…صبح زود است و شما با صدای غرش حیوانات وحشی از خواب بیدار می شوید ، چون هنوز ساعت اختراع نشده است . زمستان سردی است اما مجبورید صورت خودتان را با آب رودخانه بشورید و صورت تان از سرمای آب کبود و منجمد شود ، چون هنوز آب گرم کنی اختراع نشده است .حسابی گرسنه تان شده است و باید به شکار بروید اما اگر شانس بیاورید می توانید گرازی یا خرگوشی به دندان بکشید آن هم نه از نوع کبابی بلکه خام خام ! چون هنوز آتش هم اختراع نشده است و… تازه همه این کارها را به شرط زنده ماندن از شر حملات حیوانات وحشی میتوانستید انجام دهید..
واقعا زندگی بدون خلاقیت چه قدر سخت و طاقت فرسا و کسل کنند می شد !
اما این خلاقیت که این همه باعث تغییر و تحول در زندگی ما شده است دقیقا چه چیزی است ؟
⇐ مهم هم نیست که حتما این ایده ها و روش ها و چیزها واقعا از هیچ و 0 خلق شده اند یا به شکل دیگری وجود داشتند . ⇐مهم این است که ما به کمک خلاقیت می توانیم در سیستمی که الان داریم بهبود و نگرش تازه ای ایجاد کنیم و منتشر کنیم که تا به حال به این شکل به آن نگاه نشده است .
دانشمندان، هنرمندان و افراد سرشناس بزرگی در مورد مفهوم و چگونگی به وجود آمدن خلاقیت نظریه پردازی کردهاند.
خلاقیت به معنی نفوذ در اتفاقات عادی و پیدا کردن شگفتی در آنها است.
آلبرت انیشتین انسانها و اتفاقات طبیعت را به شکل اعداد و روابط میبیند. ویژگی این اعداد و روابط را در این میدانست که میتواند به راحتی آنها را به هم بریزد و دوباره از نو آرایش کند. او این بازی سرگرم کننده را « بازی ترکیبی» مینامد.
نویسنده کتاب« رو در رو با مرگ» ، تام بیسل همه انسانها را به صورت لحظهای و در هنگام بروز خلاقیت، به جادوگر تشبیه میکند. جادوگری که میتواند جادوی سیاه داشته باشد یا جادوی سفید. این انتخاب خود اوست که از خلاقیت خود به کدام سمت پیش برود، شر یا خیر.
اما بیشتر نظریه پردازان در مورد خلاقیت، نظر مشابه و نزدیک به جیمز وب یانگ دارند. او معتقد بود که:
از این رو، افرادی مانند فیل بیدل، انسان خلاق را کسی میدانند که بتواند روابطی بین اتفاقات و فرایندها در شرایط غیرعادی پیدا کند.
از نظر استیو جابز ، خلاقیت مساوی با دقیق دیدن بود. استیو هیچ وقت مسیرهای ساده و بدون دشواری را انتخاب نمی کرد . او هیچ وقت کلمه « وضع موجود » را نمی پذیرفت . او باور داشت که انسان در صورت داشتن جرئت و تلاش و پشتکار می تواند به اهداف بزرگ دست یابد .
او در مصاحبه ای در سال 1994 گفت :
انسان از زمانی که توانست روی دو پای خود بلند شود و راه برود، خلاقیت به خرج داد. او توانست به جای دود از کبوترها برای رساندن پیام استفاده کند و تا کنون بر اساس خلاقیت و قدرت اندیشه، رنگ و بوی جدیدی به زندگی خود زده است؛ اما همه این اختراعات و خلاقیتها فقط به واسطه نیاز به وجود آمدند. هیچ انسانی از روز تولد خلاق به دنیا نیامده است. به طور کلی میتوان گفت که خلاقیت میتواند هر مسئلهای را حل کند.
پس برای همیشه این تصور اشتباه را از خودتان دور کنید . خلاقیت چیزی نیست که انحصاری عده خاصی باشد .
هر ساله زندانهای دنیا با استفاده از وسایل امنیتی و هزاران ترفند دیگر، بیشتر از قبل محافظت میشوند؛
اما نتیجه کار چیست؟
آیا زندانیها دست از فرار میکشند؟
خلاقیت در زمان محدودیت رنگ و بویی جدی تر میگیرد و شکوفاتر می شود . طوری که زندانی ها به جای استفاده از چاقو، مسواک را تیز میکنند، به جای استفاده از بیل، قاشق خودشان را به کار میگریند و هزاران ترفند دیگر استفاده میکند که از زندان فرار کند.
