برای شما هم پیش آمده وسط بعضی از همایش ها یا سمینارها یا حتی کلاس های درس هر 1 دقیقه دستشویی تان بگیرد یا صدای غار و غور شکم تان را بشنوید و دوست داشته باشید بروید بیرون چیزی بخرید و بخورید یا شاید هم انقدر خمیازه بکشید که دهان درد بگیرید و…

برعکس هم ممکن است به سمینارها و همایش هایی رفته باشید که یک دفعه 4 ساعت پشت سر هم نشسته اید ولی اصلا متوجه گذر زمان نشده اید و اصلا دوست هم ندارید که زمان بگذرد و مجبور شوید این فضا را ترک کنید

خب به نظر شما فرق بین آنها چیست ؟

شاید فکر کنید که خب حتما سخنران دومی اطلاعات مفید تری به مخاطب می دهد .

به هیچ وجه!

شاید فکر کنید که فضا و محیط دومی بهتر و مجلل تر است .

به هیچ وجه!

شاید فکر کنید که حال شما بیش از حد خوب بوده یا شاید هم اثر کافئین قهوه ای است که درست قبل از سمینار یا سخنرانی خورده اید یا ..

به هیچ وجه!

…

تنها چیزی که باعث شده است شما به هیچ چیزی جز چیزهایی که سخنران میگوید توجه نکنید و اصلا متوجه گذر زمان نشوید ، جذاب بودن و کاریزماتیک بودن سخنران و حرف هایش است .

مثلا فرض کنید که به دو سمینار با موضوع مشابه  « چگونه پولدار شویم ؟» می روید موضوع هر دو سمینار و روش هایی که معمولا سخنران ها برای پولدار شدن هم ارائه می دهند کاملا مشابه است اما فرض کنید که  سخنران اولی ( همان کسل کننده هه که در دلتان به خودتان فحش می دادید که چرا در این سمینار شرکت کرده اید ) با یک کت و شلوار نخ نمایِ تیره  با موهای ژولیده پولیده و با بوی عرقی که از فرسخ ها آن طرف تر هم حس می شود به صحنه می آید و بعد از یک سلام و علیک شروع میکند لاب لاب لاب لاب لاب لاب لاب لاب ….. پشت سرهم جمله ها را کنار هم چیدن جوری که شما از سردرد حالت تهوع میگیرید .

ولی سخنران دوم با یک تیپ منحصر به فرد رنگی رنگی و جلب توجه کننده و جذاب وارد صحنه ای می شود که به طرز ماهرانه ای یک طراح صحنه آن را چیدمان کرده است . یک طرف صحنه نشان از زمان های دوری است که سخنران در آن دوران در فقر و بی پولی روزها را سپری می کرده و طرف دیگر صحنه ای را نشان می دهد که سخنران در یک کاخ بزرگ یا ساحلی در یکی از جزیره های مشهور دنیا و یا پشت فرمان یک پورشه در حال لذت بردن از زندگی است و سخنران هم به محض ورود به صحنه دقیقا مانند یک نمایش هیجان برانگیز شروع به بازی و تعریف مسیر موفقیتش در قالب یک داستان میکند.

خب نظرتان را بگویید . کدام یکی از سخنرانی ها شما را جذب میکند جوری که متوجه زمان نشوید ؟

تولید محتوا هم به نوعی شبیه سخنرانی است  و اگر نتوانید یک محتوای جذاب و هیجان برانگیز به مخاطب ارائه بدهید ، مخاطب در حال خمیازه کشیدن شما را ترک میکند.

 3 روش تولید محتوای جذاب

روش تولید محتوای جذاب 1 :  غیر معمول باشید

یکی از دلایلی که یک محتوا حالا از هر نوعی مثل فیلم ، متن ، سخنرانی و… کسل کننده و یکنواخت می شود، تکرار یک سری کلیشه های خاص در محتوا است . مثلا در همان مثال بالا دیدیم که سخنران اول با حضور کلیشه ای کت و شلواری خودش در همان لحظه ورود باعث شد مخاطب اصلا به حرف هایش توجهی نکند و بر عکس سخنران دوم با یک ورود هیجان بر انگیز کل سالن را ترکاند و توجه و تمرکز مخاطب را روی خودش برد .

در مورد انواع تولید محتوا هم دقیقا همین حالت صادق است . شما در تولید محتوا متنی می توانید انقدر در مقدمه کسل کننده و تکراری بنویسید که مخاطب همان اول دستش روی دکمه ضربدر برود و یا برعکس با یک مقدمه هیجان بر انگیز و غیر کلیشه ای باعث شوید مخاطب تا ته مقاله شما را واو به واو بجود.

پس یکی از روش های تولید محتوای جذاب ، غیر معمول بودن در محتوا نویسی است . البته این به این معنی نیست که انقدر در غیر معمول بودن اغراق کنید که از آن طرف بوم بیافتید و حال مخاطب را به هم بزنید و انقدر غیر واقعی باشید که مخاطب اصلا متوجه نشود چه میگویید. پس هر ترفند و تکنیکی را به اندازه لازم استفاده کنید نه بیشتر.

