برای اینکه این روش تولید محتوای تبلیغاتی رو بهتون یاد بدم اول « کف دستت بده فالِت بگیرُم » .
…
میدونی تو کف دستت چی میبینم؟!
تو یه آدمی هستی که به همه اطمینان میکنی و همین باعث میشه همیشه از آدما ضربه بخوری ولی غضه نخور بالاخره حق به حق دار میرسه و به زودی خبرهای خوبی تو زندگیت میشنوی . تا چند ماهه دیگه یه اتفاق عجیب برات می افته که خودتم تعجب میکنی ولی مطمئن باش خیری توش هست . یه کم باید بیشتر باید مراقب همسرت باشی . بهتر روی پای خودت وایسی و کاراتو به دیگران نسپری . موفقیت و پیروزی نزدیکه ...
خودمونیم چند بار شده با اینکه میدانید همه فالگیری ها و رمالی ها الکی و بی پایه و اساس هستند ولی کنجکاو شدید که پیش یک فالگیر بروید تا سرنوشت و آینده تان را پیش گویی کند و بدانید که چه اتفاق هایی برای تان می افتد و به خودتان بقبولانید که خبرهای خوبی در زندگی پیش رویتان دارید و…؟
همه آدما پیش گویی و پیش بینی را در زندگی شان دوست دارند و میخواهند قبل از اینکه چیزی اتفاق بیافتد از آن باخبر شوند و در کنار آن هم دوست دارند چیزهایی را از زبان دیگران بشنوند که دوست دارند در آینده برایشان اتفاق بیافتد و در کنار آن هم دوست دارند به حرف فالگیر و پیش گو اطمینان کنند و باور کنند که این اتفاق های خوب در واقعیت برایشان اتفاق می افتد .
اما فالگیری و رمالی چه ربطی به تولید محتوای تبلیغاتی و جذاب دارد ؟
خب اگر می خواهید ارتباط دقیق آنها را بدانید باید کمی در مورد اثر فورر برایتان توضیح بدهم .
اثر فورر
اثر فورر که به عنوان اثر بارنوم هم شناخته میشود میگوید :
مردم اطلاعات و هر آنچه که مربوط به خودشان است را زمانی سریعتر باور میکنند که بدانند این اطلاعات دقیقا برای شخص خود آنها و به صورت سفارشی نوشته یا گفته شده است و حتما هم از یک منبع موثق است. همچنین اگر اطلاعات به اندازه کافی عمومی باشد که بتواند خصوصیات و ویژگیهای عده زیادی از مردم را پوشش بدهد، قطعا باورپذیرتر میشود چون هر فردی از آن اطلاعات می تواند برداشت آزاد خودش را داشته باشد . یعنی همان مفهوم «همه چیز برای همه » به قول آقای بارنوم .
اثر فورر یک «استدلال غلط حاصل از برداشت شخصی» یا «باور غلط خوشایند» است.
دانستن تفکرات و تصمیمات مخاطبان بر اساس باورهای غلطی که در ذهن دارند، در تولید محتوای تبلیغاتی به شما این فرصت را میدهد که بتوانید توسط همین افکار قدرتمند، موفقیت زیادی در جذب مخاطبان و تبدیل آنها به خریدار به دست آورید. زمانی که این کارها همگی بر اساس اخلاقیات انجام شود زمانی است که در واقع شما به یک بازاریاب بینظیر و خارقالعاده تبدیل شده اید.
بر همین اساس اثر فورر را در سایت فروش خودتان استفاده کنید تا مخاطبان احساس کنند از مغازه یا سایت خودشان خرید میکنند. آنها فکر خواهند کرد، هر چیزی که شما برای فروش گذاشتهاید، دقیقاً همان چیزی است که نیاز دارند و شما فقط و فقط این محصول یا خدمات را مخصوص خود آنها عرضه کرده اید.
از آنجایی که سوگیری ها تاثیر زیادی در تصمیم گیری افراد دارند، شما میتوانید با استفاده از انواع مختلف آن مثل اثر فورر، به مقدار زیادی روی ذهن مخاطب تان در مواجه با محتوای سایت تان تاثیر بگذارید و دقیقا منتظر باشید کاری را انجام دهد که شما از او می خواهید .
