15 باید و نباید در کپی رایتینگ ( نوشتن محتوای تبلیغاتی )

  1. خانه
  2. دسته بندی مقالات تولید محتوا
  3. آموزش کپی رایتینگ
  4. 15 باید و نباید در کپی رایتینگ ( نوشتن محتوای تبلیغاتی )

تا به حال در مورد جادوی کلمات در کپی رایتینگ ( نوشتن محتوای تبلیغاتی ) چیزی شنیده اید ؟!

مثلا شاید برای تان پیش آمده باشد که بدون اینکه قصد خرید محصولی را داشته باشید ، وارد سایتی شده اید و در یک لحظه با یک جمله نظرتان کاملا تغییر کرده است و به جای یک چیز با دست پر بیرون آمده باشید.یا شاید بارها برای تان پیش آمده که حتی نام یک برند از یادتان رفته باشد اما شعار برند یا داستانی که در مورد آن شنیده اید سالها در ذهن تان مانده است .

این دقیقا همان جادویی است که اتفاق افتاده است و کپی رایتر ماهر این سایت توانسته است به کمک جادوی کلمات شما را تحت تاثیر قرار بدهد و کاملا مثل موم در دست خودش بگیرید و از فردی که به هیچ عنوان قصد خرید نداشته یک مشتری پر و پا قرص بسازد .

خیلی ها که از کپی رایتینگ و روانشناسی در تولید محتوا چیزی نمی دانند به اشتباه فکر میکنند که کپی رایترها فریب دهنده های خوبی هستند و با کلماتشان مخاطب را گول می زنند ، در صورتی که کپی رایتینگ یک هنر و مهارت جادویی است که به کمک آن و هزار و یک مهارت جانبی دیگر یک کپی رایتر حرفه ای می تواند مخاطب را ترغیب به انجام کاری کند .

اگر هیچ چیزی در مورد کپی رایتینگ نمی دانید این آموزش به شما کمک میکند که حسابی در مورد آن اطلاعات به دست آورید:

15 باید و نباید در کپی رایتینگ ( نوشتن محتوای تبلیغاتی ) :

 

نباید انشا بنویسید

نوشتن به سبک مدرسه و آنچه که معلم از شما توقع داشت برای تجارت یا کسب و کار به هیچ وجه نمی‌تواند مفید باشد. رعایت اصول نوشتاری و قواعد لازم است اما کپی رایتر موفق کسی نیست که همیشه قانون‌مدار باشد، کپی رایتر موفق می‌داند چه زمانی باید قانون‌شکنی کند.

برای نوشتن محتوای تبلیغاتی موفق، چشمان خودتان را ببندید، قواعد و اصولی که در مدرسه برای نوشتن یاد گرفته‌اید را مجسم کنید، مواردی که فکر میکنید به دردتان میخورد لازم را نگه دارید و باقی را فعلاً فراموش کنید . مثلا ممکن است جایی تصمیم بگیرید که جمله خودتان را با « و » یا « یا »شروع کنید پس قواعد نگارشی و انشا نویسی مدرسه ای را فراموش کنید و فقط و فقط جوری بنویسید که مخاطب تان آن را بفهمد و دوست داشته باشد .

 نباید لشکری از مورچه ها جلوی چشم مخاطب رژه برود!

خودتان را جای مخاطب بگذارید و تصور کنید که محتوایی پر از کلمات و بدون هیچ وقفه و فاصله ای مثل لشکری از مورچه ها جلوی چشم تان هست ، مسلماً در همان نگاه اول خسته می شوید و دنبال دکمه ضربدر میگردید.

اما پاراگراف بندی درست و گذاشتن فضای سفید بین نوشته ها مثل همان زنگ های تفریح کلاس درس است و اجازه تنفس به مخاطب می دهد . پس از پاراگراف های زیاد و کوتاه استفاده کنید .

البته این نکته نباید باعث شود وسط جمله یا یک مفهوم یک دفعه بپرید به پاراگراف بعدی و پیوستگی مطلب را نابود کنید .

در محتوای تبلیغاتی نباید لشکری از مورچه ها جلوی چشم مخاطب رژه برود!

بعضی از نویسنده ها عادت دارند همزمان با نوشتن پاراگراف بندی هم کنند و بعضی ها هم مثل من بیشتر بعد از پایان نوشتن و در زمان ویرایش نهایی تصمیم میگیرند اندازه پاراگراف ها و جمله ها را تنظیم کنند .

و بهترین پاراگراف بندی زمانی اتفاق میافتد که شما دقیقا خودتان را جای مخاطب بگذارید و ببینید کجا ها نیاز دارید که بین جمله ها یک فاصله بیافتد .

 ببینید که مخاطب چه چیزی دوست دارد نه خودتان

چیزی که برای شما در اولویت اول قرار دارد، ممکن است در اولویت آخر مخاطب یا خواننده باشد.

پس قبل از شروع به نوشتن، اولویت‌ها را فهرست کنید و بر اساس آن شروع به نوشتن کنید. و اگر شما به صورت فریلنسر تولید محتوا برای کارفرماها می نویسید ، اگر می خواهید هم کارفرما را راضی کنید و فروش او را بیشتر کنید و هم موتورهای جستجو را باید در اولویت اول قبل از هر چیزی مخاطب و سلیقه او را در نظر بگیرید .پس واژه‌هایتان را به‌گونه‌ای که مخاطب را آزار ندهد انتخاب کنید و در عین حال کارفرما را با فروش بیشتر راضی کنید.

بهتر است قبل از هر چیزی رفتار مخااطب را بشناسیم:
مهندسی رفتار مخاطب و بازدید کننده

 باید احساسات مخاطب را قلقلک بدهید

سعی کنید به شکل حرفه‌ای و بدون سوء استفاده ،از احساسات مخاطب از آن برای افزایش فروش و تأثیرگذاری روی مخاطب استفاده کنید. همه برندها و کسب و کارهای بزرگ در دنیا، از قدرت احساساتی کردن مخاطب برای ماندگار یمحتوا در ذهن مخاطب و در نتیجه افزایش فروش استفاده می‌کنند.