پس خلاقیت قابل شکوفایی است.
اما چرا ما در رایتینا تصمیم گرفتیم که در مورد خلاقیت در تولید محتوا در فضای مجازی صحبت کنیم ؟
چون خلاقیت برای نویسندگان یکی از مهمترین و اساسیترین نیازها برای شروع به کار و قهرمان شدن در دنیای نویسندگی و تولید محتواست.
تولید محتوا در فضای مجازی و نویسندگی در دنیای وب بدون خلاقیت و ارائه راهکاری تازه و نو برای مسائل قدیمی دقیقا تفاوتی با کپی کردن یک متن از جایی و منتشر کردن آن ندارد و نمی تواند باعث موفقیت یک تولید کننده محتوا یا پولسازی از محتوا شود .
چگونه می توانیم خلاقیت در تولید محتوا در فضای مجازی را تمرین کنیم ؟
تغییر در روند انجام کارها از روال عادی و همیشگی آن
جمیز دایسون، کارآفرین و مدیر ارشد بریتانیایی است که توانست شرکت دایسون را تأسیس کند. همچنین او عضو افتخاری انجمن مهندسان برق و الکترونیک نیز هست؛ اما این خلاقیت دایسون بود که او را به این جایگاه و ثروت رساند. خلاقیتی که در تغییر روند انجام کاری به شکلی متفاوتتر از روال عادی و همیشگی آن بود.
دایسون، خلاقیت خود را ضمیمه تولید فن کرد و توانست شکل جدیدی از فنها را اختراع کند. او به جای اینکه یک روز تابستان جلو فن پنکه دار دراز بکشد، خلاقیت به خرج داد و پرههای آن را حذف و از شیوه جدید برای دمش هوا استفاده کرد.
البته قبل از جیمز کسانی بودند که خلاقیتهای دیگر در سطح پایینتر روی فن پنکهای انجام دادند که نتیجه آن تغییر ملخهای پنکه از حالت چوبی به پلاستیکی و بعدها به شکل فلزی بود؛ اما آنچه که جیمز را متمایز کرد، حذف تمام پره ها بود. دایسون با استفاده از قوانین سیالات و به کار گیری آن در فنهای رایج، توانست با برقراری روابط میان دو پدیده و همچنین تغییر در انجام یک کار همیشگی، یعنی تولید فن پنکهای، تحولی بزرگ در دنیای فنها به وجود آورد.
به خاطر اینکه فن دایسون نسبت به فنهای رقبا تفاوت زیادی داشت و میتوانیم بگوییم که بی مانند بود، توانست با قیمتی در حدود 300 تا 500 دلار به فروش برسد. این در حالی است که فنهای عادی در بازارهای جهانی با قیمت 50 دلار خرید و فروش میشوند.
شاید با خودتان فکر میکنید، چرا قبلاً شما این کار را انجام نداده بودید؟ سؤالی که اغلب ما در مواجهه با یک خلاقیت از جانب دیگران از خود میپرسیم اما جوابی به جز دقت نکردن کافی و همچنین تکرار روند قبلی و تکراری نداریم.
یک مثال برای روش تغییر روند انجام کارهای تکراری در تولید محتوا در فضای مجازی :
همه ما تولید کننده های محتوا همیشه اگر می خواهیم یک لیستی به مخاطب را ارائه بدهیم ، مثلا « 15 روش کاهش وزن بدون اینکه نیاز به کم خوری داشته باشید !» همیشه شروع میکنیم از 1 تا 15 روش ها را پشت سر هم گفتن .
1-
2-
3-
…
15-
خب به نظر شما چرا کمی خلاقیت به خرج ندهیم و از 15 به 1 نرسیم ؟ 😉
15-
14-
13-
..
1-
کشف روابط میان اتفاقات مشابه
داستان ایزاک نیوتن و نشستن او زیر درخت سیب را که همه به یاد داریم. این داستان نمونه بارزی از کشف روابط میان پدیدهها و اتفاقات است. افتادن سیب روی سر نیوتن مساوی بود با جرقه زدن چراییهای زیاد و در نهایت کشف حقیقت بزرگی مانند نیروی گرانش و جاذبه زمین. هرچند بدون افتادن سیب به روی سر نیوتن باز هم جاذبه وجود داشت اما این خلاقیت و نوآوری نیوتن بود که توانست رابطهای ریاضی برای جاذبه کشف کند.