همه ما آماده سقوط در چاله اثر فورر هستیم
آخرین باری که روی تبلیغاتی مثل «آینده شما مثل چه سلبریتی ای می شود؟» با عکسی از افراد مشهور در فیسبوک کلیک کردید، یادتان هست؟ انگیزه شما از کلیک کردن چه بود، گفتید گنجشک مفت، سنگ مفت و یک پیشگویی مجانی افتادید؟ چند درصد فکر میکردید که پاسخ میتواند درست باشد و بعد از دیدن پاسخ آیا به خودتان نگفتید، عجب، از کجا فهمید من هر شب خواب جنیفر لوپز را میبینم؟ 😉
فیسبوک هیچ چیز از شما به جز مقدار زیادی داده که به دست خودتان واردش کردهاید نمیداند و مشخصا مارک زاکربرگ هم تا جایی که من می دانم قدرت پیشگویی ندارد. چیزی که باعث می شود شما روی این تبلیغ کلیک کنید و حتی نتیجه را باور کنید اثر فورر
است و باید بگویم شما هم مثل من و خیلی های دیگر در گودال اثر فورر افتاده اید .جالب است بدانید که فورر نظریه خود در مورد اثر بارنوم را بعد از آزمایش تست شخصیتی با پاسخ ساختگی که از سی دانشآموز در سال 1949 گرفت، مطرح کرد. تئوری او از آن زمان تاکنون بارها اثبات و همچنین تکمیل شده است.
زمانی که فردی اطلاعات کلی ای و سطحی ای را میبیند یا میشنود، مخصوصاً اگر این اطلاعات به اندازه کافی جامع باشد تا در بیشتر افراد جامعه صدق کند، او دوست دارد که آنها را قبول یا باور کند. این فرد تحت تأثیر حقایق کلی قرار گرفته و نسبت به اختلاف و تضادهای آن چشم میپوشد. او پا را فراتر از این میگذارد و در گام بعدی تشخیص دهنده و همچنین ابزار تشخیص را هم باور میکند. ( دقیقا مثل همان حرف های فالگیرها که ما قسمت های خوب آن را باور میکنیم و اگر در حرف شان 90 % هم خلاف زندگی واقعی ما چیزی بگویند همه آنها را نادیده میگیریم و فقط قسمتی که دوست داریم و برایمان جذاب است و از قبل در ذهن مان تصور می کردیم را باور میکنیم و در نهایت هم به دوستان مان توصیه می کنیم حتما پیش این فالگیر بروند چون هر چه می گوید درست است !)
یک مثال دیگر از این نوع اثر تست شخصیت شناسی بر اساس رنگ هاست. همان طور که از اسم این تست بر میآید، هر رنگ و انتخاب هر کدام از آنها میتواند معرفهای از شخصیت انتخابگر باشد. تست شخصیت شناسی بر اساس رنگ ها به اعتقاد گری آن. کورتیس (Gary N. Curtis) از سایت Fallacy Files به عنوان نتیجه یک فلسفه آسیایی و ثمره سالها تحقیق توسط روانشناسان رنگی است. همچنین او میگوید که این تست در مورد 89 %از شرکت کنندگان تشخیص درست میدهد و بیشتر سازمان ها و شرکت ها برای استخدام افراد از آن به عنوان غربالگر شخصیتی استفاده میکنند.
در این تست برای گرفتن پاسخ و روشن شدن زوایای پنهان شخصیت خودتان، کافی است که روی نوار رنگی و جایی که فکر میکنید درست است، کلیک کنید. مسلماً با توضیحاتی که من قبل از تست به شما دادم، حتماً فکر خواهید کرد که پاسخ دقیقاً به شکل جادویی درست و بینقص است. جوابها شامل 8 بخش و هر کدام توصیفی از شما خواهد بود.
مثلا این جواب تست شخصیت شناسی من بود :
اما جالب است که اگر دوباره آزمون را تکرار و جای دیگری هم کلیک کنید، باز یک پاسخ هشت قسمتی مشابه با قبلی مشاهده خواهید کرد، حتی اگر این کار را برادرتان هم انجام دهد، پاسخ یکسان دریافت میکنید. اگر در حال نوشتن این مقاله نبودم قطعا فکر میکردم که اِاِاِ راست میگه ها من دقیقا همین طورم !
هدف من از گفتن این مثال، برملا کردن رازش نبود، بلکه تحلیل باورپذیر بودنش است. مثلا این چهار مورد از تشخیصهای تست شخصیت شناسی بر اساس رنگ ها را با هم مرور میکنیم تا تحلیل بهتری داشته باشیم:
- عملکرد شما به تنهایی بی نظیر است. همچنین زمانی که نقش هم تیمی دارید هم خوب عمل میکنید.
