چند سال پیش بود که خواهرم یک هدیه به من داد که تغییر بزرگی در زندگیم ایجاد کرد و از آن روز به بعد مسیر زندگیام به کلی تغییر کرد. در واقع میتوانم بگویم این هدیه به بهترین و باارزشترین هدیهای تبدیل شد که در عمرم گرفته بودم. این هدیه به من کمک کرد تا خودم را بهتر بشناسم و یه خیلی از چیزهایی که در زندگی می خواستم تا به این لحظه برسم .
این هدیه بر عکس تصور خیلی ها یک چیز خیلی خیلی ساده و در نگاه اول پیش پا افتاده بود !
یک دفتر یادداشت
یک دفتر یادداشت معمولی!
اما چه طور یک دفتر یادداشت معمولی توانست این همه تغییر در زندگی من ایجاد کند ؟
4 تغییر بزرگ در زندگی به کمک یادداشت نویسی روزانه در یک دفتر یادداشت معمولی
حتماً شما با خودتان فکر میکنید که نشستن پشت میز و نوشتن مسلماً نمی تواند تمرین مناسب و کارآمدی برای رسیدن به موفقیت و تغییر در زندگی باشد . من هم تا وقتی که دست به کار نشده بودم همین حس را داشتم. تا روزی که همان دفترچه یادداشت وارد زندگی من شد.
اما باید بدانید، اگر آن دفترچه یادداشت نبود من به خیلی از چیزها نمی رسیدم ، هنوز سردرگم بودم و شغل مورد علاقه ام را پیدا نکرده بودم و…
وقتی که من توانستم از دفترچه یادداشت به عنوان راهی برای تغییر در زندگی و رسیدن به جایگاه کنونی و مطلوب خود استفاده کنم، چطور شما نتوانید؟
در این مقاله شما با 4 تغییر بزرگ که با حضور یک دفترچه یادداشت کوچک در کنار دست مان میتواند در زندگی مان ایجاد شود آشنا می شوید :
- با وجود دفترچه یادداشت و ثبت روزانه کمتر عصبی و ناراحت خواهید شد
- دفترچه یادداشت به شما کمک خواهد کرد تا بفهمید کجای کارتان میلنگد؟
- به شما کمک خواهد کرد تا در لحظه زندگی کنید و قدر اکنون را بدانید.
- مهمترین تأثیر وجود دفترچه یادداشت، کمک به خودشناسی بیشتر است
فروکش کردن عصبانیت و ناراحتی با یادداشت نویسی روزانه
عصبانیت شما به دلیل اینکه میتوانید دفترچه یادداشت را به هنگام خشم پرت کنید، فروکش نمیکند. دلیل دیگری دارد؛ اما برای رسیدن به این مرحله از تغییر در زندگی باید شکیبا باشید. باورتان نمیشود دفترچه یادداشت روزانهای که خواهرم هدیه داده بود، یک ماه بعد از اینکه تصمیم گرفتم روی آن یادداشت کنم تبدیل به دفترچهای پر از گله، شکایت، جملات ناراحت کننده، خالی کردنهای خشم به شکل نوشتاری و عقدههای درونی من شده بود. من میدانستم در جهانی پر از نگرانی و خشم زندگی میکنم اما تا این حد نمیدانستم درگیر آن شدهام.
چیزی که باعث شده بود ناراحتی و خشم من بروز کند، وجود دفترچه یادداشت بیزبان بود. صفحه خالی دفترچه یادداشت پیش رویم همانند یک کیسه بوکس من را به ضربه زدن (با قلم) و خالی کردن خشم تشویق میکرد. بعد از چند وقت، من تغییر کرده بودم.
متوجه شدم که دیگر به اندازه سابق عصبی نیستم. با دوستانم بر سر مسائل جزئی که میتوانست فراموش شود بحث نمیکنم. خانوادهام را بیشتر دوست دارم و همیشه سعی میکنم با روی گشاده و اخلاق خوب با دیگران برخورد کنم. واقعاً کار کرده بود.
چند هفته بعد کاملاً برای من مشخص شد که نوشتن در دفترچه یادداشت باعث میشود خشمی که قرار است به شکل عقده روزی سر بیرون بیاورد، همانند جوش زیر پوستی، زودتر از بروزش، درمان و تخلیه شود.
به طور خلاصه باید بگویم که نوشتن یک روش روان درمانی است. برای من که بارها و بارها این جمله را خوانده و عمل نکرده بودم این دفترچه یادداشت جادویی فرصتی شد تا درستی نوشتن درمانی و تاثیرات آن را روی خودم تست کنم .
درک صحیح از عملی یا غیرعملی بودن استراتژیها به کمک یادداشت نویسی روزانه
بزرگترین مشکلی که بسیاری از نویسندگان محتوا در مجلههای اینترنتی و وبلاگها با آن مواجه می شوند این است که جذابیت محتوای آنها به اندازه کافی نیست. این در حالی است که همه نویسندگان باسابقه وبلاگی و تولیدکنندگان محتوا میدانند اگر پست آنها نتوانست مخاطبانی که توقع داشتند را جلب کند، باید عنوان، تعداد تصاویر، نحوه نوشتن، قالببندی و چندین مورد دیگر را تغییر دهند.