نیوتن به رابطه جاذبه زمین اکتفا نکرد. او با ایجاد تشابه میان زمین و سیب، توانست جاذبه میان دو جسم را نیز کشف کند. او معتقد بود که هر جسمی مانند سیب در مقابل جسم بزرگتری مانند زمین دچار کشش و همچنین جاذبه میشود. این نیرو با گرانش بین دو جسم تعریف میشود که روابط ریاضی مخصوص به خود را دارد. همچنین بعدها روابط مشابهی بین اجرام بزرگتر مانند زمین و ماه توسط نیوتن و دیگر دانشمندان به واسطه تشابه آنها با اتفاقی که برای سیب و زمین افتاده بود، کشف شد.
این شکل از خلاقیت را بیشتر با عناوینی مانند کشف و اختراع میشناسیم. مثال ابتدایی من در مورد یک صبح بدون خلاقیت را به یاد آورید. جایی که نه آتش اختراع شده بود نه چرخ و نه حتی لباسی برای پوشیدن. طبیعت منبع بیپایانی از روابط ناشناس و کشف نشده است که میتوانند خلاقیت انسان را به چالش بکشند.
اختلاط پدیدهها و ساختن پدیده جدید
در برخی موارد شما نیاز به کشف روابط و پدیدههای جدید ندارید و کافی است که دو یا چند پدیده را در هم اختلاط کنید و یک پدیده جدید به وجود آورید.
نقش اصلی در این میان را خلاقیت شما بازی میکند. همانطور که نظریه پردازان خلاقیت در تعریف آن اعلام کردند، هر مشکلی با خلاقیت کافی قابل حل است. از این رو میتوانید از اختلاط پدیدهها، برای حل مشکلاتی که هنوز راه حلی برای آنها وجود ندارد استفاده کنید.
سادهترین مثال برای اختلاط پدیدهها، ایجاد اتوماسیون اداری است. در گذشته در ادارات و همچنین شرکتهای بزرگ همه کارها و برنامهریزیهای شرکت به شکل دستی و انسانی انجام میشد اما با ورود پدیده جدید به نام کامپیوتر و برنامهنویسی، همه چیز رنگ و بویی جدید گرفت.
مثال دیگر در مورد اینگونه خلاقیت، اختراع هوش مصنوعی است. یادگیری ماشینی از سال 1940 وجود داشت. کامپیوترها نیز در همین دوران باقیمتهایی گزاف به شکل محدود در حال رشد بودند. تا سالها این دو مقوله در کنار هم رشد کردند تا جایی که در طی چند سال اخیر، با ادغام این دو پدیده بزرگ و مهم، پدیده جدید و مهمتر با عنوان هوش مصنوعی به وجود آمد. اکنون هوش مصنوعی به یکی از پرکاربردترین اختراعات و ثمره خلاقیت انسانها تبدیل شده است. ترکیب پدیدهها با هم به یک مرتبه محدود نیست. هوش مصنوعی اندکاندک با تکنولوژیهای دیگر مانند تصویربرداری، موبایل و خودرو نیز ادغام شده و پدیدههای جدیدتر به وجود آورده و میآورد.
برای تجسم بهتر، خلق ایده انیمیشنها را با هم بررسی میکنیم. انیمیشنهای فعلی که ما آنها را به صورت کامپیوتری تولید میکنیم، نتیجه ادغام دو پدیده انیمیشنسازی سنتی + کامپیوتر است که از سال 1995 پای به دنیای انسانی گذاشته است. اولین انیمیشن ساخته شده به شکل کامپیوتری «داستان عروسکها» بود. هم اکنون شما شاهد این هستید که انیمیشنها به رتبههای بالاتری از کیفیت و همچنین سرگرمی رسیده و رو به پیشرفت با ادغام شدن در پدیدههای دیگر هستند.
در ایران، استارت آپ های بزرگی از طریق ادغام دو پدیده یا ایده به وجود آمده و هم اکنون طرفداران زیادی به خود جلب کردهاند. از جمله این ایدهها ترکیب تاکسی + اینترنت است. نتیجه ترکیب این دو، تاکسیهای اینترنتی مثل تپسی یا اسنپ و … شده است که توانسته باز بزرگی از روی دوش مسافران بردارد. با تفکر در پدیدههای اطراف خود و همچنین مشکلات محسوس و نامحسوس در زندگی خودتان ، میتوانید راهکارهای جالبی از ترکیب دو یا چند ایده با هم برای آنها ایجاد کنید.