- شما یک رؤیاپرداز واقعی هستید و قلعه فراز ابرها میسازید اما این باعث نمیشود زندگی واقعی را فراموش کنید.
- هوش و استعداد شما از سطح میانگین بالاتر است. همچنین دقت خوبی دارید، در واقع میتوان گفت شما همیشه به سختی تلاش میکنید.
- شما اغلب احساس نگرانی میکنید، اما نه تا حد فلج کننده. گاهی افسرده و گاهی هم شاد میشوید.
خیلی هم خوب. این توصیفات برای شخصیت شما نیستند؟ حس میکنم که این توصیفات مربوط به من هم می شوند. من شما هستم یا شما من هستید؟ یا شاید هم این تصورات همگی ساختگی و حاصل یک سوگیری باشد؟
اگر می خواهید بدانید که دقیقا چرا این حس در ما وجود دارد بهتر است یکبار دیگر اثر فورر و همچنین نتایج جالبش را با هم برسی کنیم. فورر در پاسخ آزمونی که از دانشآموزان خود با استفاده از تست معمولی شخصیت گرفته بود، برگهای پر از توصیفات شخصیتی ارائه داد. فورر بدون اطلاع دانشآموزان، توصیفات یکسانی برای همه استفاده کرده بود. او این توصیفات را از داخل طالعبینی مجله همان ماه نوشته بود.
مثلا این مورد را بخوانید :
- شما به تائید و تحسین شدن از سوی دوستان و آشنایان تان نیاز دارید. همچنین شما بارها خودتان را مورد انتقاد قرار دادید. دارای ظرفیتهای بیشماری هستید که هنوز بخش بزرگی از آن کشف و استفاده نشده است و این میتواند مخرب باشد. زمانی که شما تشخیص میدهید ضعف شخصیتی دارید، به سرعت میتوانید آن را رفع کنید و ارتقا دهید. تلاش برای بهبود اوضاع بیرونی باعث اضطراب درونی در شما میشود. همچنین شما اغلب اوقات مشکوک هستید که آیا کار درستی انجام میدهید یا نه.
فورر، سپس به دانشجویان خود گفت که میتوانند از عدد صفر تا پنج در مورد درستی و نادرستی تست شخصیت گرفته شده و پاسخ آن، امتیازدهی کنند. در این امتیازدهی عدد 5 بیشترین تطابق با شخصیت آزمون دهنده و عدد 0 کمترین تطابق را نشان میداد. حتما تعجب میکنید که بدانید که میانگین نمرات داده شده 4.26 بود!!
بر اساس مطالعات بعدی انجام شده روی اثر فورر آشکار شد شدت اثر فورر زمانی که فرد هر چه بیشتر احساس کند نتایج آزمون شخصیت مختص او بودند، بیشتر میشود. این اختصاصی بودن میتواند حتی با نوشتن یا گفتن عبارت «برای شما» در ذهن فرد شکل بگیرد؛ و هر چقدر این اطلاعات مثبت و امیدوار کننده باشند، گوینده برای شنونده یک منجی و غیبگو میشود.
همچنین درخواست پر کردن فرمی که شامل تاریخ تولد، جنسیت و ماه تولد است باعث میشود که اختصاصی بودن نتایج بیش از پیش مؤثر واقع شود و نتایج معتبرتر به نظر برسند. همچنین همانطور که میدانید شرط اول برای رسیدن به این نقطه از باور، اعتقاد داشتن به نیروهای ماوراء طبیعی و همچنین علوم ناشناخته است.
برای جمعبندی میتوانیم تأثیر اثر فورر در باورپذیری را تابعی از موارد زیر بدانیم:
- شهودی بودن اطلاعات
- اختصاصی جلوه دادن اطلاعات
- پیش زمینه قبلی مخاطب
- راوی یا منتشر کننده اطلاعات
اما برای نوشتن محتوای تبلیغاتی و جذاب به روش فالگیرها شما باید غیب گویی یا ذهن خوانی مخاطب را هم بلد باشید . اما چه طور ؟
غیبگویی یا ذهنخوانی برای تولید محتوای تبلیغاتی جذاب
توانایی غیبگویی و ذهنخوانی را میتوانید در موفقیت کارهای شعبدهبازهای مشهور دنیا همانند کرسکین شگفتانگیز (he Amazing Kreskin) تا جری مکمبریج (Gerry McCambridge) لمس کنید. این توانایی فقط برای سرگرمی نیست و روانشناسان و روانکاوها از این روش برای ترویج دادن عقیده درمان کننده در باطن بیمار یا کشف کردن حقایقی از ضمیر او استفاده میکنند. شما نیز میتوانید در نقش غیبگو یا روانکاو، با استفاده از ذهنخوانی و غیبگویی، یک محتوای تبلیغاتی بنویسید که برای مخاطب قابل اعتماد و باورپذیر باشد و او را ترغیب به خرید کند .