برای نوشتن محتوای تبلیغاتی باید احساسات مخاطب را قلقلک بدهید

ماربا آنجلو Maya Angelou ، بازیگر، خواننده، خاطره‌نویس در این مورد می‌گوید:

یاد گرفتم که مردم حرف‌هایی که می‌گویی را فراموش می‌کنند، مردم کارهایی که کردی را فراموش می‌کنند اما هیچ وقت تأثیری که روی آن‌ها داشتی را فراموش نمی‌کنند.

پس تا جایی که می توانید احساسات مخاطب را قلقلک بدهید . مخاطب باید در داستان شما قهرمان باشد.

باید بهترین فونت را انتخاب کنید

انتخاب فونت در حالی در کپی رایتینگ و نوشتن محتواهای تبلیغاتی نادیده گرفته می‌شود که برعکس تصور ما مانند جامه و لباسی به تن نوشته و واژه‌های ما هستند و اگر زشت و نا زیبا باشند قطعا محتوا هم ارزش خودش را در چشم مخاطب از دست میدهد . بعضی مواقع انقدر تولید کننده محتوا غیر حرفه ای عمل میکند که بعد از انتشار در فضای وب دقیقا مانند ایمیل های اسپم و یا سایت های زرد می شود . این موضوع برای یک کپی رایتر قطعا یک امتیاز منفی است و باعث می شود مخاطب هیچ اطمینانی نکند.

پس نوشته‌های خودتان را قبل از خوانده شدن، با یک فونت نامناسب سلاخی نکنید.

شما به عنوان کسی که نماینده برند در برابر مشتریان و مخاطبان هستید، باید سعی کنید نهایت لطافت و احترام را به مخاطب انتقال دهید.

روشی برای انتخاب بهترین فونت ها :

  • با دقت و رعایت تمام نکات امنیتی یکی از ایمیل‌های موجود در پوشه جانک (junk) یا اسپم (Spam) را باز کنید.
  • از ایمیل‌هایی که به ظاهر اصلاً مناسب نیستند یک مورد انتخاب کنید. قسمتی از نوشته را کپی و در داخل برنامه ورد (Word) قرار دهید. فونتی که ایمیل با آن نوشته شده است را یادداشت کنید و سعی کنید از امثال این فونت‌ها دوری کنید.
  • در مقابل، وارد چند سایت که ظاهر نوشته‌های شیک و خوبی دارند شوید و قسمتی از نوشته‌ها را کپی کنید و باز در نرم افزار ورد وارد کنید. این بار نیز فونت‌های دلخواه خودتان را انتخاب کنید و سعی کنید که از این فونت‌ها بیشتر استفاده کنید.

 

 نباید زیاد از حد عصا قورت داده باشید!

نکته جالبی که در مورد کپی رایتر بودن وجود دارد این است که شما با مخاطب‌های مختلف سر و کار دارید که هیچ کدام آن‌ها را نمی‌شناسید. علاوه بر این ممکن است محتوای شما چندین سال بعد از نوشتن هم توسط مخاطب های دیگر خوانده شود. در این حالت شما به عنوان سخنگوی برند چه طور باید با مخاطب ها حرف بزنید جوری که هر مخاطبی با هر سطح هوش و در هر زمانی محتوای شما را میخواند بتواند با تمام وجودش آن را درک کند ؟

هدف اصلی کپی رایتر افزایش تعامل با مخاطب است نه گرفتن جایزه نوبل ادبیات.

پس سعی نکنید زیاده از حد عصا قورت بدهید و کلمات قلمبه و سلمبه در محتوای خودتان به کار بگیرید. دنبال واژه های خاص و تا به حال نشنیده و نامانوس هم نباشید . بهترین کار کپی رایتر استفاده از واژه های محاوره ای است که آدم ها در حرف زدن های روزمره شان استفاده میکنند . مگر اینکه هدف تان از آوردن یک کلمه عجیب و غریب و نامانوس دقیقا جلب توجه مخاطب باشد آن هم به صورت محدود.

برای نوشتن محتوای تبلیغاتی نباید زیاد از حد عصا قورت داده باشید!

یک مثال حرفه ای هم شعار برند پپسی یعنی «در لحظه زندگی کن» است که روی همه قوطی‌های آن نوشته شده است و هر کسی با دیدنش چندین و چند بار آن را با خود زمزمه می‌کند. می‌دانید چرا؟ چون ساده و مفهومی است.

اما چگونه می‌توانید ساده‌گویی و سخن گفتن به زبان روز و عامیانه را در محتوانویسی بیاورید :

  • برندی را که همیشه آن را به خاطر شعارهای تبلیغاتی تحسین می‌کردید، جستجو و پیدا کنید. بارها و بارها شعارها و متن های تبلیغاتی اش را بررسی کنید و هر چیزی که در مورد آن به ذهنتان می رسد را یادداشت کنید
  •  بهتر است از این متن ها پرینت بگیرید.
  • حالا شروع کنید به لند خواندن این متن ها . و هر قسمتی که حس کردید نوشته نامفهوم است یا تفاوت زیادی با زبان عامیانه دارد، تغییر بدهید.
  • و یک قدم بهتر هم این است که این نوشته ها را برای دوستان یا خانواده هم بخوانید و ببینید اگر متوجه حرف شما نشدند حرف تان را به نحوه دیگری بیان کنید تا زمانی که حس کنید مخاطب تان بدون هیچ دردسر و سوالی در ذهنش حرف شما را متوجه شده است

 باید به همان میزان که حرف میزنید سکوت کنید

محتوای خوب یک محتوای ریتمیک است. مهم‌تر از سرهم کردن واژه‌ها دنبال هم ، داشتن یک ریتم منطقی و ترکیب حرف زدن و سکوت کردن با استفاده از علائم نگارشی مانند ویرگول است. علائم نگارشی برای اولین بار سال‌ها پیش توسط یونانیان برای ادای سخنان به شکل صحیح در میان حضار ساخته و وارد قواعد نگارشی شد.