مثال خلاقیت به شکل ترکیب ایده های قدیمی و خلق ایده جدید در تولید محتوا در فضای مجازی
شاید باورتان نشود ولی خلاقیت در تولید محتوا هیچ پایانی ندارد اگر فقط از همین روش برای خلق ایده های جدید استفاده کنید .
مثلا ما در رایتینا یک بخش داریم به اسم روانشناسی در تولید محتوا ( ترکیب روانشناسی و تولید محتوا و نویسندگی ) یا تغذیه یک تولید کننده محتوای شاد و سالم ( ترکیب اصول و قواعد تغذیه ای با نویسندگی ) و… به این شکل به جای اینکه خودمان و مقالات را فقط محدود به قوانین و اصول تولید محتوا و نویسندگی کنیم با ترکیب آن با علم های دیگر دست مان را برای ایده های بیشتر و خلق ایده های جدید باز کردیم .
معلومات بیشتر، مساوی خلاقیت بیشتر
راسموند هاردینگ در مورد رابطه بین معلومات بیشتر و خلاقیت مضاعف در کتاب «آناتومی الهام» مینویسد که افراد هرچه قدر راجع به موضوعات متنوعی آگاهی داشته باشد، به نتایج بهتری میرسد. هنوز آن طور که باید به این حقیقت توجه نشده است که کسانی که در هنر، ادبیات یا علم افراد برجستهای شدهاند، در خارج از حوزهی فعالیت خود نیز دانش قابل توجهی داشتهاند.
رابطه بین دانستن و خلاقیت به شکل پلهای است. با بهبود سطح دانش عمومی و تخصصی شما فرصتهای بیشتری برای شکوفایی استعداد خود خواهید داشت. بارها و بارها رابطه میان دانش بیشتر و موفقیتهای بیشتر را در زندگی تجربه کردهایم. هرچقدر توانایی بیشتری داشته باشید موقعیتهای بیشتر و مناسبتر برای کسب درامد و شغل خواهید داشت.
تصور کنید شما فقط در مورد هندسه و اشکال ابتدایی اطلاعات داشته باشید. در این صورت تصویری که از یک بنای مهندسی شده در ذهن شما براساس محدودیتهایی که در ذهن خود ساختهاید احتمالا چیزی شبیه نقاشی کودکان خواهد بود؛ اما اگر در کنار هندسه، در مورد معماری و نقشه کشی هم بدانید ، نتیجه تصورات ذهنی شما، نقشهای معماری شده و دارای ویژگیهای مهندسی خواهد بود؛ اما به نظر خودتان خلاقیت به همین مرز بسنده میکند؟ البته که نه. تصور کنید علاوه بر هندسه و معماری، اطلاعاتی در مورد چاپگرهای سه بعدی هم داشتید، در این صورت آنچه که روی کاغذ و مانیتور لپتاپ خلق میکنید به صورت یک تجسم واقعی در چاپگر سه بعدی بر اساس دانشی که از آن دارید به دست میآید.
همانطور که مشاهده کردید، اطلاعات بیشتر میتواند مساوی با خلاقیت بیشتر باشد. کسب آگاهی در مورد خلاقیتهایی که دیگر افراد در طول زندگی خود داشتهاند نیز میتواند بخشی از افزایش آگاهی فردی و بهبود خلاقیت باشد. بهترین نمونه برای این مورد، خواندن کتابهای انگیزشی یا مطالعه قسمتهایی از زندگی افراد موفق است.
محدودیت، خلاقیت می آورد نه فراوانی !
بیایید فرض کنیم که چیزی به سر یکی از دوستان خورده و همین حالا به شما یک میلیارد تومان پول میدهد و بعد از شما میخواهم که صنعت یا شغلی برای خود دست و پا کنید.
مسلماً سادهترین کاری که شما میتوانید انجام دهید استفاده از سود بانکی بدون هیچ کارآفرینی و کسب و کار است. آخرین فکری که به ذهن اغلب افراد در این مواقع می رسد ، استفاده از خلاقیت برای ایجاد یک کسب و کار جدید است؛ اما اگر به زور و زحمت و با دست رنج خودتان می توانستید چند صد هزار تومان پول جمع کنید و یم خواستید بهترنی استفاده از این پول را بکنید و یک کسب و کار پولساز راه بیاندازید قطعا بیشتر فکر میکردید و خلاقیت به خرج می دادید.