تذکر: از اینجا به بعد شما در نقش یک تولید کننده محتوای ذهنخوان خواهید بود و از دیدن این توصیف در سراسر مقاله تعجب نکنید.
ری هایمن (Ray Hyman) استاد روانشناسی و از منتقدان فرا روانشناسی است. او سالهای زیادی از عمر خود را صرف تدریس در دانشگاه هاروارد و تحقیق در مورد «روشهای مختلفی که مردم فریب میخوردند» کرده است. نتیجه این تحقیق، اطلاعات ارزشمند و همچنین تکنیکهای کاربردی در مورد بازاریابی، هیپنوتیزم، کارشناسی تبلیغات، اعتماد به نفس در انسان و انواع روشهایی که انسان میتواند با مشکلات مواجه شود، است.
هایمن در مقاله خود که سال 1977 منتشر شده است مینویسد:
- تکنیکهایی که ما بررسی کردیم مخصوصاً آنهایی که به افراد در حل مشکلات شخصی کمک میکنند، به نظر میرسد که باورپذیری بیشتری از آنچه که در اینجا آورده شده است، دارند.
همچنین اضافه میکند، ساده است، اینکه دیگران را متقاعد کنید که میتوانید شخصیت آنها را از نگاهشان بخوانید. چیزی که باعث این اتفاق میشود نیاز مردم به باور کردن شما است.
هایمن میگوید:
- بدون شک، همه آشنایان من که طالعبینی را قبول دارند و از آن طرفداری میکنند، هیچ وقت در مورد اتفاقاتی که ممکن است ناقض طالعبینی باشد، حرفی نمیزنند. آنها به طالعبینی و شکل قرار گیری ستارگان اعتقاد دارند، چون برایشان کار میکند یا فایده دارد. به این معنی که باور ستارگان باعث بروز اتفاقات خوش و همچنین احساس بهتر برای آنها میشود. همین باورها باعث میشود که اخترشناسی و طالعبینی از روی ستارگان برای برخی از افراد تبدیل به راهنمای زندگی شود و به عنوان ابزاری شخصی از آن برای برنامهریزی استفاده کنند.
غیبگویی و ذهنخوانی در بهترین حالت جمعآوری اطلاعات به صورت مخفیانه یا آشکار از دهان خود فرد یا بررسی گذشته او است اما چیزی که باعث میشود این اطلاعات باورپذیر شود، تاثیر اثر فورر در آن است. هایمن، یک گام دیگر در این مسیر برای شما بر میدارد. او سعی کرده است قدم به قدم به شما نحوه استفاده از اثر فورر در ذهنخوانی برای افزایش باورپذیری را نشان دهد. اگر وارد وبسایتی شدید که در آن احساس راحتی میکنید و دوست دارید که همه اجناسش را بخرید، آن سایت دارای ویژگیهای زیر است:
- قابل اعتماد است : به یاد داشته باشید اولین گام در ذهنخوانی مؤثر اعتماد متقابل است. تا زمانی که مخاطب به شما اعتماد نکند هیچ کاری نمیتوانید بکنید.
- از اعداد و ارقام زیاد استفاده میکند: ارقام و آمار به دست آمده از نظرسنجیها را به شکل خلاقانه در جهت اعتماد بیشتر استفاده کنید.
- یک صحنه نمایش عالی برای مخاطب می سازد: برای بیان پیش گویی ها و غیبهای از صحنه نمایش حرفه ای و هیجان انگیز استفاده میکند.و این کار را با زیرکی انجام می دهدو به خوانندگان میگوید که زمان کمی برای خواندن پیش گویی های شما دارند.
- صداقت دارد: تعامل صادقانه همیشه سودآور است. در مورد تواناییها و قابلیت ها صحبت میکند، اما اغراق نمی کنید. و به مخاطب میگوید که میزان مؤثر بودن حرفها و تلاش تیم به اعتماد و صداقت او به برندبستگی دارد.
- همیشه حرفی برای گفتن دارد: همیشه انباری از کلمات سحرآمیز و عجیب نوک زبان دارد.
