کپی رایتینگ – داستانِ واقعی پاپ کورن و تولید محتوا !

  1. خانه
  2. دسته بندی مقالات تولید محتوا
  3. آموزش کپی رایتینگ
  4. کپی رایتینگ – داستانِ واقعی پاپ کورن و تولید محتوا !

ما چگونه می توانیم ایده هایی در تولید محتوا داشته باشیم که ماندگار شود ؟

{همانطور که قول داده بودیم در بخش « مروری بر کتاب ها » ما به جای شما کتاب می خوانیم ، نت نویسی میکنیم ، ساده میکنیم و منتشر میکنیم تا  اگر شما فرصت خواندن کتاب ها را به صورت کامل ندارید این خلاصه ها را بخوانید . قطعا پیشنهاد رایتینا این است که هر فردی خودش کتاب ها را با لذت ورق بزند و بخواند . اما این خلاصه نویسی مثل خواندن شب امتحان است برای کسانی که به هر دلیل وقت نمی کنند کل کتاب را بخوانند و دوست دارند در چند دقیقه قسمت های مهم آن را مرور کنند .

علاوه بر این، متن کتاب به صورت کلمه به کلمه ترجمه نشده است و یک برداشت آزاد از محتوای کتاب است و ما از نکات آن برای آموزش تولید محتوا استفاده میکنیم}

این بار در بخش مروری بر کتاب ها در رایتینا به سراغ کتاب جالب و آموزنده « ایده عالی مستدام » یا Made to stick چیپ هیث و دن هیث می رویم و بخش های آموزنده آن را برای شما خلاصه میکنیم تا در فرصت کوتاه نکته های آن را بگیرید . نکته های این کتاب می تواند در پیدا کردن ایده هایی در تولید محتوا و کپی رایتینگ برای ما بسیار مفید باشد .

پاپ کورن و تولید محتوا !
پاپ کورن و تولید محتوا !

یک داستان واقعی :

آرت سیلورمن به پاکتی از پاپ کورن روی میز کارش خیره شده بود و از بویِ بدِ روغنِ قلابی حالت تهوع عجیبی داشت . او محقق یکی از موسسات غیر انتفاعی در CSPI بود و چند سالی بود در این مرکز در خصوص آموزش همگانی تغذیه و آنالیز محصولات خوراکی از لحاظ مضر بودن تحقیق میکرد .

متخصصان تغذیه طبق آخرین یافته های علمی به این نتیجه رسیده بودند که هر فرد در رژیم روزانه مجاز است فقط 20 گرم چربی اشباع در روز دریافت کند و در غیر این صورت سلامتی او ممکن است دچار مشکل شود .

سیلورمن و همکارانش طی بررسی های زیاد و نمونه برداری از پاپ کورنی که در دکه های مستقر در سینماها به فروش می رسید و آنالیز میزان چربی ترانس آنها به این نتیجه رسیدند که میزان چربی اشباع این پاپ کورن ها در یک لیوان کوچک حدود 37 گرم است !!

و این یعنی چربی اشباعی که یک نفر با خوردن یک لیوان پاپ کورن جذب بدنش میشود تقریبا به اندازه 2 روز خوردن غذاهای چرب است .

قطعا افراد کمی در جامعه مفهوم « 37 گرم چربی اشباع » و ضررهای آن را می توانستند درک کنند . پس گفتن این خبر به این صورت هیچ دردی را دوا نمی کرد . و این همان اتفاقی است که در خصوص اکثر توصیه های پزشکی و سلامتی می افتد .

فرض کنید این خبر را به این شکل اعلام میکردند: یک لیوان پاپ کورن معادل 37 گرم چربی اشباع دارد . خب که چی ؟! 37 گرم خوب است یا بد ؟ حتی اگر بد است خیلی بد است یا تا حد قابل قبولی بد است ؟!

پس عبارت « 37 گرم چربی اشباع » یک عبارت بی مفهوم برای بسیاری از افراد جامعه است و جزو جمله هایی است که بدون هیچ تاثیری از این گوش شنیده میشود و از آن گوش در میشود و اتفاقا بیشتر باعث بی تفاوت شدن افراد جامعه میشود چون عبارتی به شدت خشک و دانشگاهی است و برای افراد زیادی از جامعه هیچ جذابیتی ندارد .