زمینه اصلی بسیاری از خلاقیتها و ساختههای دست بشری، محدودیت است. از اختراع چرخ تا موشکهای فضاپیما، همگی برای دست یافتن به یک سطح بالاتر از زندگی بوده است. از این رو، اگر فکر میکنید خلاقیت در وجود شما کم شده است، بهتر است کمی به خودتان محدودیت بدهید. لازم نیست همه دربها و پنجرهها را قفل کنید و موبایلتان را برای سالها خاموش کنید و…. کافی است کمی عمیقتر در مورد محدودیتهای که همین حالا در زندگی آنها را لمس میکنید فکر کنید.
این شکل از تبلور خلاقیت عموماً در کارآفرینان خود ساخته، شاعران و نویسندگان رنج دیده و همچنین دانشمندان هوشمند وجود دارد. عدهای از هنرمندان معتقدند که بهترین آثار هنری در کوتاهترین زمان برای ساخته شدن، خلق شدهاند. پس تصمیم بگیرید از فشارهایی که به واسطه محدودیت روی شما وارد میشود برای رشد خلاقیت خود استفاده کنید.
خلاقیت در تولید محتوا در فضای مجازی
خلاقیت در تولید محتوا به معنی دانش کافی در زمینه نگارش مقاله و نویسندگی نیست. موفقیت در این حیطه روش خطی و مستقیمی ندارد و باید علاوه بر اصول نگارشی، شخص دارای خلاقیت بالایی باشید.
کپی رایتینگ یا محتوانویسی تجاری یا تبلیغ نویسی حتی بیشتر از تولید محتوای مقاله هم نیاز به خلاقیت دارد . در کپی رایتینگ نیاز دارید خلاقیت خودتان را در سه جهت به کار بگیرد تا بتوانید محصولی را بفروشید. این سه مورد عبارتاند از:
- متقاعد کردن مردم برای خرید
- گفتگو با مردم در مورد منافع آنها از خرید
- نوشتن متن جذاب برای خواننده
پس کنار هم چیدن کلمات پشت سر هم بدون داشتن خلاقیت هیچ نتیجه خاصی نه برای خواننده و مخاطب دارد و نه هیچ سودی و منفعتی برای نویسنده ایجاد میکند .
پس با هم 5 روش رشد و شکوفایی خلاقیت را دوباره مرور میکنیم:
- تغییر در روند انجام کارها از روال عادی و همیشگی آن
- کشف روابط میان اتفاقات مشابه
- اختلاط پدیدهها و ساختن پدیده جدید
- معلومات بیشتر، خلاقیت بیشتر
- محدودیت، خلاقیت میآفریند
راستی مراقب باشید !
در کنار عوامل رشد دهنده خلاقیت برخی از موارد میتوانند خلاقیت را ریشهکن کنند:
- تصور وجود یک روش کلی برای حل مشکل
- افراط روی عقل مداری و دیدن منطقی همه چیز
- اطاعت بیچون و چرا از قوانین
- ترس و اضطراب از نتیجه
- تصور غیر ممکن بودن
- تمایل به همرنگی با اکثریت مردم
- عدم اعتقاد به غیر ذاتی و غیر مادرزادی بودن خلاقیت
- عدم تمایل به تغییر
- …
مطمئن باشید تا زمانی که خود شما دست به کار نشوید کسی برای رشد خلاقیت شما کاری نمی تواند بکند . تفکر خلاق در تولید محتوا میتواند ریشهیابی کردن مشکلات حال حاضر، به چالش کشیدن راهحلهای فعلی ، ادغام راهحلهای مختلف با یکدیگر و … باشد و در نتیجه یک فکر خلاق، یک راه حل خلاقانه یا یک ایده جدید متولد میشود.
۴ دیدگاه. دیدگاه تازه ای بنویسید
ممنون که با ارزش ترین دارایی تون رو که دانش و اطلاعاتتون هست در اختیار ما قرار می دید .
یک نکته خواستم بگم ، در جایی که گفته شده استیو جابز در سال ۱۹۹۴ در خط بالاتر از اون کلمه ی اهداف به اشتباه اهداق نوشته شده .
موفق و پیروز باشید .
لحظه هاتون سبز . سپاس از شما . اصلاح میشه حتما .
جالبترین نکته این وبسایت اینه که کنجکاوی من رو برای خوندن مطالب تمام عنوانها تحریک می کنه
🙂 عنوان نویسی یکی از بهترین قسمت های تولید محتواست برای من و عاشقانه دوسش دارم