- خوب گوش دادن را بلد است : شنونده خوبی است . در طول گفتگوی با مخاطب ، او دوست دارد که صحبت کند. ذهن خوان خوب کسی است که اجازه صحبت به مخاطب خود بدهد.
- خوب نگاه کردن را بلد است: با نگاه کردن به سادگی میتوانیم حرکات مخاطب و اثر گفتههای مان روی او را بررسی کنیم و زود متوجه شویم که چه حرفهایی به مذاقش مناسب و چه حرفهایی برایش ناجور و غیر قابل تحمل است.
- از خود مخاطب می پرسد : مخاطب را جوری به دام می اندازد و از طریق راهکارهایی مثل فرم نظر سنجی بدون اینکه خودش متوجه شود از زیر زبانش حرف بیرون میکشد و نتیجه را تحلیل و دوباره با شکلی جدید به خورد مخاطب می دهد.
- غیب گوی خوبی است : همیشه دست بالا را میگیرد و نشان می دهد که همیشه بیش از آنچه که میگوید، میداند. زمانی که شما اطلاعاتی از گنجینه اسرار شنونده که اصلاً فکرش را نمیکرد که شما بدانید رو کنید یا فقط گرا بدهید که میدانید، او خود به خود بیش از پیش حرف هایتان را قبول و تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.
- کمی تملق هم خوب است : از هر فرصتی برای این کار استفاده میکند تا مخاطب را همراه خود نگه دارد.
- حرف دل مخاطب را میزند : در نهایت، قانون طلایی را به کار برید، به مخاطب هر آنچه که آرزویش را دارد بشنود، بگویید.
روش افزایش فروش با استفاده از تئوری بارنوم برای تولید محتوای تبلیغاتی
بر اساس تحقیقات، کسانی که ساده باور و افرادی که نیازمندتر هستند بیش از دیگران در مقابل اثر بارنوم پذیرش دارند و تحت تاثیر قرار میگیرند.
البته اگر تصور شما بر این است که فقط میتوانید افراد ساده لوح را به سمت فروش بکشانید سخت در اشتباهید.برخلاف تصور شما، هوش مخاطب و قدرت ادراک او یکی از راههای نفوذ ما به درونش است. هایمن در این مورد، میگوید که غیبگوها به تنها چیزی که نیاز دارند تحت تاثیر قرار دادن مخاطب در لحظه و تصمیمگیری سریع مخاطب است . و گرنه اگر زمان بخورد و هر مخاطبی کمی فرصت برای فکر کردن داشته باشد می تواند به این نتیجه برسد که فالگیر و رمال فقط یک سری بدیهیات و کلیات تحویل شان داده است و پیش گویی ها و غیب گویی هایش اصلا منطقی نیست .
1- کلیگویی مثبت و پیش بینی برآورده شدن آرزوهای مشتری
تکنیک : بر اساس تئوری و اثر بارنوم، مردم حرف ها و محتواهایی که عمومی و کلی باشند و همه جوره با آنها جور دربیاد و حس کنند که این محتوا دقیقا برای آنها نوشته شده است و در مورد مشکلات آنها صحبت میکند را بهتر باور میکنند و تحت تاثیر آن قرار میگیرند پس برای تولید محتوای تبلیغاتی و جذاب باید در کنار اینکه مخاطب هدف تان را به خوبی می شناسید و با پرسونای او آشنایی دارید انقدر کلی و بزرگ صحبت کنید و در مورد مشکل بحث کنید که تقریبا هر کسی خودش را این دسته و گروه جای بدهد و حس کند شما با او در حال صحبت هستید و می خواهید مشکل او را حل کنید .
نحوه کاربرد: بهترین روش تولید محتوا تبلیغاتی و تاثیر گذار این است که محتواهای کلی با بار معنایی مثبت که به هر شخصی با هر خصوصیات اخلاقی حس خوب می دهد بنویسید و به مخاطب القا کنید که این حال خوب آینده او بعد از استفاده از محصول یا خدمات شماست و بالعکس اگر از این محصول یا خدمات استفاده نکند قطعا پیش بینی میکنید که هر بلایی سرش می آید و گرفتار مشکلات و چالش های زیادی می شود . به همین خاطر بهتر است در تولید محتوا از ضمیرهای « شما « یا « تو » زیاد استفاده کنید که دقیقا مخاطب هر لحظه فکر کند که روی صحبت شما دقیقا با اوست و خودش را در یک مکالمه دو طرفه و دو نفره حس کند .