سیلورمن برای اینکه جذابیت بیشتری به این توصیه بدهد به این فکر کرد شاید بهتر باشد به جای متن از یک تصویر جذاب یا نمودار میله ای برای نشان دادن تفاوت سطح استاندارد چربی اشباع روزانه با میزان آن در یک لیوان پاپ کورن استفاده کند . اما بعد به این نتیجه رسید این هم برای عامه مردم خیلی جذاب نیست.

تا بالاخره بعد از مدتی به این نتیجه رسید :

سیلور من و همکاران در چند مکان پر رفت و آمد غرفه ای گرفتند و میزی چیدند به این شکل که یک طرف میز یک لیوان پر از پاپ کورن گذاشتند و طرف دیگر یک صبحانه بسیار مفصل چرب شامل ژامبون ، تخم مرغ ، شیر پر چرب و… ناهاری شامل یک ساندویچ همبرگر مک دونالد دوبل ، یک ظرف پر از سیب زمینی سرخ کرده و یک شام مفصل تر شامل استیک گوشت ، همراه با مخلفات سنگین و چند دسر پر چرب و… و با یک طراحی خلاقانه نشان دادند که یک لیوان پاپ کورن چربی مضری معادل این همه غذای چرب دارد !

 به نظر شما چه کسی ممکن است بعد از دیدن این پیام سلامتی همچنان زمانی که به سینما میرود باز هم با همان هیجان سابق به سمت دکه پاپ کورن فروشی برود ؟!! قطعا در هنگام خرید پاپ کورن همیشه این میز جلوی چشم مشتری های پرو پا قرص  پاپ کورن میامد و آنها را دچار عذاب وجدان میکرد .

بله این ایده ماندگار شد! فروش پاپ کورن به شدت در سینماها کاهش پیدا کرد. مردم تمایل کمتری به مصرف پاپ کورن داشتند . و در نهایت بیشتر صاحبان این دکه ها و تولید کنندگان مجبور شدند اعلام کنند که دیگر از روغن نارگیل برای پخت این ذرت ها استفاده نمی کنند .

تولید محتوا و داستان چربی اشباع پاپ کورن
تولید محتوا و داستان چربی اشباع پاپ کورن

تولید محتوا و پاپ کورن !

داستانی که در بالا خواندیم داستان موفقیت یک ایده یا محتوا برای ماندگار شدن است .

سیلور من و همکارانش یک نکته علمی می دانستند که دوست داشتند بقیه هم آن را با تمام وجود درک کنند و به خاطر بسپارند و به نوعی ماندگار شود تا تاثیر گذار باشد . پس به دنبال تولید محتوایی خلاقانه بودند تا بتوانند ایده خود را به شکلی جذاب مطرح کنند .

ایده ذرت پفکی یا پاپ کورن مانند بسیاری از ایده های تولید محتوا است که روزانه با آن روبه رو هستیم . ایده هایی که جالب هستند اما هیجان انگیز نیستند ، صادقانه و واقعی اند اما حیرت انگیز نیستند ، مهم اند اما اهمیت شان در حد مرگ و زندگی نیست . اما باید بدانید که :

ایده های شما باید روی شایستگی های خودشان تکیه کنند نه هیچ چیز دیگری !

از این داستان چه نتیجه ای می توانیم در زمینه تولید محتوا بگیریم ؟

به نظر من ما به عنوان تولید کننده محتوا و کپی رایتر نیاز داریم که هر روز ایده هایی تولید کنیم و ترویج دهیم که ماندگار و اثر بخش باشند . یکی از راه ها این است که از تصویر سازی استفاده کنیم . یعنی سعی کنیم در متن ، در تصویر و در ویدئو یا هر نوع محتوای دیگری جوری سخت ترین موضوعات را تصویر سازی کنیم و با مثال پیش برویم که هر فردی با دیدن و خواندن یا شنیدن آنها تحت تاثیر قرار بگیرد .