در مورد ویرگول که بیشترین کاربرد را دارد می‌توانید به این صورت عمل کنید:

  • نوشته خودتان را با صدای بلند بخوانید، جایی که نفستان یاری نمی‌کند، ویرگول بگذارید. همچنین زمانی که ویرگول اضافی، باعث سکوت ناگهانی می‌شود را حذف کنید.
  • علائم تعجب و سؤال را فقط زمانی استفاده کنید که لازم باشد.

 

 نباید مطلب اصلی را زیر تلی از واژه های اضافی خاک کنید

دفن کردن اصل مطلب زیر تلی از مطالب و واژه‌های نامربوط یکی از رایج‌ترین مشکلات کپی رایترها است. بسیاری از خوانندگان و صد البته مخاطبان تنبل، با شروع مطلبی که گزافه‌گویی دارد، کم‌کم خسته می شوند و از خواندن ادامه محتوا پشیمان می شوند.

در زمان نوشتن محتوای تبلیغاتی نباید مطلب اصلی را زیر تلی از واژه های اضافی خاک کنید

در دو حالت ممکن است این اتفاق بیافتد:

  • زمانی که شما به عنوان نویسنده محتوا هیچ اشرافی به موضوعی که میخواهید بنویسید ندارید و هیچ آرایش منظمی نمی توانید برای آن ترسیم کنید و دست به دامن گزافه گویی میشوید تا منظورتان را برسانید
  • زمانی که شما نمی دانید که برای فضای آنلاین می نویسید و فقط 7 ثانیه برای تحت تأثیر قرار دادن خواننده وقت دارید.

می توانید از این تمرینات استفاده کنید:

  • محتوایی که قبلا نوشته‌اید را انتخاب کنید.
  • هدف های اصلی خودتان را که قرار بود به مخاطب انتقال بدهید را  یادداشت کنید.
  • هدف خودتان را اولویت بندی کنید
  • حالا شروع کنید به خواندن مجدد محتوا و هر چیزی که حذف آن تاثیر در رساندن مفهوم و هدف تان ندارد را حذف کنید

 

 باید با مخاطب صادق باشید نه فریبکار

به همان میزان که حضور برندها و کسب و کارها در فضای آنلاین وفروشگاه های اینترنتی خرید را راحت تر کرده است و امکان فروش را بیشتر ، از طرف دیگر اعتماد کردن مخاطب به برندها را سخت تر کرده وهر زمان که مخاطب حس کند کسب و کاری قصد فریب دادن او و تعریف های بی پایه و اسا از محصولاتش دارد ، قطعا در سریع ترین زمان ممکن صفحه را میبندد و به سراغ برند بعدی می رود .

پس یک کپی رایتر حرفه ای نباید باعث ایجاد احساس فریب خوردن در مخاطب شود . پس یک کپی رایتر حرفه ای برای ایجاد اعتماد در مخاطب این کارها را حداقل انجام میدهد :

  • صفحه «درباره ما» سایت را پر میکند از واقعیت ها در باره برند نه چیزهای غلو شده و کلمات اغراق آمیز .
  • هرگز از محتوا و سبک نوشتاری رقیب تان کپی نکنید.
  • با خودتان و با مخاطب صادق باشید. اگر کالا یا خدمات مشکلی دارد یا برای مشتری مشکلی خواهد داشت باید آن را به زبان بیاورید و با او صادق باشید.
  • قسمت اظهار نظر و ارتباط با مشتری بدون فیلتر داشته باشید تا مشکلات پیش آمده برای مخاطبان خود را تسهیل کنید.

و مهم ترین نکته این است که نخواهید خودتان را به هر طریقی در چشم مخاطب کنید! بگذارید مخاطب به انتخاب خودش تصمیم بگیرید که شما را انتخاب کند .

 

 باید بتوانید یخ را به اسکیمو ها بفروشید !

بدون هیچ اغراقی، اگر محتوای شما به قدر کافی خوب و حرفه ای باشد می‌توانید یخ را به اسکیمو بفروشید!

با رواج پیدا کردن فروش اینترنتی مشخصا در همان نگاه اول و برخورد مشتری با محصولات شما ، قطعا این جنس و کیفیت محصول و خدمات عالی شما نیست که می تواند مخاطب شما را درگیر شما کند و ترغیب به خرید کند ، بلکه محتوای شماست که این نقش را به عهده دارد .

در یک محتوای تبلیغاتی باید بتوانید یخ را به اسکیمو ها بفروشید !

هاوارد گاسیجمی‌گوید:

مردم تبلیغات را نمی‌خوانند. مردم هر چیزی که آن‌ها را جذب کند می‌خوانند. گاهی اوقات آن چیز، یک تبلیغ است.

و ویلیان برنبک می‌گوید :

هیچ مشتری ای تحت تاثیر تعداد زیاد آگهی نیست بلکه اثر تبلیغ روی مخاطب مهم است

 

 نباید برای مسافران زمان محتوا بنویسید

مشخصا یکی از اشتباهاتی که بسیاری از کپی رایترها و تولید کننده های محتوا مرتکب میشوند این است که برای مخاطب زمان خودشان محتوا نمی نویسند ،یا چند نسل به جلو میروند یا چند نسل به عقب . پس یکی از مهمترین کارایی که یک کپی رایتر باید انجام دهد این است مخاطب شناسی را به خوبی یاد بگیرد

مخاطب شناسی را همین جا یاد بگیریم:

کپی رایتری که مخاطب شناسی را بلد است هیچ وقت برای معرفی یک محصول برای نوجوان های 14-15 ساله که بسیار عجول و عاشق انجام کارها در کمترین زمان ممکن هستند از ترغیب کننده های مخاطب دهه 40 و 50 استفاده نمیکند .