مثلا اگر محتوای آموزشی تولید میکنید باید به مخاطب بگویید که او لایق و سزاوار رسیدن به موفقیت است و شما پیش بینی میکنید که با یادگیری این تکنیکی که شما معرفی میکنید می تواند قله ها را فتح کند و خیلی زود به هدف خودش که درآمد بالا یا گرفتن یک جایگاه اجتماعی خوب است برسد . فکر میکنید مخاطب به چیزی غیر از این فکر میکند و خودش را لایق و سزاوار این موفقیت نمی داند ؟!
یا مثلا این سایت خارجی که نامش هم این است : چون شما لایق آن هستید در تمام بنرهای تبلیغاتی اش از محتوایی این شکلی استفاده میکند و به مخاطب میگوید تو لایق این هستی که یک لباس خوب بپوشی و حس کنی که هر روز تولد توست ، تو لایق این هستی یه سبک لباسی انتخاب کنی که همسه تو رو خوش اندام نشون بده ، تو لایق این هستی که لباس هایی بپوشی که خنده رو لبات بیاره و…
شما شایسته این هستید که هر روز، روز تولدتان باشد. برایتان جذاب نیست؟ هر چیزی که شما میخواهید را دو دستی تقدیم تان کرده و فقط کافی است که در سایت عضو شوید و قدم در راه هر آنچه که شایسته شما است بگذارید.
یک نمونه دیگر سایت مربوط به لوازم آرایشی و بهداشتی است:
شعار این سایت «ما اینجا هستیم تا شما موهایی صاف و بینظیر داشته باشید، بدون رفتن به آرایشگاه و در خانه» است. مگر شما چیز دیگری غیر از زیبایی به روش ساده آرزو دارید؟
2- نشان دادن دلایلی برای اعتماد
تکنیک : اگر وبسایت یا برند شما به اندازه کافی اعتبار داشته باشد، با توجه به اثر فورر حرف شما تأثیر بیشتری روی مخاطب می گذارد .
دقیقا مثل فالگیری که دوست تان به شما معرفی میکند و میگوید مطمئن است و هر چیزی که میگوید درست از آب در می آید . مشخصا زمانی که شما با این دید به دیدن فالگیر می روید اعتماد بیشتری به حرف هایش می کنید و حتی شاید معجون و ترکیبی که می دهد تا شما به عنوان معجون عشق به خورد همسرتان بدهید یا به عنوان معجون پولسازی بخورید تا تا چند هفته آینده پولدار شوید را مصرف میکنید و منتظر نتیجه می مانید !!
پس در تولید محتوای تبلیغاتی و تاثیر گذار هم باید دلایلی برای اعتماد کردن به مخاطب بدهید تا بتواند حرف های شما را بی برو برگرد قبول کند و تحت تاثیر قرار بگیرد .
نحوه کاربرد: برای ایجاد اطمینان و اعتماد مخاطب میتوانید از جوایزی که کسب و کارتان کسب کرده است، هدیههایی که به پاس خدمات بینظیر دریافت کردید، نشانهای تقدیر گوناگون و همچنین هر نشانهای که به نوعی اعتماد مشتری را جلب میکند ، استفاده کنید و یا یکی از بهترین روش های ایجاد اطمینان توصیه های مشتریان راضی و خوشحالی است که از محصول یا خدمات شما استفاده کرده اند.
مثلا داشتم فکر میکردم برای اجرای این تکنیک ما در رایتینا از چه چیزهایی می توانیم استفاده کنیم یاد تندیس جشنواره وب یا نظرات کاربران یا …افتادم. شما چه طور ؟ شما چه چیزهایی دارید که نشان دادن آنها به مخاطب باعث افزاش اعتبار و اعتماد آنها به شما می شود ؟
3- استفاده از آمار و ارقام و عدد برای توجیه مخاطب
تکنیک : فرض کنید پیش یک فالگیر رفته اید و در جواب سوال شما که چه زمانی ممکن است عاشق شوید و نیمه گمشده زندگی تان را پیدا کنید بگوید 1 ماه و 7 روز و 10 ساعت دیگر حرفش را باور میکنید و منتظر آن روز می مانید یا اینکه بگوید در همین چند سال آینده ؟! خب مشخصا فکر کنم همه ما در اولین فرصت بعد از شنیدن حرف های این فالگیذر دنبال پیدا کردن یک تقویم باشیم تا پیدا کنیم که 1 ماه و 7 روز و 10 ساعت دیگر دقیقا چه روزی و چه ساعتی است .
