همهی آن چیزهایی هستند که سد راه مخاطب میشوند و شیرینی خواندن متن را میگیرند. اگر این موانع را از میان برندارید، چهبسا که مخاطب قید خواندن مطلبتان را بزند و درعوض به دیدن پستهای اینستاگرامی پناه ببرد. ازجملهی این موانع میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
تکرارهای غیرضروری
این مشکل بیشتر زمانی پیش میآید که سعی داریم تعداد کلمات مطلبمان را هرطور شده به حدنصاب برسانیم و بههمینخاطر هر چیز بیاهمیتی را چندین بار با جملهبندیهای مختلف تکرار میکنیم. این حالت بهویژه زمانی اتفاق میافتد که حرفمان را واضح و روشن به مخاطب نمیرسانیم و مدام لقمه را دور سرمان میچرخانیم. ولی این کار را نکنید. لپ کلام را یک بار اما خوب بنویسید.
کلمات قلمبهسلمبه
وقتی با یک کلمهی سرراست و دمدستی کارتان راه میافتد، چرا خودتان را به درودیوار میکوبید که کلمات جایگزین قلمبهسلمبه پیدا کنید؟! مخاطبانتان هرقدر هم که باهوش باشند، مطمئنا کلمات سرراست را به کلمات پرپیچوخم ترجیح میدهند.
کلمات و اصطلاحات تخصصی
همیشه هم نمیتوان از کلمات و اصطلاحات تخصصی برحذر بود و بالاخره بعضی جاها چارهای جز استفادهکردنشان نیست. اما اگر مطلبی که در دست انجام دارید، بدون استفاده از کلمات و اصطلاحات تخصصی هم پیش میرود، پس تا حد امکان کمشان کنید. درواقع باید از حس قضاوتتان کمک بگیرید و ببینید که کدام کلمات در متن بین شما و مخاطب فاصله ایجاد کردهاند و بهتر است که تغییر کنند.
شوخیهای بیجا
شوخی فقط در حدی مجاز است که مطمئن باشید مخاطب متوجه معنی پشت خوشمزگیهایتان میشود. اگر شوخیهایتان قابلفهم نباشند، مخاطب احساس احمقبودن میکند و از متن فاصله میگیرد. اما اگر قصدتان همین است که فقط عدهای خاص منظورتان را بگیرند، آنموقع فرق میکند. ولی در سایر مواقع باید بااحتیاط خوشمزگی کنید.
جملهبندیهای عجیب
گاهی جملات ازلحاظ دستوری مشکلی ندارند، اما غیرمعمول بهنظر میرسند و خوانا و قابلفهم نیستند. اگر چنین جملاتی را اصلاح نکنید، بین شما و مخاطبانتان فاصله میاندازند. خیلی اوقات خودمان میدانیم که کدام جمله یا پاراگراف اشکالدارست، اما اصرار غیرمنطقیای برای نگهداشتنش داریم، درحالیکه وقتی از متنمان حذفشان کنیم، به نوشتهی بهمراتب سرراستتری خواهیم رسید.
مرحله 4 ویرایش محتوا : گذارهای نرم
هروقت محتوای تان را خواندید و دیدید که بهاندازهی کافی روان نیست، پس باید تغییراتی ایجاد کنید. اگر ساختار کلی محتوا منطقی است، فقط با اضافهکردن حروف ربط بین برخی جملات میتوانید به نتیجهی بهتری برسید. باید بین پاراگرافها و قسمتهای مختلف متنتان گذار نرمی وجود داشته باشد تا بتوان متن منسجم و روانی داشت. اگر بین پاراگرافهای مجاور هیچ ارتباط منطقیای در کار نباشد، مخاطب حین خواندن به مانع برمیخورد.
اگر در جایی نمیتوانید دو پاراگراف یا قسمت را بهنرمی به هم ارتباط دهید، پس شاید بهتر باشد که برایشان دو میانتیتر جدا درنظر بگیرید. یا حتی میتوانید بین پایان یک پاراگراف و شروع پاراگراف بعدی سه خطتیره بگذارید:
ـ ـ ـ
فقط درصورتیکه چارهی دیگری ندارید از این ترفند استفاده کنید. خطتیره بین دو پاراگراف یعنی فلان حرفم تمام شد و حالا میخواهم چیز جدیدی بگویم، اما هیچ راهی برای وصلکردن نرمونازک این دو به هم ندارم!