به نظر شما چگونه می توانیم از این داستان واقعی پاپ کورن در مورد تولید محتوای خلاقانه ایده بگیریم ؟

مینی‌آموزش UX-Writing | دکمه‌نویسی

هدف: یادگیری دکمه‌نویسی و CTA ها ( چه جوری یه دکمه یا لینک رو انقدر جذاب و تاثیرگذار بنویسیم که کاربر روش کلیک کنه؟ )

ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید

کپی رایتینگ – داستانِ واقعی پاپ کورن و تولید محتوا !

ما چگونه می توانیم ایده هایی در تولید محتوا داشته باشیم که ماندگار شود ؟

{همانطور که قول داده بودیم در بخش « مروری بر کتاب ها » ما به جای شما کتاب می خوانیم ، نت نویسی میکنیم ، ساده میکنیم و منتشر میکنیم تا  اگر شما فرصت خواندن کتاب ها را به صورت کامل ندارید این خلاصه ها را بخوانید . قطعا پیشنهاد رایتینا این است که هر فردی خودش کتاب ها را با لذت ورق بزند و بخواند . اما این خلاصه نویسی مثل خواندن شب امتحان است برای کسانی که به هر دلیل وقت نمی کنند کل کتاب را بخوانند و دوست دارند در چند دقیقه قسمت های مهم آن را مرور کنند .

علاوه بر این، متن کتاب به صورت کلمه به کلمه ترجمه نشده است و یک برداشت آزاد از محتوای کتاب است و ما از نکات آن برای آموزش تولید محتوا استفاده میکنیم}

این بار در بخش مروری بر کتاب ها در رایتینا به سراغ کتاب جالب و آموزنده « ایده عالی مستدام » یا Made to stick چیپ هیث و دن هیث می رویم و بخش های آموزنده آن را برای شما خلاصه میکنیم تا در فرصت کوتاه نکته های آن را بگیرید . نکته های این کتاب می تواند در پیدا کردن ایده هایی در تولید محتوا و کپی رایتینگ برای ما بسیار مفید باشد .

پاپ کورن و تولید محتوا !
پاپ کورن و تولید محتوا !

یک داستان واقعی :

آرت سیلورمن به پاکتی از پاپ کورن روی میز کارش خیره شده بود و از بویِ بدِ روغنِ قلابی حالت تهوع عجیبی داشت . او محقق یکی از موسسات غیر انتفاعی در CSPI بود و چند سالی بود در این مرکز در خصوص آموزش همگانی تغذیه و آنالیز محصولات خوراکی از لحاظ مضر بودن تحقیق میکرد .

متخصصان تغذیه طبق آخرین یافته های علمی به این نتیجه رسیده بودند که هر فرد در رژیم روزانه مجاز است فقط 20 گرم چربی اشباع در روز دریافت کند و در غیر این صورت سلامتی او ممکن است دچار مشکل شود .

سیلورمن و همکارانش طی بررسی های زیاد و نمونه برداری از پاپ کورنی که در دکه های مستقر در سینماها به فروش می رسید و آنالیز میزان چربی ترانس آنها به این نتیجه رسیدند که میزان چربی اشباع این پاپ کورن ها در یک لیوان کوچک حدود 37 گرم است !!

و این یعنی چربی اشباعی که یک نفر با خوردن یک لیوان پاپ کورن جذب بدنش میشود تقریبا به اندازه 2 روز خوردن غذاهای چرب است .

قطعا افراد کمی در جامعه مفهوم « 37 گرم چربی اشباع » و ضررهای آن را می توانستند درک کنند . پس گفتن این خبر به این صورت هیچ دردی را دوا نمی کرد . و این همان اتفاقی است که در خصوص اکثر توصیه های پزشکی و سلامتی می افتد .

فرض کنید این خبر را به این شکل اعلام میکردند: یک لیوان پاپ کورن معادل 37 گرم چربی اشباع دارد . خب که چی ؟! 37 گرم خوب است یا بد ؟ حتی اگر بد است خیلی بد است یا تا حد قابل قبولی بد است ؟!

پس عبارت « 37 گرم چربی اشباع » یک عبارت بی مفهوم برای بسیاری از افراد جامعه است و جزو جمله هایی است که بدون هیچ تاثیری از این گوش شنیده میشود و از آن گوش در میشود و اتفاقا بیشتر باعث بی تفاوت شدن افراد جامعه میشود چون عبارتی به شدت خشک و دانشگاهی است و برای افراد زیادی از جامعه هیچ جذابیتی ندارد .