اما آنها این کار را نمیکنند.
تولیدکنندگان محتوا به جز آن دسته که واقعاً به نوشتههای خود اهمیت میدهند، دوست دارند هر روز عادت نوشتن را بدون هیچ تغییری تکرار و بعد به آمار بازدید ناامید کننده با دهانی باز و متعجب نگاه کنند. اما راهکار پیشنهادی من در این مورد چیست ؟
استفاده از دفترچه یادداشت کوچک برای ایجاد تغییر در این روند است.
راز من این است که از دفترچه یادداشت به عنوان یک ثبت کننده رویدادها و روندها استفاده میکنم.
عملکرد همه پستهایی که روزانه منتشر کرده ام را یادداشت میکنم. در نهایت با یک مقایسه آماری، برای پستهای بعدی تصمیم میگیرم چه چیزی برای افزایش بازدید ، کلیک بیشتر و…باید انجام دهم.
با گذشت زمان دفترچه یادداشت من تبدیل به یک نقشه راه میشود. از این به بعد با نگاه کردن به دفترچه یادداشتم میدانم که چه المانهایی باید در نوشتهام داشته باشم تا مخاطب مطلب من را دوست داشته باشد یا بهتر بگویم، میدانم مخاطبان من چه چیزی دوست دارند بخوانند. این نقشه کاربردی هر روز رفته رفته پیشرفتهتر میشود.
نوشتن و ثبت وقایع روزانه فقط کاربردی به شکل خاطره نویسی و ثبت وقایع برای خواندن آنها در پیری و توسط نوه هایمان ندارد بلکه میتواند راهگشای کسب و کارها بزرگ و مدیران و کارآفرینان بزرگ باشد. پس آن را جدی بگیرید.
در لحظه زندگی کردن به کمک یادداشت نویسی روزانه
با یادداشت نویسی روزانه بعد از چند هفته رفتارتان در مقابل همکاران، دوستان و خانوادهتان به شکل محسوسی تغییر میکند.
با نوشتن در مورد احساسات خودتان یا دیگران متوجه خواهید شد که دقیقاً چه حسی به افرادی که در اطرافتان زندگی میکنند دارید.
اینکه اجازه بدهید افکارتان از مرزهای ذهنی خارج و به قلم منتقل شوند، میتواند یک تجربه مشابه با یادآوری خاطرات باشد. همه ما دوست داریم به گذشته فکر کنیم، به عشق از دست رفته، دوستانمان که رفتند، اتفاقاتی که برای ما تلخ بودند، کارهایی که هیچ وقت انجام ندادیم. نقطه مشترک همه این افکار، غرق کردن ما در خود و بار احساسی آنها است. این احساسات همانند رودخانه جاری است که در دل آن قطعههای طلا وجود دارند. کافی است که دستتان را داخل آب خروشان افکارتان کنید و مشتی از کف آن را بیاورید تا درخشش طلاها را حس کنید.
اما چون ابزار مناسب برای دیدن و کشف آنها نداشتید، از آنها غافل بودید. حتی ممکن است جایی که برای پیدا کردن طلا در رودخانه افکارتان انتخاب کرده بودید، اشتباه بوده باشد.
بارها پیش آمده است که در مکالمات میان ما و دیگران، کسی میان حرف ما دویده و به قول معروف رشته افکارمان را پاره کرده است. پاره شدن رشته افکار باعث میشود که ما مطالب مهمی که قرار بود به زبان بیاوریم را فراموش کنیم. در بهترین حالت شما نیاز به یک تمرکز فکری دیگر دارید تا دوباره رشته افکار از دست رفته خودتان را به دست بگیرید و شروع به ادامه کنید؛ اما به ندرت موفقیتی حاصل میشود.
مشابه همین اتفاق به هنگام مرور افکار و احساسات هم میافتد. به نظر میرسد که ما میتوانیم به اکتشافات متعددی در مورد دوستان و خانواده خودمان دست پیدا کنیم. اما متأسفانه زمان کافی برای رصد این اکتشافات را نداریم. آنها در لحظه وارد مغز شده و سریعاً خارج میشوند.
زمانی که دست به قلم میشویم، جزئیات بیشتری به خاطر میآوریم و یادداشت میکنیم. میتوانیم جزئیات رابطه و تعاملاتی که با دیگری داشتیم را به خاطر بیاوریم. همچنین بیشتر زمانهایی که ما دست به قلم میشویم، اغلب خاطرات و افکار عموماً تازه هستند و به سادگی قابل یادآوری هستند. اتفاقی که بعد از گذشت چند روز یا هفته به سختی پیش میآید.