 

 باید در مورد فواید صحبت کنید، نه ویژگی‌ها

این نکته را اگر محصول شما فنی و دارای تکنولوژی بالایی است آویزه گوش تان کنید چرا که عمل نکردن به آن می‌تواند برای شما بسیار مهلک باشد.

برای نوشتن یک متن تبلیغاتی باید در مورد فواید صحبت کنید، نه ویژگی‌ها

تصور کنید که برای خرید یک تلویزیون به فروشگاه رفته‌اید، مشغول نگاه کردن به تلویزیون ها هستید و به نظر می‌رسد که موردی چشم شما را گرفته است که فروشنده سر می‌رسد و بعد از خوشامدگویی با بادی در سینه می‌گوید:

  • انتخاب خوبی کرده‌اید، این تلویزیون عالی است و دارای کیفیت 120 هرتز اچ دی است!

دو احتمال وجود دارد، اینکه شما با مفهوم کیفیت 120 هرتز اچ دی آشنا باشید که مسلماً لذت خواهید برد اما احتمال دوم که بیشتر هم هست، ندانستن راجع به این عبارت فنی در مورد گرافیک و کیفیت صفحه‌نمایش است. به طوری که شما با وجود شنیدن عبارت‌های دهن‌پر کن، هیچ چیز قابل درکی تصور نمی‌کنید و حتی قدرت مقایسه بین کیفیت‌های دیگر را هم ندارید. فیلم را به عقب و جایی که فروشنده سر رسید برگردانیم، حالا دیالوگ را عوض می‌کنیم:

  • انتخاب خوبی کرده‌اید، این تلویزیون عالی است، مخصوصاً برای تماشای فوتبال و دیدن صحنه‌های آهسته بازی.

چقدر دل‌چسب‌تر و قابل‌فهم‌تر شد؟ پس در تبلیغات  به جای اضافه کردن پشت سر هم ویژگی‌های محصول یا خدمات تان از هدفِ قرار دادنِ آن‌ها سخن بگویید تا خواننده را گیج نکنید.

 

 باید ساده و کوتاه بنویسید

نگاهی به این دو جمله بیاندازید، به نظر شما کدام یک بهتر و سلیس‌تر نوشته شده است؟

  1. آزمون رانندگی با موفقیت توسط علی پشت سر گذاشته شد.
  2. علی در آزمون رانندگی موفق بود.

هر دو یک مفهوم دارند، اما جمله دوم که مد نظر ما است، ساده و سلیس مفهوم را می‌رساند و نیازی نیست که با کلمات پر کننده محتوا را طولانی کنیم.

برای این کار باید در نوشته‌هایتان نکات زیر را رعایت کنید:

  • نوشته را خوانا و روان بنویسید.
  • به سرعت مفهوم را بیان کنید. ( لقمه را دور سرتان نپیچانید !)
  • تأثیرگذارتر بنویسید.
  • تا حد امکان به زبان عامیانه و روزمره بنویسید

 باید از تکنیک « حلقه های باز » استفاده کنید

کسانی که علاقه زیادی به بازاریابی ایمیلی یا ایمیل مارکتینگ دارند با این روش کاملاً آشنا هستند . شما بارها تجربه قرار گرفتن در حلقه‌های باز را داشته‌اید. کارتون «فوتبالیست‌ها» یادتان هست؟ پایان هر قسمت توپی بود که تا قسمت بعد روی هوا باقی می‌ماند و ما را مجبور به دیدن قسمت بعدی برای فهمیدن سرانجام توپ معلق در هوا مانده، می‌کرد. بسیاری از بازاریاب‌های موفق اینترنتی نیز از این روش برای جذب مخاطبان خود در سری ایمیل‌های بازاریابی که ارسال می‌کنند،استفاده میکنند.

برای نوشتن یک متن تبلیغاتی باید از تکنیک « حلقه های باز » استفاده کنید

کار ساده‌ای که می‌توانید انجام دهید این است که هر بار قسمتی از محتوا و چیزی که در ذهن دارید را با مخاطب و مشتری به اشتراک بگذارید ،تا او پیگیر ادامه مطالب باشد.

نباید به مخاطب اجازه فکر کردن به « نه » گفتن را بدهید

بسیاری از تولیدکنندگان محتوا عادت دارند، به واسطه تبلیغات تلویزیونی که عموماً از کودکی شنیده‌اند، شروع به سؤال پرسیدن از مخاطب کنند. این کار لزوماً بد نیست اما سؤالی بپرسید که جواب آن دقیقاً خواننده را ترغیب به استفاده از خدمات شما کند.

یکی از رایج‌ترین سؤالات، چرا با ما تماس نمی‌گیرید است؟

خواننده مسلماً جوابی مانند پول ندارم، زمان ندارم یا حوصله تماس ندارم در ذهن خود به شما تحویل خواهد داد.

پس سؤال خود را به یک جمله خبری و تاکیدی تبدیل کنید:

  • با ما تماس بگیرید.
  • امروزت را عوض کن.
  • از ما تخفیف بگیر.

اگر علاقه زیادی به سؤال کردن دارید، این‌گونه بپرسید:

  • آیا نیاز به مشتری بیشتر دارید؟
  • شغل شما در معرض خطر است؟
  • نیاز به کپی رایتر دارید؟

همان‌طور که میبینید، این سؤالات همگی جواب «بله» در ذهن خواننده و مخاطب خواهند داشت و به این شکل شما برای ترغیب مخاطب به اقدام یک قدم بزرگ جلو می افتید.