سیلورمن برای اینکه جذابیت بیشتری به این توصیه بدهد به این فکر کرد شاید بهتر باشد به جای متن از یک تصویر جذاب یا نمودار میله ای برای نشان دادن تفاوت سطح استاندارد چربی اشباع روزانه با میزان آن در یک لیوان پاپ کورن استفاده کند . اما بعد به این نتیجه رسید این هم برای عامه مردم خیلی جذاب نیست.

تا بالاخره بعد از مدتی به این نتیجه رسید :

سیلور من و همکاران در چند مکان پر رفت و آمد غرفه ای گرفتند و میزی چیدند به این شکل که یک طرف میز یک لیوان پر از پاپ کورن گذاشتند و طرف دیگر یک صبحانه بسیار مفصل چرب شامل ژامبون ، تخم مرغ ، شیر پر چرب و… ناهاری شامل یک ساندویچ همبرگر مک دونالد دوبل ، یک ظرف پر از سیب زمینی سرخ کرده و یک شام مفصل تر شامل استیک گوشت ، همراه با مخلفات سنگین و چند دسر پر چرب و… و با یک طراحی خلاقانه نشان دادند که یک لیوان پاپ کورن چربی مضری معادل این همه غذای چرب دارد !

 به نظر شما چه کسی ممکن است بعد از دیدن این پیام سلامتی همچنان زمانی که به سینما میرود باز هم با همان هیجان سابق به سمت دکه پاپ کورن فروشی برود ؟!! قطعا در هنگام خرید پاپ کورن همیشه این میز جلوی چشم مشتری های پرو پا قرص  پاپ کورن میامد و آنها را دچار عذاب وجدان میکرد .

بله این ایده ماندگار شد! فروش پاپ کورن به شدت در سینماها کاهش پیدا کرد. مردم تمایل کمتری به مصرف پاپ کورن داشتند . و در نهایت بیشتر صاحبان این دکه ها و تولید کنندگان مجبور شدند اعلام کنند که دیگر از روغن نارگیل برای پخت این ذرت ها استفاده نمی کنند .

تولید محتوا و داستان چربی اشباع پاپ کورن
تولید محتوا و داستان چربی اشباع پاپ کورن

تولید محتوا و پاپ کورن !

داستانی که در بالا خواندیم داستان موفقیت یک ایده یا محتوا برای ماندگار شدن است .

سیلور من و همکارانش یک نکته علمی می دانستند که دوست داشتند بقیه هم آن را با تمام وجود درک کنند و به خاطر بسپارند و به نوعی ماندگار شود تا تاثیر گذار باشد . پس به دنبال تولید محتوایی خلاقانه بودند تا بتوانند ایده خود را به شکلی جذاب مطرح کنند .

ایده ذرت پفکی یا پاپ کورن مانند بسیاری از ایده های تولید محتوا است که روزانه با آن روبه رو هستیم . ایده هایی که جالب هستند اما هیجان انگیز نیستند ، صادقانه و واقعی اند اما حیرت انگیز نیستند ، مهم اند اما اهمیت شان در حد مرگ و زندگی نیست . اما باید بدانید که :

ایده های شما باید روی شایستگی های خودشان تکیه کنند نه هیچ چیز دیگری !

از این داستان چه نتیجه ای می توانیم در زمینه تولید محتوا بگیریم ؟

به نظر من ما به عنوان تولید کننده محتوا و کپی رایتر نیاز داریم که هر روز ایده هایی تولید کنیم و ترویج دهیم که ماندگار و اثر بخش باشند . یکی از راه ها این است که از تصویر سازی استفاده کنیم . یعنی سعی کنیم در متن ، در تصویر و در ویدئو یا هر نوع محتوای دیگری جوری سخت ترین موضوعات را تصویر سازی کنیم و با مثال پیش برویم که هر فردی با دیدن و خواندن یا شنیدن آنها تحت تاثیر قرار بگیرد .

به نظر شما چگونه می توانیم از این داستان واقعی پاپ کورن در مورد تولید محتوای خلاقانه ایده بگیریم ؟

ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید
فهرست