در مورد متن های تبلیغاتی و نوشتن محتوای تبلیغاتی هم اگر می خواهید از روش فالگیرها استفاده کنید باید آمار و اعداد و ارقام های جالب و هیجان انگیز به مخاطب بدهید تا حرف تان برای او بارور پذیر تر باشد و محصول شما یا خدمات شما را بخرد .
نحوه کاربرد: تا جایی که می توانید اعداد و ارقام جذاب از کسب و کارتان یا محصول یا خدمات تان بیرون بکشید و به مخاطب ارائه بدهید . مثلا تعداد مشتریانی که تا این لحظه از شما خرید کرده اند یا تعداد محصولاتی که به صورت آنلاین یا فیزکی فروخته اید و…
مثلا این آمار و ارقام را ببینید . چه کسی می تواند در مقابل آنها مقاومت کند ؟
4- کمی عجله و ایجاد فوریت برای تاثیر بیشتر
تکنیک : دوباره به مثال فالگیر برگردیم . به نظر شما اگر کسی که پیش فالگیر برود و بعد از شنیدن حرف های او آن جا را ترک کند و بگوید یک هفته دیگر می آید برای تسویه حساب و دادن پول به فالگیر، واقعا کسی هست که دوباره برگردد و پول فالگیر را بدهد ؟ قطعا نه . چون کمی فکر کردن و زمان، کافی است تا هر فردی برایش مشخص شود که حرف های فالگیر فقط یک سری حرف های کلی و بی پایه و اساس بوده که هیچ ارزشی برای پول پرداخت کردن ندارد و به همین خاطر است که اگر تجربه رفتن به همچین جاهایی را داشته باشید میدانید که همان اول کار و قبل از دیدن فنجان قهوه یا کف دست و.. پولشان را میگیرند و بعد از شنیدن فال چون شما هنوز داغ هستید و فکر میکنید هر چه گفته درست است با خوشحالی از آنجا بیرون می آیید .
نحوه کاربرد :با کمی زیرکی، حالت اورژانسی یا فوریت در مخاطب ایجاد کنید. ما در کسب و کار قرار نیست مخاطب را فریب بدهیم و از او پول بگیریم اما از این تکنیک باید برای ایجاد حس فوریت و ترغیب مخاطب به پرداخت در همان لحظه استفاده کنید . بیشتر خریدهای ما خریدهای احساسی هستند و شاید اگر زمان به مخاطب بدهیم به کل از خرید پشیمان شود و اصلا دیگر به سایت باز نگردد پس باید تا تنور داغ است بچسبانید و تا زمانی که مخاطب در حس و حال خرید است کاری کنید که او دست در جیبش کند و پول دربیاورد و پرداخت کند .
5- استفاده از جملات تاثیر گذار و غلغلک دادن احساس او
تکنیک : می دانید فالگیرها از گفتن چه چیزهایی بیشترین پول را میگیرند و مردم حاضر هستند به خاطر شنیدن آنها پول های هنگفت به آنها بدهند ؟
بدون شک حرف هایی مثل این : « این معجون رو به همسرت بده تا دیوانه وار عاشقت بشه و هیچ فرد دیگه ای رو اصلا نبینه » ، « بهت میگم که تو این چند ماه همسرت بهت خیانت کرده یا نه » ، « تا چند وقت دیگه یک پول هنگفت به دستت می رسه که باید بدونی چه جوری خرجش کنی » و… خلاصه یک جمله ها و توصیه هایی مثل این ها که برای فردی که پیش یک رمال و فالگیر می رود می تواند جذاب و دوست داشتنی باشد .مشخصا اگر فالگیری به شما بگوید که پیش بینی اش این است که قرار است تا هفته بعد یک کتاب 300 صفحه ای را تمام کنید واقعا حاضر هستید به او پولی بدهید ؟!!
پس آدم ها بیشتر تحت تاثیر جملات احساسی و خاصی که از زبان فالگیر بیرون می آید قرار میگیرند و حاضر هستند پول زیادی به آنها بدهند تا پیشگویی های بهتری بکنند و اطلاعات بیشتری را برای آنها رو کنند.
نحوه کاربرد:در مورد تولید محتوای تبلیغاتی و تاثیر گذار هم دقیقا همین حالت حکمفرماست . اصلا کپی رایتینگ در فضای کسب و کارها و فروش دقیقا به همین مفهوم است که از کلماتی در تبلیغات یا محتوای مان استفاده کنیم که مخاطب جز خرید راه دیگری نداشته باشد و به این شکل فروش مان را چندین برابر کنیم . شما هم اگر می خواهید در کسب و کار و فروش تان موفق شوید باید یک سری کلمات حساس و تاثیر گذار را بشناسید و سعی کنید از آنها در متن تبلیغاتی تان استفاده کنید .