 

مینی‌آموزش UX-Writing | دکمه‌نویسی

هدف: یادگیری دکمه‌نویسی و CTA ها ( چه جوری یه دکمه یا لینک رو انقدر جذاب و تاثیرگذار بنویسیم که کاربر روش کلیک کنه؟ )

۲ دیدگاه. دیدگاه تازه ای بنویسید

ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید

15 باید و نباید در کپی رایتینگ ( نوشتن محتوای تبلیغاتی )

تا به حال در مورد جادوی کلمات در کپی رایتینگ ( نوشتن محتوای تبلیغاتی ) چیزی شنیده اید ؟!

مثلا شاید برای تان پیش آمده باشد که بدون اینکه قصد خرید محصولی را داشته باشید ، وارد سایتی شده اید و در یک لحظه با یک جمله نظرتان کاملا تغییر کرده است و به جای یک چیز با دست پر بیرون آمده باشید.یا شاید بارها برای تان پیش آمده که حتی نام یک برند از یادتان رفته باشد اما شعار برند یا داستانی که در مورد آن شنیده اید سالها در ذهن تان مانده است .

این دقیقا همان جادویی است که اتفاق افتاده است و کپی رایتر ماهر این سایت توانسته است به کمک جادوی کلمات شما را تحت تاثیر قرار بدهد و کاملا مثل موم در دست خودش بگیرید و از فردی که به هیچ عنوان قصد خرید نداشته یک مشتری پر و پا قرص بسازد .

خیلی ها که از کپی رایتینگ و روانشناسی در تولید محتوا چیزی نمی دانند به اشتباه فکر میکنند که کپی رایترها فریب دهنده های خوبی هستند و با کلماتشان مخاطب را گول می زنند ، در صورتی که کپی رایتینگ یک هنر و مهارت جادویی است که به کمک آن و هزار و یک مهارت جانبی دیگر یک کپی رایتر حرفه ای می تواند مخاطب را ترغیب به انجام کاری کند .

اگر هیچ چیزی در مورد کپی رایتینگ نمی دانید این آموزش به شما کمک میکند که حسابی در مورد آن اطلاعات به دست آورید:

15 باید و نباید در کپی رایتینگ ( نوشتن محتوای تبلیغاتی ) :

 

نباید انشا بنویسید

نوشتن به سبک مدرسه و آنچه که معلم از شما توقع داشت برای تجارت یا کسب و کار به هیچ وجه نمی‌تواند مفید باشد. رعایت اصول نوشتاری و قواعد لازم است اما کپی رایتر موفق کسی نیست که همیشه قانون‌مدار باشد، کپی رایتر موفق می‌داند چه زمانی باید قانون‌شکنی کند.

برای نوشتن محتوای تبلیغاتی موفق، چشمان خودتان را ببندید، قواعد و اصولی که در مدرسه برای نوشتن یاد گرفته‌اید را مجسم کنید، مواردی که فکر میکنید به دردتان میخورد لازم را نگه دارید و باقی را فعلاً فراموش کنید . مثلا ممکن است جایی تصمیم بگیرید که جمله خودتان را با « و » یا « یا »شروع کنید پس قواعد نگارشی و انشا نویسی مدرسه ای را فراموش کنید و فقط و فقط جوری بنویسید که مخاطب تان آن را بفهمد و دوست داشته باشد .

 نباید لشکری از مورچه ها جلوی چشم مخاطب رژه برود!

خودتان را جای مخاطب بگذارید و تصور کنید که محتوایی پر از کلمات و بدون هیچ وقفه و فاصله ای مثل لشکری از مورچه ها جلوی چشم تان هست ، مسلماً در همان نگاه اول خسته می شوید و دنبال دکمه ضربدر میگردید.

اما پاراگراف بندی درست و گذاشتن فضای سفید بین نوشته ها مثل همان زنگ های تفریح کلاس درس است و اجازه تنفس به مخاطب می دهد . پس از پاراگراف های زیاد و کوتاه استفاده کنید .

البته این نکته نباید باعث شود وسط جمله یا یک مفهوم یک دفعه بپرید به پاراگراف بعدی و پیوستگی مطلب را نابود کنید .

در محتوای تبلیغاتی نباید لشکری از مورچه ها جلوی چشم مخاطب رژه برود!

بعضی از نویسنده ها عادت دارند همزمان با نوشتن پاراگراف بندی هم کنند و بعضی ها هم مثل من بیشتر بعد از پایان نوشتن و در زمان ویرایش نهایی تصمیم میگیرند اندازه پاراگراف ها و جمله ها را تنظیم کنند .

و بهترین پاراگراف بندی زمانی اتفاق میافتد که شما دقیقا خودتان را جای مخاطب بگذارید و ببینید کجا ها نیاز دارید که بین جمله ها یک فاصله بیافتد .

 ببینید که مخاطب چه چیزی دوست دارد نه خودتان

چیزی که برای شما در اولویت اول قرار دارد، ممکن است در اولویت آخر مخاطب یا خواننده باشد.

پس قبل از شروع به نوشتن، اولویت‌ها را فهرست کنید و بر اساس آن شروع به نوشتن کنید. و اگر شما به صورت فریلنسر تولید محتوا برای کارفرماها می نویسید ، اگر می خواهید هم کارفرما را راضی کنید و فروش او را بیشتر کنید و هم موتورهای جستجو را باید در اولویت اول قبل از هر چیزی مخاطب و سلیقه او را در نظر بگیرید .پس واژه‌هایتان را به‌گونه‌ای که مخاطب را آزار ندهد انتخاب کنید و در عین حال کارفرما را با فروش بیشتر راضی کنید.

بهتر است قبل از هر چیزی رفتار مخااطب را بشناسیم:
مهندسی رفتار مخاطب و بازدید کننده

 باید احساسات مخاطب را قلقلک بدهید

سعی کنید به شکل حرفه‌ای و بدون سوء استفاده ،از احساسات مخاطب از آن برای افزایش فروش و تأثیرگذاری روی مخاطب استفاده کنید. همه برندها و کسب و کارهای بزرگ در دنیا، از قدرت احساساتی کردن مخاطب برای ماندگار یمحتوا در ذهن مخاطب و در نتیجه افزایش فروش استفاده می‌کنند.