برای غیر معمول بودن در تولید محتوا می توانید :

• سراغ موضوعاتی بروید که کمتر به گوش مخاطب خورده است
• موضوعات معمول را جوری بگویید که تا به حال مخاطب به این شکل آنها را جایی ندیده است
• آمار و ارقامی به مخاطب در محتوا ارائه بدهید که تا به حال به آن برخورد نکرده باشد
• و…

مثلا ما در این مقاله رایتینا به جای اینکه از عنوان نخ نمای«  10 نکته مهم برای تولید محتوای خوب » که حال مخاطب را به هم می زند استفاده نکنیم آن را تبدیل به این عنوان کردیم که همین تغییر کوچک باعث شد این مقاله جزو مقالات پر بازدید رایتینا شود :۱۰ نکته طلایی برای تولید محتوای بد و افتضاح!!

همیشه شعبان یک بار هم رمضان 😉

و یا

به جای تیتر عادی و نخ نمای : چگونه 5 صبح از خواب بیدار شویم

عنوان را با جزئیات بیشتری به مخاطب بگویید که دقیقا حس کند همان موضوعی است که خودش با آن درگیر است مثل : حتی اگر فرد سحرخیزی نیستیم، چگونه هر روز ساعت 5 صبح از خواب بیدار شویم

آموزش عنوان نویسی جذاب

روش تولید محتوای جذاب 2 : به مخاطب وعده بدهید

به حرف های سخنران های حرفه ای مثل آنتونی رابینز گوش کرده اید ؟

از لحظه ای که سلام میکند تا لحظه خداحافظی دائما در حال وعده دادن به مخاطب است و به هر طریقی به او می فهماند که اگر حرف های او را تا آخر گوش کنند به آنها چیزهایی میگوید که هیچ جایی نشنیده و زندگی آنها را زیر رو خواهد کرد .

در تولید محتوای جذاب هم شما باید از لحظه ای که به مخاطب سلام و علیک میکنید ( یعنی عنوان مقاله ) تا انتهای محتوا دست او را سفت و محکم بگیرید و به او در هر قدم وعده بدهید که یک جعبه جادویی در انتظارش است که با رفتن به ادامه مقاله می تواند این جعبه هیجان انگیز را باز کند و ببیند چه چیزی در انتظارش هست .

پس اول از هر چیزی باید در عنوان مقاله به مخاطب بگویید که چه چیز منحصر به فردی با خواندن این مقاله در انتظارش است ولی هیچ وقت دست تان را کامل رو نکنید و همه کنجکاوی مخاطب را از بین نبرید . و بعد از  مقدمه تا پایان مقاله در هر پاراگراف به او وعده بدهید که در پاراگراف بعدی یک چیز خارق العاده دیگر انتظارش را می شکد و همین طور تا به آخر او را همراه خودتان نگه دارید . جوری که این حس را به او انتقال بدهید که حتی اگر یک خط این محتوا را هم جا بیاندازد چیزهایی زیادی از دست می دهد و به خیلی از چیزها نمی رسد !

جذابیت شغل تولید محتوا همیشه این است که شما هر روز و هر لحظه خودتان را برای نوشتن محتوا به شکلی که مخاطب را شیفته خودش کند به چالش می کشید. پس همین حالا این چالش هیجان برانگیز را شروع کنید.

روش تولید محتوای جذاب 3 : به مخاطب تلنگر بزنید

این روزها حتی اگر مخاطبی جذب عنوان شما شود و مقاله شما را باز کند باز هم همان ابتدای ورود شک میکند که اصلا جای درستی آمده است یا نه ؟

پس برای اینکه سریعا این شک و تردید را در دل مخاطب از بین ببرید و او را پا بند مقاله تان کنید باید در همان جمله اول یا پاراگراف اول تلنگر را به مخاطب بزنید و کاری کنید که مخاطب بتواند یک صحنه شاد یا حتی خیلی تلخ جلوی چشمش بیاید و با شما همراه شود .

چند مثال از رایتینا :

این مقاله با داستان شروع محتوا نویسی من شروع می شود و به مخاطب تلنگر می زنم که ببین من در چه زمان بدی شروع کردم چرا تو نمی توانی ؟!!

یا در خط اول این مقاله در مورد فیل ها و گوریل های تولید کننده محتوا !! صحبت کردم

یا در این مقاله از یک کلمه عجیب و غریب که حتی خودمم هم خیلی اتفاقی به آن برخورد کردم و به نظرم جالب رسید استفاده کردم : « سیسیفوسی »!!

پس بهتر است همان ابتدای مقاله با شروع یک بازی جذاب و هیجان برانگیز ذهن مخاطب را درگیر خودتان بکنید .

ما همگی عاشق چیزهای جدید هستیم.

چیزی که قبلا ندیده باشیم.

چیزی که باعث شود با خود بگوییم “لعنتی! کاش من این را نوشته بودم.”

به همین دلیل مقدمه های منحصر به فرد و خاص مستقیما باعث افزایش مخاطب و همین طور قانع کردن او برای خواندن بقیه متن می شود .

آیا شما هم به این دقت روی عنوان نویسی و مقدمه نویسی مقاله های خودتان وقت می گذارید ؟! اگر جواب تان نه است باید زودتر فکری به حال این نقطه ضعف محتوای تان بکنید وگرنه هر روز مخاطب های بیشتری را از دست می دهید .