6- استفاده از اطلاعاتی که مخاطب می دهد به نفع خودتان
فکر میکنید فالگیرها واقعا چه کار میکنند ؟ واقعا پیش گو و غیب گو هستند ؟
قطعا نه .
آنها تنها کاری که میکنند این است که به روشی ماهرانه و حرفه ای اطلاعاتی که می خواهند را از زیر زبان مخاطب بیرون میکشند و بعد همان ها را به شکل دیگری به مخاطب تحویل می دهند و از او پول میگیرند .مثلا به طریقی متوجه میشوند فردی که روبرویشان نشسته است به شدت با همسرش مشکل دارد و دنبال این است که ببیند همسرش به او خیانت میکند یا نه . یا مثلا از زیر زبان مخاطب به نوعی بیرون میکشد و متوجه می شود که قصد مهاجرت دارد یا در یک آزمونی شرکت کرده است و برایش مهم است که ببیند در این آزمون قبول می شود یا نه و… خلاصه نقطه حساس مخاطب را پیدا میکند و اطلاعاتی که از خود مخاطب به دست آورده است را به عنوان پیش گویی یا خواندن کف دست و سرنوشت مخاطب به خورد او میدهد و مشتری هم اصلا حواسش نیست که خودش سوتی داده و این اطلاعات را به فالگیر داده است .
این تکنیک در تولید محتوای تبلیغاتی چه کاربردی دارد؟
نحوه کاربرد: بهترین روش استفاده از این تکنیک گذاشتن فرم ها و نظر سنجی هایی است که شما در سایت یا شبکه های اجتماعی تان دارید و مخاطبان زیادی آنها را پر میکنند . پاسخ هایی که به دست می آورید دقیقا اطلاعاتی است که شما به وسیله آن می توانید مخاطب را تحت تاثیر قرار بدهید . مثلا اگر مخاطب شما خانم های میان سالی هستند که به شدت در دورهمی هایشان دنبال چشم و هم چشمی و فخرفروشی هستند باید این نکته را بگیرید و در جایی از محتوای تبلیغاتی یا توضیح محصول تان حتما به آن اشاره ای کنید یا اگر درصد زیادی از مخاطبان شما افراد چاقی هستند که آرزویشان این است که که خوش اندام شوند و به وزن ایده آل شان برسند این همان اطلاعاتی است که می توانید برای جذب و تاثیر گذاری بیشتر مخاطب از آن استفاده کنید و مثلا بگوید ما میدانیم که شما هر لحظه از وزن زیادتان در رنج هستید و دست به دعا هستید معجزه ای شود که وزن تان را کم کنید تا بتوانید لباس دلخواه خودتان را بپوشید و...
همه ما ساده تر از چیزی که فکرش را بکنید گرفتار سو گیری ها و تصمیم های احساسی می شویم و به نوعی فریب میخوریم، یا دوست داریم که این چنین به نظر برسیم. سرعت باور پذیری یا فریب خوردن ما رابطه مستقیمی با میزان ارتباط اطلاعات دریافتی با واقعیت ما دارد . و از طرفی طبیعت انسان این است که میتواند نظرات منفی و هر چیزی که مطابق میلش نیست را نادیده بگیرد. این یک سوگیری شناختی غیرقابل انکار یا یک «استدلال غلط حاصل از برداشت شخصی» یا « باور غلط خوشایند» است.
اما برای استفاده از این تکنیک در تاثیر گذاری روی مخاطب در تولید محتوای تبلیغات باید بدانیم که هیچ کسی تا به حال از شنیدن خبرهای خوب در مورد خودش تا زمانی که این اخبار به قصد و منظور سوءاستفاده گفته نشده باشد، متضرر نشده است. چه اشکالی دارد اگر بتوانیم از این طریق مخاطبان خودمان را ترغیب به خرید بیشتر یا کلیک کردن روی دکمه ها کنیم؟ هیچی.
۲ دیدگاه. دیدگاه تازه ای بنویسید
بسیار عالی و کاربردی
سلام مطلبتون عالی ان. یه سوال : کادر مطالب مرتبطی که وسط نوشته ها میذارین(لینک مقاله های مرتبط) رو با چه افزونه ای ایجاد میکنید؟