برای نوشتن محتوای تبلیغاتی باید احساسات مخاطب را قلقلک بدهید

ماربا آنجلو Maya Angelou ، بازیگر، خواننده، خاطره‌نویس در این مورد می‌گوید:

یاد گرفتم که مردم حرف‌هایی که می‌گویی را فراموش می‌کنند، مردم کارهایی که کردی را فراموش می‌کنند اما هیچ وقت تأثیری که روی آن‌ها داشتی را فراموش نمی‌کنند.

پس تا جایی که می توانید احساسات مخاطب را قلقلک بدهید . مخاطب باید در داستان شما قهرمان باشد.

باید بهترین فونت را انتخاب کنید

انتخاب فونت در حالی در کپی رایتینگ و نوشتن محتواهای تبلیغاتی نادیده گرفته می‌شود که برعکس تصور ما مانند جامه و لباسی به تن نوشته و واژه‌های ما هستند و اگر زشت و نا زیبا باشند قطعا محتوا هم ارزش خودش را در چشم مخاطب از دست میدهد . بعضی مواقع انقدر تولید کننده محتوا غیر حرفه ای عمل میکند که بعد از انتشار در فضای وب دقیقا مانند ایمیل های اسپم و یا سایت های زرد می شود . این موضوع برای یک کپی رایتر قطعا یک امتیاز منفی است و باعث می شود مخاطب هیچ اطمینانی نکند.

پس نوشته‌های خودتان را قبل از خوانده شدن، با یک فونت نامناسب سلاخی نکنید.

شما به عنوان کسی که نماینده برند در برابر مشتریان و مخاطبان هستید، باید سعی کنید نهایت لطافت و احترام را به مخاطب انتقال دهید.

روشی برای انتخاب بهترین فونت ها :

  • با دقت و رعایت تمام نکات امنیتی یکی از ایمیل‌های موجود در پوشه جانک (junk) یا اسپم (Spam) را باز کنید.
  • از ایمیل‌هایی که به ظاهر اصلاً مناسب نیستند یک مورد انتخاب کنید. قسمتی از نوشته را کپی و در داخل برنامه ورد (Word) قرار دهید. فونتی که ایمیل با آن نوشته شده است را یادداشت کنید و سعی کنید از امثال این فونت‌ها دوری کنید.
  • در مقابل، وارد چند سایت که ظاهر نوشته‌های شیک و خوبی دارند شوید و قسمتی از نوشته‌ها را کپی کنید و باز در نرم افزار ورد وارد کنید. این بار نیز فونت‌های دلخواه خودتان را انتخاب کنید و سعی کنید که از این فونت‌ها بیشتر استفاده کنید.

 

 نباید زیاد از حد عصا قورت داده باشید!

نکته جالبی که در مورد کپی رایتر بودن وجود دارد این است که شما با مخاطب‌های مختلف سر و کار دارید که هیچ کدام آن‌ها را نمی‌شناسید. علاوه بر این ممکن است محتوای شما چندین سال بعد از نوشتن هم توسط مخاطب های دیگر خوانده شود. در این حالت شما به عنوان سخنگوی برند چه طور باید با مخاطب ها حرف بزنید جوری که هر مخاطبی با هر سطح هوش و در هر زمانی محتوای شما را میخواند بتواند با تمام وجودش آن را درک کند ؟

هدف اصلی کپی رایتر افزایش تعامل با مخاطب است نه گرفتن جایزه نوبل ادبیات.

پس سعی نکنید زیاده از حد عصا قورت بدهید و کلمات قلمبه و سلمبه در محتوای خودتان به کار بگیرید. دنبال واژه های خاص و تا به حال نشنیده و نامانوس هم نباشید . بهترین کار کپی رایتر استفاده از واژه های محاوره ای است که آدم ها در حرف زدن های روزمره شان استفاده میکنند . مگر اینکه هدف تان از آوردن یک کلمه عجیب و غریب و نامانوس دقیقا جلب توجه مخاطب باشد آن هم به صورت محدود.

برای نوشتن محتوای تبلیغاتی نباید زیاد از حد عصا قورت داده باشید!

یک مثال حرفه ای هم شعار برند پپسی یعنی «در لحظه زندگی کن» است که روی همه قوطی‌های آن نوشته شده است و هر کسی با دیدنش چندین و چند بار آن را با خود زمزمه می‌کند. می‌دانید چرا؟ چون ساده و مفهومی است.

اما چگونه می‌توانید ساده‌گویی و سخن گفتن به زبان روز و عامیانه را در محتوانویسی بیاورید :

  • برندی را که همیشه آن را به خاطر شعارهای تبلیغاتی تحسین می‌کردید، جستجو و پیدا کنید. بارها و بارها شعارها و متن های تبلیغاتی اش را بررسی کنید و هر چیزی که در مورد آن به ذهنتان می رسد را یادداشت کنید
  •  بهتر است از این متن ها پرینت بگیرید.
  • حالا شروع کنید به لند خواندن این متن ها . و هر قسمتی که حس کردید نوشته نامفهوم است یا تفاوت زیادی با زبان عامیانه دارد، تغییر بدهید.
  • و یک قدم بهتر هم این است که این نوشته ها را برای دوستان یا خانواده هم بخوانید و ببینید اگر متوجه حرف شما نشدند حرف تان را به نحوه دیگری بیان کنید تا زمانی که حس کنید مخاطب تان بدون هیچ دردسر و سوالی در ذهنش حرف شما را متوجه شده است

 باید به همان میزان که حرف میزنید سکوت کنید

محتوای خوب یک محتوای ریتمیک است. مهم‌تر از سرهم کردن واژه‌ها دنبال هم ، داشتن یک ریتم منطقی و ترکیب حرف زدن و سکوت کردن با استفاده از علائم نگارشی مانند ویرگول است. علائم نگارشی برای اولین بار سال‌ها پیش توسط یونانیان برای ادای سخنان به شکل صحیح در میان حضار ساخته و وارد قواعد نگارشی شد.