مرحله 5 ویرایش محتوا : ویرایش خطبهخط
ویرایش خطبهخط دقیقا همان چیزی است که بیشترمان با شنیدن اسم ویرایش به ذهنمان میرسد. اما یادتان باشد که ویرایش خطبهخط فقط همان چیزهایی را که نوشتهاید اصلاح میکند و کاری به کار اینکه مخاطب خاصتان کیست و ساختار متنتان گویاست یا نه ندارد. بهعبارتی تا مراحل قبل را پشت سر نگذاشتهاید، وارد این مرحله نشوید.
مراحلی که تا به اینجا خواندید، دقیقا همان فوت کوزهگری برای تبدیل نوشتههای وانیلی به شکلاتی هستند و از این به بعدش درواقع خوشگلسازی و تزئینات روی بستنی با تاپینگ مربایی است. نیازی به یادآوری نیست که ویرایش خطبهخط فقط درصورتی برایتان امکانپذیر خواهد بود که با اصول و نکات ویرایشی آشنا باشید. درغیراینصورت باید کار ویرایش نهایی را به ویراستار بسپارید.
مرحله 6 ویرایش محتوا : بازخوانی با صدای بلند
اگر تمامی مراحل قبل را بهدرستی انجام داده باشید، در این مرحله میتوانید متنتان را به نوشتههای شکلاتی تمامعیار نزدیکتر کنید. این مرحله ابزار ویرایشی قدرتمندی است که نباید دستکم گرفته شود. وقتی متنتان را با صدای بلند میخوانید، به راحتی متوجه جملهبندیهای عیبدار و گذارهای نامناسب بین پاراگرافها خواهید شد. ممکن است در این مرحله چشمتان به اشکالاتی بخورد که تابهحال متوجهشان نشده بودید. البته نه اشکالات خیلی بزرگ، بلکه فقط خردهاشکالاتی که اگر تصحیحشان کنید، سطح کیفیت کارتان باز بالاتر خواهد رفت.
مرحله 7 ویرایش محتوا : نمونهخوانی
برای نمونهخوانی بهتر است محتوا را به کسی بسپارید که اگر حرفهای نیست حداقل کسی باشد که تا به این مرحله حتی یک کلمه از این نوشتهی خاصتان را ندیده و نخوانده است. اگر نمونهخوان پیدا نکردید، انجام این مرحله نیز به دوش خودتان خواهد افتاد. برای نمونهخوانی متن خودتان باید حداقل یک شب نوشتهتان را کنار بگذارید. این فاصله باعث میشود تا راحتتر اشکالات باقیمانده را پیدا کنید. برای شروع کار متنتان را با چند فونت مختلف پرینت بگیرید. جملات را یکییکی بادقت بخوانید و حواستان خصوصا به غلطهای املایی باشد. هیچ کلمهای را در تیترها، میانتیترها، نمودارها و پانویس از نظر نیندازید.
بهاینترتیب میتوانید نوشتههای وانیلیتان را به نوشتههای شکلاتی ارتقا دهید. شاید کمی سخت و وقتگیر بهنظر بیاید، اما مطمئن باشید که اگر میخواهید نوشتهتان حسابی سروصدا کند، انجام این فرآیند چندمرحلهای به همهی سختیهایش میارزد.
۴ دیدگاه. دیدگاه تازه ای بنویسید
نوشته هاتون حتی برای کاربران متاسفانه ناقصه!
سلام . لحظه هاتون سبز و عالی . دقیقا متوجه منظورتون نشدم از ناقص بودن. اگر کاربر ویژه سایت هستید و مقاله ای براتون باز نمیشه لطفا با بخش پشتیبانی فنی سایت تماس بگیرید یا در قسمت چت آنلاین نام کاربری خودتون رو بفرمایید که بررسی بشه
سلام
لپ کلام یعنی چی؟ معنایی نداره ظاهرا
لب کلام درست هست.لب به معنای مغز و جوهر و عصاره.
ممنون که گفتید . جاهای دیگه درست نوشته شده و فقط تو این مقاله اشتباه بود که اصلاح شد. اشتباه لُپی بوده ؛-)