با نوشتن افکار، احساسات و مرور مجدد آنها قدرت مشاهده و حافظه ما رفته رفته قویتر میشود. در تعاملات بعدی مسلماً قدرت مشاهده بهتری خواهیم داشت و ر اتفاقی که در لحظه می افتد را با جزئیات بیشتری مشاهده و درک میکنیم .
خودشناسی بهتر و بیشتر به کمک یادداشت نویسی روزانه
خودشناسی به دفعات توسط مربیان توسعه فردی همانند گری وینرچاک به عنوان یکی از مهمترین عوامل دستیابی به موفقیت معرفی شده است؛ اما چرا نوشتن و استفاده از یک دفترچه یادداشت میتواند باعث موفقیت و خودشناسی شود؟
همانطور که قبلاً اشاره شد، اجازه یادآوری افکار و خاطرات مهم و مفید است، اما به نظر میرسد نوشتن و ثبت کردن آن بسیار مهم و حیاتیتر است.
با نوشتن رد پاهایی که گذاشتهایم همیشه زنده خواهند ماند مگر اینکه نوشته پاک شود.
بعد از یک ماه که نوشتن داخل دفترچه یادداشت را شروع کرده بودم، عصبانیت و پرخاشگری با دیگران را متوقف کردم. بعد گذشت سه ماه از نوشتن داخل دفترچه یادداشت جرئت ماجراجویی و سفر تنهایی را به دست آوردم. بعد از 8 ماه که به طور مداوم دفترچه یادداشتم را پر میکردم، متوجه شدم نوشتن همان تکه گم شده پازل زندگی و شخصیت من برای تکامل بوده است.
بسیاری از مردم دوست ندارند با افکار و واقعیت خود رو به رو شوند. حتی فرصت رویارویی با آنها را به خود هم نمیدهند؛ درست است که در شروع کار با هر بار فکر کردن در مورد خودم و کارهایی که انجام دادم تلنگر میخوردم اما در نهایت متوجه شدم که برای پیشرفت باید تکان خورد، اصلاح کرد و دوباره به مسیر ادامه داد. اکنون من درباره خودم بیشتر از دیگران میدانم. کاری که کمتر کسی آن را انجام میدهد یا دوست ندارد به سراغش برود.
فکر کردن درباره خودتان همانند وارد شدن به مسابقه بوکس است، درست است که هر دو طرف ضربههای متعدد دریافت میکنند، اما در نهایت یک نفر برنده است. برای شما این مسابقه بوکس، برد-برد است.
با نوشتن بود که متوجه شدم که من انسان درونگرایی هستم، از بودن در جمع خجالت میکشم و شخصیتی فوقالعاده حساس دارم. چاره در انکار خودم یا خجالتزدگی نیست، بلکه میتوانم از این ویژگی برای رشد خودم استفاده کنم.
یادداشت نویسی روزانه در دفترچه یادداشت به من اثبات کرد که عقاید و افکار میتوانند تغییر کنند. آن چیزی که امروز فکر میکردیم درست است روزی میتواند تبدیل به باور و فکری غلط شود. احساسات همانند فصلها هستند، بهار تا زمستان تغییر میکند، میآیند و میروند.
برای هوشیار ماندن در رینگ بوکس زندگی که یک برنده دارد، گاهی نیاز به کشیده است. من به خودم کشیدهای از جنس نوشتن زدم. رو در رو با چهره زندگی خودم مواجه شدم. این تلنگر بزرگ به من نشان داد که باید زندگی خودم و هر آنچه هستم را قبول کنم. نمیتوانم شخص دیگری باشم. من آن کسی که دیگران تحسین یا سرزنشش میکنند نیستم، من خودم هستم.
همه این واقعیتها که گاهی بسیار تلخ و غیرممکن بودند را به تنهایی، در یک اتاق ساکت و با یک قلم و دفترچه یادداشت هدیهام انجام دادم.
همه دوست داریم پیشرفت کنیم، شخصیت خودمان را بهبود دهیم. البته در این راه فقط برنامهریزی میکنیم و بیشتر اوقات با شکست مواجه میشویم. به شما قول میدهم که بهترین و عملیترین راهی که میتوانید زندگی خودتان را تغییر دهید «نوشتن» و داشتن «دفترچه یادداشت» است.
البته جالب است که بسیاری از افراد همین یادداشت نویسی روزانه را به صورت پست وبلاگ منتشر می کنند البته در این حالت دیگر شما و افکارتان تنها نیستید. و همیشه مردم به شما کمک نخواهند کرد و گاهی هم زخمزبانهایی می زنند.
پس در مورد هر آنچه که شما را ساخته و هر آنچه که قرار است آینده شما را خلق کند، بنویسید.
۱ دیدگاه. دیدگاه تازه ای بنویسید
ممنون مقاله خوبی بود..نوشتن خیلی خوب میتونه پیشرفت یا پسرفت رو بهمون نشون بده.