در مورد ویرگول که بیشترین کاربرد را دارد می‌توانید به این صورت عمل کنید:

  • نوشته خودتان را با صدای بلند بخوانید، جایی که نفستان یاری نمی‌کند، ویرگول بگذارید. همچنین زمانی که ویرگول اضافی، باعث سکوت ناگهانی می‌شود را حذف کنید.
  • علائم تعجب و سؤال را فقط زمانی استفاده کنید که لازم باشد.

 

 نباید مطلب اصلی را زیر تلی از واژه های اضافی خاک کنید

دفن کردن اصل مطلب زیر تلی از مطالب و واژه‌های نامربوط یکی از رایج‌ترین مشکلات کپی رایترها است. بسیاری از خوانندگان و صد البته مخاطبان تنبل، با شروع مطلبی که گزافه‌گویی دارد، کم‌کم خسته می شوند و از خواندن ادامه محتوا پشیمان می شوند.

در زمان نوشتن محتوای تبلیغاتی نباید مطلب اصلی را زیر تلی از واژه های اضافی خاک کنید

در دو حالت ممکن است این اتفاق بیافتد:

  • زمانی که شما به عنوان نویسنده محتوا هیچ اشرافی به موضوعی که میخواهید بنویسید ندارید و هیچ آرایش منظمی نمی توانید برای آن ترسیم کنید و دست به دامن گزافه گویی میشوید تا منظورتان را برسانید
  • زمانی که شما نمی دانید که برای فضای آنلاین می نویسید و فقط 7 ثانیه برای تحت تأثیر قرار دادن خواننده وقت دارید.

می توانید از این تمرینات استفاده کنید:

  • محتوایی که قبلا نوشته‌اید را انتخاب کنید.
  • هدف های اصلی خودتان را که قرار بود به مخاطب انتقال بدهید را  یادداشت کنید.
  • هدف خودتان را اولویت بندی کنید
  • حالا شروع کنید به خواندن مجدد محتوا و هر چیزی که حذف آن تاثیر در رساندن مفهوم و هدف تان ندارد را حذف کنید

 

 باید با مخاطب صادق باشید نه فریبکار

به همان میزان که حضور برندها و کسب و کارها در فضای آنلاین وفروشگاه های اینترنتی خرید را راحت تر کرده است و امکان فروش را بیشتر ، از طرف دیگر اعتماد کردن مخاطب به برندها را سخت تر کرده وهر زمان که مخاطب حس کند کسب و کاری قصد فریب دادن او و تعریف های بی پایه و اسا از محصولاتش دارد ، قطعا در سریع ترین زمان ممکن صفحه را میبندد و به سراغ برند بعدی می رود .

پس یک کپی رایتر حرفه ای نباید باعث ایجاد احساس فریب خوردن در مخاطب شود . پس یک کپی رایتر حرفه ای برای ایجاد اعتماد در مخاطب این کارها را حداقل انجام میدهد :

  • صفحه «درباره ما» سایت را پر میکند از واقعیت ها در باره برند نه چیزهای غلو شده و کلمات اغراق آمیز .
  • هرگز از محتوا و سبک نوشتاری رقیب تان کپی نکنید.
  • با خودتان و با مخاطب صادق باشید. اگر کالا یا خدمات مشکلی دارد یا برای مشتری مشکلی خواهد داشت باید آن را به زبان بیاورید و با او صادق باشید.
  • قسمت اظهار نظر و ارتباط با مشتری بدون فیلتر داشته باشید تا مشکلات پیش آمده برای مخاطبان خود را تسهیل کنید.

و مهم ترین نکته این است که نخواهید خودتان را به هر طریقی در چشم مخاطب کنید! بگذارید مخاطب به انتخاب خودش تصمیم بگیرید که شما را انتخاب کند .

 

 باید بتوانید یخ را به اسکیمو ها بفروشید !

بدون هیچ اغراقی، اگر محتوای شما به قدر کافی خوب و حرفه ای باشد می‌توانید یخ را به اسکیمو بفروشید!

با رواج پیدا کردن فروش اینترنتی مشخصا در همان نگاه اول و برخورد مشتری با محصولات شما ، قطعا این جنس و کیفیت محصول و خدمات عالی شما نیست که می تواند مخاطب شما را درگیر شما کند و ترغیب به خرید کند ، بلکه محتوای شماست که این نقش را به عهده دارد .

در یک محتوای تبلیغاتی باید بتوانید یخ را به اسکیمو ها بفروشید !

هاوارد گاسیجمی‌گوید:

مردم تبلیغات را نمی‌خوانند. مردم هر چیزی که آن‌ها را جذب کند می‌خوانند. گاهی اوقات آن چیز، یک تبلیغ است.

و ویلیان برنبک می‌گوید :

هیچ مشتری ای تحت تاثیر تعداد زیاد آگهی نیست بلکه اثر تبلیغ روی مخاطب مهم است

 

 نباید برای مسافران زمان محتوا بنویسید

مشخصا یکی از اشتباهاتی که بسیاری از کپی رایترها و تولید کننده های محتوا مرتکب میشوند این است که برای مخاطب زمان خودشان محتوا نمی نویسند ،یا چند نسل به جلو میروند یا چند نسل به عقب . پس یکی از مهمترین کارایی که یک کپی رایتر باید انجام دهد این است مخاطب شناسی را به خوبی یاد بگیرد

مخاطب شناسی را همین جا یاد بگیریم:

کپی رایتری که مخاطب شناسی را بلد است هیچ وقت برای معرفی یک محصول برای نوجوان های 14-15 ساله که بسیار عجول و عاشق انجام کارها در کمترین زمان ممکن هستند از ترغیب کننده های مخاطب دهه 40 و 50 استفاده نمیکند .

 

 باید در مورد فواید صحبت کنید، نه ویژگی‌ها

این نکته را اگر محصول شما فنی و دارای تکنولوژی بالایی است آویزه گوش تان کنید چرا که عمل نکردن به آن می‌تواند برای شما بسیار مهلک باشد.

برای نوشتن یک متن تبلیغاتی باید در مورد فواید صحبت کنید، نه ویژگی‌ها

تصور کنید که برای خرید یک تلویزیون به فروشگاه رفته‌اید، مشغول نگاه کردن به تلویزیون ها هستید و به نظر می‌رسد که موردی چشم شما را گرفته است که فروشنده سر می‌رسد و بعد از خوشامدگویی با بادی در سینه می‌گوید:

  • انتخاب خوبی کرده‌اید، این تلویزیون عالی است و دارای کیفیت 120 هرتز اچ دی است!

دو احتمال وجود دارد، اینکه شما با مفهوم کیفیت 120 هرتز اچ دی آشنا باشید که مسلماً لذت خواهید برد اما احتمال دوم که بیشتر هم هست، ندانستن راجع به این عبارت فنی در مورد گرافیک و کیفیت صفحه‌نمایش است. به طوری که شما با وجود شنیدن عبارت‌های دهن‌پر کن، هیچ چیز قابل درکی تصور نمی‌کنید و حتی قدرت مقایسه بین کیفیت‌های دیگر را هم ندارید. فیلم را به عقب و جایی که فروشنده سر رسید برگردانیم، حالا دیالوگ را عوض می‌کنیم:

  • انتخاب خوبی کرده‌اید، این تلویزیون عالی است، مخصوصاً برای تماشای فوتبال و دیدن صحنه‌های آهسته بازی.

چقدر دل‌چسب‌تر و قابل‌فهم‌تر شد؟ پس در تبلیغات  به جای اضافه کردن پشت سر هم ویژگی‌های محصول یا خدمات تان از هدفِ قرار دادنِ آن‌ها سخن بگویید تا خواننده را گیج نکنید.

 

 باید ساده و کوتاه بنویسید

نگاهی به این دو جمله بیاندازید، به نظر شما کدام یک بهتر و سلیس‌تر نوشته شده است؟

  1. آزمون رانندگی با موفقیت توسط علی پشت سر گذاشته شد.
  2. علی در آزمون رانندگی موفق بود.

هر دو یک مفهوم دارند، اما جمله دوم که مد نظر ما است، ساده و سلیس مفهوم را می‌رساند و نیازی نیست که با کلمات پر کننده محتوا را طولانی کنیم.

برای این کار باید در نوشته‌هایتان نکات زیر را رعایت کنید:

  • نوشته را خوانا و روان بنویسید.
  • به سرعت مفهوم را بیان کنید. ( لقمه را دور سرتان نپیچانید !)
  • تأثیرگذارتر بنویسید.
  • تا حد امکان به زبان عامیانه و روزمره بنویسید

 باید از تکنیک « حلقه های باز » استفاده کنید

کسانی که علاقه زیادی به بازاریابی ایمیلی یا ایمیل مارکتینگ دارند با این روش کاملاً آشنا هستند . شما بارها تجربه قرار گرفتن در حلقه‌های باز را داشته‌اید. کارتون «فوتبالیست‌ها» یادتان هست؟ پایان هر قسمت توپی بود که تا قسمت بعد روی هوا باقی می‌ماند و ما را مجبور به دیدن قسمت بعدی برای فهمیدن سرانجام توپ معلق در هوا مانده، می‌کرد. بسیاری از بازاریاب‌های موفق اینترنتی نیز از این روش برای جذب مخاطبان خود در سری ایمیل‌های بازاریابی که ارسال می‌کنند،استفاده میکنند.

برای نوشتن یک متن تبلیغاتی باید از تکنیک « حلقه های باز » استفاده کنید

کار ساده‌ای که می‌توانید انجام دهید این است که هر بار قسمتی از محتوا و چیزی که در ذهن دارید را با مخاطب و مشتری به اشتراک بگذارید ،تا او پیگیر ادامه مطالب باشد.

نباید به مخاطب اجازه فکر کردن به « نه » گفتن را بدهید

بسیاری از تولیدکنندگان محتوا عادت دارند، به واسطه تبلیغات تلویزیونی که عموماً از کودکی شنیده‌اند، شروع به سؤال پرسیدن از مخاطب کنند. این کار لزوماً بد نیست اما سؤالی بپرسید که جواب آن دقیقاً خواننده را ترغیب به استفاده از خدمات شما کند.

یکی از رایج‌ترین سؤالات، چرا با ما تماس نمی‌گیرید است؟

خواننده مسلماً جوابی مانند پول ندارم، زمان ندارم یا حوصله تماس ندارم در ذهن خود به شما تحویل خواهد داد.

پس سؤال خود را به یک جمله خبری و تاکیدی تبدیل کنید:

  • با ما تماس بگیرید.
  • امروزت را عوض کن.
  • از ما تخفیف بگیر.

اگر علاقه زیادی به سؤال کردن دارید، این‌گونه بپرسید:

  • آیا نیاز به مشتری بیشتر دارید؟
  • شغل شما در معرض خطر است؟
  • نیاز به کپی رایتر دارید؟

همان‌طور که میبینید، این سؤالات همگی جواب «بله» در ذهن خواننده و مخاطب خواهند داشت و به این شکل شما برای ترغیب مخاطب به اقدام یک قدم بزرگ جلو می افتید.

 

۲ دیدگاه. دیدگاه تازه ای بنویسید

ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید
فهرست